هجوم به بازار یا تحریم کالاها؟
کمپین «نخریم تا ارزان شود» کارساز نیست
جامعه ایران چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ فرهنگی در شرایطی نیست که بتواند با ایجاد کمپینهای مختلف تحت عنوان «نخریم تا ارزان شود» در مقابل گرانیها مقاومت کند، چه بسا که راهاندازی چنین کمپینهای زمینۀ احتکار، قاچاق و حتی گرانی کالاهای مورد نظر را ایجاد میکند.
راه اندازی کمپین «نخریم تا ارزان شود» در تاریخ ایران به ویژه در دهۀ اخیر در شبکه های مجازی و در گفتگوی روزمره ما ایرانیها رایج شده است، امّا با این وجود، مردم بدون توجه به چنین کمپین هایی، همواره بر خرید خود پافشاری میکنند. حتی در مواردی که مردم اتحاد کرده اند که نخرند (مانند کمپین نخریدن خودرو سال ۱۳۹۳) تأثیری در کاهش قیمتها نداشته است. در اینجا باید گفت که ایجاد چنین کمپینی بیانگر عدم توجه به شرایط تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعۀ ایران است.
سابقه تاریخی نشان میدهد که ایران در ادوار مختلف دارای بحران اقتصادی، گرانی و کمیابی کالاها بوده است از جمله آن ۱۲۰ سال قبل می باشد که حدود یک سوم جمعیت هشت میلیونی ایران در اثر کمبود کالا از گرسنگی جان باخته اند. ماجرای فروش دختران قوچان به ازای گندم به ارامنۀ عشق آباد در شرایط کمیابی کالا و محصولات صورت گرفته که حتی اگر ما فراموش کنیم تاریخ فراموش نخواهد کرد و همواره نسل به نسل این ترس را در ما پرورش داده اند. چنین ترسی از کمبود کالا به جای آنکه ما را از «نخریدن» منصرف کند ما را به «خرید» تشویق میکند. شما اگر محصول زیادی را خرید کنید به شما خواهند گفت که «مگر قحطی آمده است»، گویی در شرایط کمیاب شما باید بیشتر خرید کنید. لذا اولین دلیل نوعی از ناخودآگاه تاریخی است که فرهنگ ایرانی را در شرایط گرانی به خرید تشویق میکند.
باید توجه داشت که روابط اجتماعی و اقتصادی در هم تنیده و وابسته به یکدیگر هستند، اگر تنها محصولی گران شود سایر محصولات نیز به سبب آن گران خواهند شد، به همین دلیل کمپین مقاومت در برابر یک محصول برعکس کشورهای اروپایی موفق نخواهد بود. فرض کنید بنزین گران میشود، به دنبال آن نرخ حمل و نقل گران می شود و فروشندگان نیز هزینه حمل و نقل را بر قیمت محصولات خود میافزایند و همۀ محصولات نیز گران خواهند شد. لذا نمی توان در جامعه ای که غالب محصولات گران می شوند برای چند محصول کمپین «نخریم تا ارزان شود» را عملیاتی کرد، مگر آنکه برای همۀ محصولات چنین کمپینی گذاشت که مقدور نمی باشد. همچنین در شرایطی که چندین محصول هم افزایی قیمت پیدا میکنند کمپین «نخریم تا ارزان شود» بی مفهوم میشود حتی اگر چنین کمپینی موفق عمل کند از آنجایی که مواد اولیه و نیروی کاری این محصولات گران شده است، شرکتها یا منجر به ورشکستگی خواهند شد یا محصولات خود را از طریق قاچاق به آنسوی مرزها روانه می کنند، حال آنکه محصول هیچگاه ارزان نمی شود.
در پایان لازم است از دو گروه متخاصم « نخریم تا ارزان شود» و «نمیفروشم تا گران شود» در شرایط کمیابی کالاها و افزایش قیمتها سخن گفت. همزمان که کالاها با افزایش قیمت مواجه می شوند، نادر و کمیاب میشوند و در چنین وضعیتی، احتکار(نمی فروشم تا گرانتر شود) قلب جامعه را به تپش می اندازد و حتی دولت به تکاپو میافتد تا چنین گروهی رونق نگیرند، حال چگونه کمپین «نخریم» میتواند شکل بگیرد در حالی که دیگرانی دوست دارند محصولاتشان را نفروشند. به عبارتی دیگر کسی که تمایلی به فروش اجناس خود ندارد(احتکار) این کمپین «نخریم» گویی نوعی کمک به تحقق اهداف آنهاست.
بە ڕای من کاک سەردار جوان ئاماژەی بە هۆکاری کارسازنەبوونی ئەو کەمپەینە داوە لە پەنای ئەو هۆکارانەی بەڕێزیان ئاماژەیان پێدا دەکرێ پەروەردەنەکردنی تاکی وشیار و هەستیار لە کۆمەڵگا بە هۆکار بزانین و ئەگەر قاییل بەوە بین بیری کۆمەڵگا بەرایەندی بیری تاکی پەروەردەکراو لە سەر بنەمای شارۆمەندی و مافە تایبەتەکانی ئەو شارۆمەندییەیە، دەتوانین بڵەین کۆمەڵگای ئێمە بۆ وەها چالاکی گەلێک پەروەردە نەکراوەو سیستمی ئامووزشی بە ڕەسمی و غەیر ڕەسمیییەوە تاکی وا هەستیاری پەروەردە نەکردووە لە وەها بەستێنێکدا هەڵوێستێکی پتەو و یەکگرتوانەی ببێت.