به بهانه ی سالگرد صدور فرمان مشروطه
بازنمایی سوژه ی کورد در تاریخ نگاری عصر مشروطه
دکتر امیر سجادی| پژوهشگر تاریخ معاصر کوردستان
با رجوع به منابع تاریخ نگاری عصر مشروطه با خلاء و غیبت گیج کننده ای در عطف توجه به موقعیت کوردستان و نقش کوردها در تحولات این عصر مواجه می شویم! این وضعیت مجموعه پرسش هایی را برای علاقمندان به این حوزه مطرح می سازد از جمله؛ به هنگام انقلاب مشروطه، کوردستان در چه وضعیتی قرار داشت؟ نگاه کوردها و نخبگان کورد به رخدادهای این دوره چگونه بود؟ آیا کوردها سوژه هایی منفعل در ارتباط با آنچه می گذشت، بودند؟
با در نظر گرفتن این واقعیت که شواهد و مستندات تاریخی خلاف این مدعیات را ثابت می کند، چرا شاهد عدم انعکاس رویدادهای کوردستان و نقش کوردها در منابع اصلی تاریخ نگاری عصر مشروطه می باشیم؟ تأملی بر دو نوشته ی عمده ی تاریخ نگاری عصر مشروطه یعنی تاریخ مشروطه اثر احمد کسروی و تاریخ بیداری ایرانیان اثر ناظم الاسلام کرمانی بیانگر سکوتی پرسش برانگیز در منابع تاریخ نگاری ایرانی در قبال کوردستان و نقش کوردها در جنبش مشروطیت است!
بر این اساس، این دسته از نویسندگان یا اساسا توجهی به رخدادهای کوردستان در این دوره نداشته اند؛ تاریخ نگارانی مانند ناظم الاسلام کرمانی و یا آن که تنها در لابلای مطالبشان و آن هم به صورت پراکنده به کوردستان و کوردها در نوشته هایشان پرداخته اند. جالب آن که گروه دوم به هنگام بحث، به ساخت روایتی پرداخته اند که در آن یا خبری از کوردها در تحولات جنبش مشروطه خواهی ایران به چشم نمی خورد و یا آن که کوردها در هنگامه ی مجاهدت مشروطه طلبان در مقابله با استبداد محمد علی شاهی به مثابه سوژه ای به تصویر کشیده شده اند که با استفاده از هرج و مرج و فرصت به دست آمده سرگرم یاغی گری، دزدی و راهزنی اند و یا با سرکردگان نظام استبدادی در کوردستان و آذربایجان دست همکاری داده و به سرکوب مشروطه طلبان و آزادی خواهان مشغولند! (تاریخ مشروطه: احمد کسروی، ۸۱۰،۸۷۴،۸۷۵).
این در حالیست که به شهادت اسناد و مدارک موجود، کوردستان در سال های پر تب و تاب مشروطیت تحت تأثیر تحولات عمومی حاکم بر جامعه ی دوره ی قاجاریه از ایده ی آزادی خواهی جنبش مشروطه متأثر شده بود و مشروطه طلبان کورد با راه اندازی انجمن ها و جمعیت های مخفی به نشر و تبلیغ اندیشه ی مشروطیت مشغول بودند. از انجمن های مزبور می توان به انجمن های صداقت، حقیقت، اخوت و صلاحت در سنندج اشاره کرد. (تاریخ کورد و کوردستان: شیخ محمد مردوخ، ج۲، ص ۲۴۴) همچنین بعدها و در جریان واقعه ی استبداد صغیر و قیام آذربایجان به رهبری ستارخان و باقرخان، مشروطه طلبان کورد با تشکیل کمیته های نظامی و سازماندهی نیروهای خود به یاری تبریزیان شتافتند. از جمله کمیته ی نجات که توسط مبارزان شهر سقز تأسیس شد و به یاری ستارخان و باقر خان برخاست. (حاج حکیم نیلوفری، زنده باد مشروطه پاینده باد قانون؛ ص ۱۷) از دیگر نشانه های تعمیق و ریشه دار بودن اندیشه ی آزادی خواهی در کوردستان، تأسیس انجمن های ولایتی در کرمانشاه و سنندج، انجمن ولایتی ساوجبلاغ (مهاباد) و انجمن ملی ولایتی سقز است. (گزیده ی اسناد انجمن های ایالتی و ولایتی: به کوشش مسعود کوهستانی نژاد، صص ۶۱،۲۷۱،۲۹۵،۳۱۳) انجمن هایی که صرف وجود آن ها حاکی از سنت آزادی خواهی در جامعه ی کوردستان بود. زیرا انجمن های ایالتی و ولایتی تنها در مناطقی پا گرفت که جریان های مشروطه خواه در آنجا دارای پایگاه اجتماعی وسیعی در میان طبقات و قشرهای اجتماعی بودند.
با این اوصاف، چرایی سکوت منابع تاریخ نگاری ایرانی را می توان در فراهم کردن تمهیدات نظری پروژه ای دانست که در آن سوژه ی «کورد» می بایست در تقابل با جنبش آزادی خواهی و نوسازی قدرت سیاسی قرار می گرفت تا از این رهگذر از حضور در ساختار آتی و جدید قدرت طرد گردد.
بدین گونه، تاریخ نگاری مسلط به واسطه ی روابطش با قدرت و ایده ئولوژی ضمن تأثیرگذاری بر هویت های اجتماعی به شکل دهی و برساخت ساختار گفتمانی ای یاری رساند که «کورد» به مثابه سوژه ی زیردست را در تقابل با جنبش مشروطه قرار داده و با ارائه ی فراروایتی از رخدادها به حذف سوژه ی زیردست و انکار نقش او در فرآیند مبارزه ی آزادی خواهانه و تغییر در ایران عصر مشروطه یاری رساند.
باسلام وعرض ادب حضور استاد گرامی جناب آقای دکتر سجادی؛
به گواه شواهد تاریخی ، کردستان مهد هنر و تمدن است که سهم به سزایی در شکل گیری تمدن بشری داشته است .
احتراماً ضمن تقدیر و تشکر از زحمات جنابعالی در خصوص تحقیق و واکاوی کامل در خصوص بررسی تاریخ کورد در تمام زمینه ها و اعلام کردن آن به مردم با مدارک ومستندات این جای بسی تقدیر و تشکر را دارد
باتشکر – فرزاد محمودی