باز بخاری آتش گرفت، باز بخاری جانان گرفت
بماجد احمدیانی| بازنشسته آموزش و پرورش
ار دیگر نوگلان این کهنه دیار طعمه ی آتش بی مهری و بی تدبیری مسئولان نسبت به آموزش و پرورش شدند . بار دیگر آتش، نقاب از چهره ی محرومیت و غربتِ درس و مدرسه زدود و تراژدی جانکاه شین آباد را در یادها زنده کرد. چقدر رقّت آور و تأثر انگیز و در عین حال تأمل برنگیز است این وقایع!
اندکی دقت بر نقشه ی گربه ای این کهن سرزمین و نشان کردن محل وقوع این دو حادثه (شین آباد و زاهدان) عمق فاجعه را دلخراش تر می کند. محل های فاجعه یعنی آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان به مثابه چشم راست و یکی از پاهای عقبی گربه ی ایران عزیز است واین نشان از بی توجهی مسئولان آموزش و پرورش به اعضای حساس این ملک و مملکت است. نقاط مرزی و محروم که ازقضا چون پاسبانان این مُلکند مدارس آن نمی بایست این چنین محروم از حد اقل امکانات رفاهی و آموزشی می بودند. هنوز طنین صدای تمسخر آمیز آن وزیری (که از قضا امروز بر کرسی سبز وکالت نشسته است) در پاسخ وکلای ملت که وی را در خصوص فاجعه ی شین آباد مورد پرسش قرار داده بودند گوشها را می خراشد که گفت بنده بابت این حادثه و تمامی حوادثی که در آینده رخ خواهند داد عذرخواهی می کنم . گویی حس ششمش او را از وقوع حوادث دردناک دیگر در آینده با خبر کرده بود!
اگر آن روز نمایندگان به جای داد و فریاد و وزیر به جای طفره رفتن به فکر تصویب و اختصاص بودجه ی لازم و کافی بودند و مدارس را تجهیز و تعمیر و مرد کم تحرک آموزش و پرورش را جان دیگری می بخشیدند امروز شاهد داغدار شدن مجدد جامعه ی تعلیم و تعلم نبودیم.
در اخبار آمده که مرکز پیش دبستانی مورد نظر در زاهدان غیر دولتی است و شاید عده ای بخواهند دولت را در این زمینه مبرا جلوه دهند اما این گونه توجیهات عذر بدتر از گناه است چرا که سپردن واگذاری آموزش به بخش خصوصی تجارت با تعلیم و تربیت است و آتش منفعت طلبی نه دامن مافیا بلکه جان طفلان معصوم این مملکت را گرفته و دل خانواده ها را سوزانده است و هیچ بعید نیست که معلم مربوطه هم که به عنوان یکی از مقصرین شناخته شده است یکی از آن هزاران بخت برگشته ای نباشد که به امید رسمی شدن و ماندن در آموزش و پرورش و کسب تکه نانی در آنجا مانده باشد.
ای کاش نمایندگان مجلس به جای اینکه همه ی هم و غمشان تکرار و تداوم دوره های حضورشان بر روی صندلی های سبز مجلس است اندکی بیندیشند و در فکر خدمت باشند و دولتمردان هم به جای باج دادن به نمایندگان قاطعانه مشغول ریختن طرحی نو باشند و بسیاری ای کاش های دیگر.