دولت و قوهی قضائیه مانع فروپاشی صنعت مرغ شوند
دکتر "هیرش سلطانپناه" در گفتگو با واکاوی؛

صنعت طیور در ایران پس از صنعت نفت بیشترین سرمایهگذاری را به خود اختصاص داده و اشتغالزایی در این حوزه نیز در حد قابل توجهی است، اما نگاه غیرراهبردی به این صنعت سبب شده تا هر از گاهی حرف و حدیثها پیرامون آن نقل محافل شود که آخرین مورد آن بر میگردد به کشتار جوجههای یک روزه. صد البته اگر این چرخه ناقص و معیوب که آغشته به مسایل رانتی نیز هست ادامه پیدا کند ترس آن میرود که این صنعت و سایر صنایع وابسته به آن از توجیه بیفتد و ضررهای جبرانناپذیری را در سطح خرد و کلان متوجه کشور کند.
از همینرو، دکتر هیرش “سلطانپناه” اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد کردستان ضمن تشریح جایگاه این صنعت و ایرادات ساختاری که در آن وجود دارد، از دولت و قوۀ قضاییه در سطح کشور و دادستانی استان کردستان میخواهد با ورود به این قضیه مانع فروپاشی این صنعت شوند. مصاحبه کامل را در ادامه بخوانید:
واکاوی: در ابتدا برای مخاطبین روشن بفرمایید که صنعت مرغ در کشور ایران و استان کردستان چه جایگاهی دارد؟
سلطانپناه: وقتی از صنعت مرغداری صحبت میکنیم یک سیستم مدنظر ماست که قطعا ورودی و خروجیهایی دارد. از کشاورزان و تأمین کنندگان نهادههای مورد نیاز گرفته تا مرغ اجداد، مرغ مادر، جوجه یک روزه، مرغ تخمگذار، مرغ گوشتی و تولید خوراک طیور و … یک زنجیره تولید به نام “صنعت مرغداری” را تشکیل میدهند.
به راحتی میتوان گفت صنعت مرغداری بعد از صنعت نفت بیشترین سرمایهگذاری را به خود اختصاص داده است بطوری که کشور ایران در دنیا رتبه هفتم و در خاورمیانه رتبه اول را از آن خود کرده است. استان کردستان نیز به واسطه مجموعه سیاستهایی که در گذشته وجود داشته در بخش کشاورزی بیشترین سرمایه گذاری را در حوزه طیور به خود اختصاص داده و اشتغالزایی در این حوزه به طور مستقیم و غیر مستقیم اشتغالزایی قابل توجهی است. بطور مثال در استان کردستان فقط ۷۷۵ واحد مرغداری گوشتی فعالیت دارند که ۲۱۵۷ نفر در آنها بصورت مستقیم فعالیت دارند که بطور نسبی بیش از دو برابر میانگین کشوری است.
وقتی از چنین زنجیره بزرگی صحبت میکنیم اتخاذ یک راهبرد مناسب در صنعت طیور اهمیت بیشتری مییابد. توجه به این نکته کلیدی ضروری است که هر جای این زنجیره به درستی سیاست گذاری نشود مشکلات اساسی دامنگیر کلیت مجموعه زنجیره صنعت مرغ خواهد شد.

واکاوی: تعریف درستی از جایگاه این صنعت ارائه دادید، اما چرا هیچوقت به تناسب این اهمیت با آن برخورد نشده و هر از گاهی حرف و حدیثها پیرامون صنعت مرغ نقل محافل میشود؟
سلطانپناه: شاید مهمترین عامل ایجاد چنین نوساناتی این است که در سیاست گذاری کلان، کل زنجیره به صورت ارگانیک مورد توجه قرار نگرفته است. نکته ظریفی که در ارتباط با گوشت مرغ وجود دارد این است که اساسا گوشت مرغ و تخم مرغ جزو کالاهای ضروری با کشش قیمتی پایین است. لذا وقتی میزان عرضه از میزان تقاضا فرضا ده درصد بیشتر باشد بیش از ده درصد کاهش قیمت خواهد داشت و اگر باز هم عرضه کمتر از تقاضا باشد این بار افزایش قیمت بیشتر از درصدِ کاهش عرضه خواهد بود. لذا تا یک سیاست جامع که کل زنجیره را مدیریت کند برای آن دیده نشود در آینده نیز باز هم شاهد مشکلات در این حوزه خواهیم بود کما اینکه بیش از ۵ هزار واحد مرغداری در طول ۵ سال گذشته از گردونه فعالیت خارج و ورشکست شدهاند.
واکاوی: تا قبل از شیوع کرونا، پیشبینیهایی برای جوجهریزی جهت آمادگی برای عید نوروز و ماه رمضان انجام شده بود، اما به یکباره ورق برگشت و جوجه ماند روی دست تولیدکنندگان و باقی ماجرا، آیا اساسا چنین پیشبینیهایی مبنای درستی دارند؟
سلطانپناه: معمولا در عید نوروز تقاضا برای محصولات ضروری از جمله گوشت مرغ افزایش پیدا میکند. بر اساس همین پیشبینیها مرغداران ظرفیت جوجه ریزی را بالا بردند. از سوی دیگر تقاضا برای یک کالای ضروریِ کم کشش کاهش پیدا کرد؛ برآیند این دو باعث شد که قیمت به شکل قابل توجهی کاهش پیدا کند. برای حل این مشکل و تنظیم بازار دولت از نهادی به نام “پشتیبانی امور دام” کمک میگیرد تا در زمانهایی که عرضه از تقاضا بیشتر است جهت تعادل بازار، مازادِ مرغ را خریداری کند. اگرچه این کار در کل قابل قبول است اما به عنوان یک سیاست راهبردی که بتواند زنجیره را کنترل و هدایت کند به دلیل مسایل رانتی که در ذات آن نهفته است به تنهایی کافی نیست. به این صورت که در زمانهایی که عرضه بسیار بیشتر از تقاضاست و قیمت به شدت کاهش پیدا میکند معمولا افراد سودجو وارد فرآیند شده و مرغدار به عنوان جامعه هدف این سیاست از منافع و یارانههایی که دولت برای چنین مواقعی در نظر گرفته منتفع نمیشوند.
واکاوی: بیشتر توضیح دهید که این فرآیند دقیقا در کجا دچار مشکل میشود؟ و در این سیکل معیوب چه کسانی منتفع میشوند؟
سلطانپناه: مشکل در اینجا بر میگردد به ساختار و آن بخشی که زمینهی سوءاستفاده و یا حداقل شبههی آن را فراهم میکند. به عنوان یک معلم دانشگاه مبانی نظری به من میگوید که اگر جایی سوءاستفادهای اتفاق میافتد بیش از ۹۴ درصد مربوط به ساختار و فرآیند است که زمینه سوء استفاده افراد را به وجود میآورد لذا اگر اصلاح ساختارها و فرآیند اتفاق بیفتند زمینه سوءاستفاده را میتوان از بین برد. بخشی از آن نیز بر میگردد به اینکه افراد سودجو در شرایط رانتی همیشه وجود دارند تا از چنین فضایی سوءاستفاده کنند.
داستان به این سادگی است که من عرض میکنم: پشتیبانی امور دام یک کیلو گوشت آماده را در رِنج و سایز تعریف شده تقریبا کیلویی حدود ۱۲ هزار و ۴۰۰ تومان خریداری میکند که مرغ زندهاش چیزی حدود ۸ هزار و ۵۰۰ تومان خواهد شد که حداقل تولید کننده زیان نبیند. اما آنچه در عمل اتفاق میافتد این است که: پشتیبانی امور دام با مرغدار قرارداد می بندد که برو و در کشتارگاههای موجود مرغ را کشتار کرده و ما نیز بر اساس استاندارد موردنظر خودمان مرغ را خریداری خواهیم کرد. اما وقتی مرغدار به کشتارگاه مراجعه میکند کشتارگاه حاضر به عقد قرارداد نیست. در عوض افرادی که معمولا توان شبکهای بالایی دارند و کارشان سوداگری است مرغ را با قیمت بسیار پایین مثلا ۶ هزار تا ۶ هزار و ۵۰۰ تومان از مرغدار خریداری میکنند و در فرآیندی نانوشته آن را کشتار و با قیمت ۸ هزار و ۵۰۰ تومان تحویل پشتیبانی امور دام خواهند داد. اگر دقت کرده باشید فقط در یک کیلو گوشت مرغ حدود دو هزار تومان تفاوت قیمت وجود دارد که یک واسطه با سوءاستفاده از ناکارآمدیها و به قیمت ورشکسته کردن عده بسیار از تولید کنندگان به سود کلان می رسد.
اینجا یک نکته دیگری وجود دارد؛ اگر مرغداری یا واسطهای که موفق شود گوشت را تحویل پشتیبانی امور دام دهد، امور دام به جای پرداخت پول نقد نهاده تحویل او میدهد که قیمت آن از بازار عموما پایین تر است، اینجا باز هم واسطهگر سود اصلی را از آن خود میکند. این در حالی است که فلسفه وجودی پشتیبانی امور دام حمایت از مرغدار است اما چون ساختار درست طراحی نشده است این هدف محقق نخواهد شد.
در پاسخ به این سوال که در این سیکل معیوب چه افرادی منتفع میشوند؟ واقعیت آنست که نیازمند بررسی بیشتری است به همین دلیل دخالت یک نهاد قانونی ضروری به نظر میرسد تا این موضوع را بررسی و شائبه فساد را از بین ببرد. که به نظر من راحت، قابل سنجش، راستی آزمایی و ارزیابی است. بر همین اساس من درخواست دارم که ریاست محترم قوه قضایه در سطح کلان کشور و دادستان محترم استان کردستان دستور دهند که این مسأله مورد بررسی قرار بگیرد.
واکاوی: خوب فرضا مرغدار آماده تحویل مرغ به کشتارگاه است، اما به هر دلیلی موفق به این کار نمیشود، چگونه است که بعد از گذشت چند روز آن را با قیمت پایینتر به واسطه تحویل میدهد و واسطه نیز به کشتارگاه؟
سلطانپناه: علت واضح است، وقتی مرغ برای فروش آماده است هزینه برای هر روز نگهداری از آن از میزان گوشتی که به آن مرغ اضافه میشود بیشتر خواهد بود. مرغ اگر از یک وزن مشخص بیشتر شود دیگر بازارپسند نیست. مرغدار حداکثر ده روز قدرت مانور دارد و بیشتر از آن قادر به نگهداری مرغ نخواهد بود و مجبور به فروش آن ولو با قیمت پایین است. از همین رو میگوییم که صنعت حساسی است و مدیریت این زنجیره اهمیت بسیار زیادی دارد.
واکاوی: این موضوع در مورد جوجههای یک روزه و کشتار آنها که اخیرا نیز بسیار سر و صدا به پا کرد چگونه است؟
سلطانپناه: اگرچه شخصا مخالف این نحوه کشتار و بهنوعی جریحهدار شدن افکار عمومی بوده و هستم، اما باید توجه داشت اگر تولید کننده جوجه یک روزه نتواند برای آن مشتری پیدا کند مجبور به معدوم کردن آن با روشهای استاندارد است. در این فضای احساسی برخی پیشنهاد کردند که میبایست تولید کنندگانِ جوجه یک روزه، آن را به کشاورزان تحویل میدادند، توزیع دو میلیون جوجه یک روزه که برای شرایط بهداشتی و آب و هوایی خاصی تولید شدهاند به روستاییان در یک بازه زمانی کوتاه تقریبا غیر ممکن و در شرایط خاص نیازمند یک شبکه از پیش طراحی و متولی خاص است. در واقع اگر با چنین مسائلی به صورت علمی برخورد نشود تبعات آن از جمله آلودگی محیط زیست غیر قابل جبران است. جالبه بدانید در چنین شرایطی عموما تولیدکننده جوجه یک روزه حاضرند آن را مجانی در اختیار مرغداران بگذارد؛ اما چون مرغدار قادر به تأمین نهادههای موردنیاز نبود و در مورد قیمت مرغ افق روشنی نداشت حاضر نبود جوجهها را تحویل بگیرد. در مقاطعی همین جوجه یک روزه به قیمت حدود ۵ هزارتومان به دست مرغدار میرسد.
واکاوی: آیا کشتار جوجهها و انتشار آن در سطح وسیع نتیجهای برای مرغداران داشت؟
سلطانپناه: این افراد شاید برای جلب توجه تصمیم گیرندگان دست به این کار زده باشند، اما توجهات از مشکلات اصلی به یک مسأله احساسی که بحث معدوم کردن جوجهها بود هدایت شد و اکنون این نگرانی وجود دارد که ذخایر کنونی طی سه تا پنج ماه آینده به اتمام برسد و قیمت انفجاری بالا برود.
واکاوی: آیا ترس این وجود دارد که صنعت مرغ با آن اهمیتی که دارد از توجیه بیفتد؟
سلطانپناه: قطعا این تهدید وجود دارد. چرا که در چهار پنج سال اخیر فقط در حوزه مرغ گوشتی به عنوان یک محصول استراتژیک در سطح کشور حدود ۵ هزار مرغداری از گردونه فعالیت خارج شدهاند که عموما بانکها یا طلبکاران سرمایهشان را تصاحب کردهاند. ادامه روند کنونی متاسفانه شرایط را وخیم تر خواهد کرد، فلذا باید هم در سطح دولت و هم در سطح قوه قضاییه به آن پرداخته شود.
واکاوی:آیا انجمنهای مردم نهاد در حوزه مرغداری توانستهاند کاری از پیش ببرند و یا اساسا قدرت مانور دارند؟
سلطانپناه: تعاونی مرغداران در سطح شهرستان و استان، اتحادیه مرغداران و … وجود دارند اما به نظر میرسد قدرت چانهزنی برای اصلاح این فرایند را نداشته که شاید بخشی از آن به ساختار معیوب زنجیره و یا منافع بعضی از افراد برگردد.
واکاوی: به عنوان سؤال آخر؛ پیشنهاد شما برای پایان دادن به این چرخه معیوب چیست؟
سلطانپناه: من پیشنهادها را به دو نوع کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم می کنم؛
کوتاه مدت: اول اینکه مدیریت کشاورزی استان و پشتیبانی امور دام برای کوتاه کردن دست واسطهها خصوصا در شرایط بحرانی مانند شرایط کنونی که متاسفانه در سالهای اخیر کم هم نبوده است یک تصمیم درستی اتخاذ کنند. از جمله اینکه؛ پشتیبانی امور دام در قراردادی که با مرغداریها میبندد خود مستقیما با کشتارگاه قرارداد ببندد و تا حد مشخصی از ظرفیت کشتارگاهها را اجاره کند و بین مرغداران واجد شرایط تقسیم نماید تا شائبه سوءاستفاده افراد دلال و بورس باز را به حداقل ممکن برساند. در شرایط خاص توزیع عادلانه زیان هم خود میتواند یک نوع تصمیم عقلایی باشد. اکنون چون این الزامات وجود ندارد کار واسطههای عمده برای آنکه فعالیت سوداگرانه انجام دهند بسیار راحت شده است. ضمنا این سازمان میبایست شرایط را به شکلی سامان دهد که با سطح اطمینان قابل قبولی مرغداران از امکان دسترسی به نهاده مطمئن باشند. در حد اطلاع بنده به ازای هر قطعه جوجهریزی کمتر از ۲۵% از دو نهاده اصلی ذرت و سویا مورد نیاز تحویل مرغدار داده خواهد شد.
دوم اینکه: دادستان محترم به عنوان مدعی العموم به قضیه ورود کند. حداقل برای استان کردستان در بازه زمانی ۱۵ اسفند تا آخر فروردین مشخص است که چه تعداد مرغداری شرایط این را داشتهاند که مرغ به پشتیبانی امور دام واگذار کنند، چه کسانی توانستهاند قرارداد ببندند و تا چه میزان توانستهاند مرغشان را تحویل پشتیبانی امور دام نمایند؟ چون هر دو نکته مهم است؛ یعنی فرض کنید در این بازه زمانی صد مرغداری شرایط عرضه مرغ به بازار را داشتهاند ولی تعداد اندکی مثلا ۲۰ درصد توانستهاند با پشتیبانی امور دام قرارداد ببندند، این نشان میدهد که یک جای کار مشکل دارد. از آن هم حساس تر اگر از این ۲۰ درصد نیز فقط عده خاصی توانستهاند محصولشان را به پشتیبانی اموردام تحویل دهند پس معلوم است که فضا برای همه فراهم نیست. باید به آنها مراجعه کرد که چرا نتوانستند مرغ را تحویل دهند؟ از دل این دو جزء است که میتوان پی برد که در کجای فرآیند مشکل وجود دارد و آیا یک فساد گسترده وجود دارد یا خیر!؟ و چه کسانی با استفاده از ایرادات فرآیند عملا زمینه ورشکستگی صدها مرغدار را فراهم و به تبعِ آن هزاران نفر را بیکار کردهاند؟ یعنی منافع چند نفر سوداگر زمینه ورشکستگی تعداد زیادی از مرغداران را ایجاد نمودهاست. این در حالی است که اشتغال دغدغه اصلی کشور است.
در کل، فلسفه وجودی پشتیبانی امور دام حمایت از تولید کنندگان است اما ساز و کار مناسب برای پیشبرد اهداف وجود ندارد و این موضوع باید کارشناسانه آسیبشناسی شود. بدیهی است این مسئله ارتباطی با پرسنل محترم پشتیبانی امور دام ندارد بلکه در سطح کلان راهبردها و در سطح خرد سیاستها صحیح نیست اگر چه در اجرا میتوان تمهیدی در نظر گرفت که توزیع عادلانهتر خرید داشته باشیم. البته واسطههای تامین کننده نهاده برای تولید کنندگان هم داستان خاص خود را دارد که در صورت نیاز در آینده تحلیل خواهد شد.
در قسمت پیشنهاد بلندمدت؛ لازم و ضروری است که بحث زنجیره صنعت مرغداری در یک بسته ویژه بازبینی شود بطوری که در این بسته کلیه اجزای آن از تامین کننده داخلی و خارجی، مرغ اجداد، مرغ مادر، جوجه کشی، تولید کننده خوراک دام و طیور، کشتارگاه، مرغ گوشتی، صنایع تبدیلی، بازارهای خارجی و شبکه حمل ونقل در آن لحاظ گردد. چون تأکید دارم که اگر هر جزء این زنجیره دچار مشکل شود حتی در کوتاه مدت اگر یک حلقه از این زنجیره منتفع شود، نهایتا کل زنجیره دچار مشکل خواهد شد و این به معنی زیان و مشکلات اساسی کل زنجیره در بلند مدت است. پیشنهاد میکنم این مهم در نشستهایی با حضور صاحب نظران، متولیان، تولیدکنندگان و بطور کلی همه ذینفعان مورد بررسی قرار گیرد.