تانکرهای نفتی دیگر نخواهند آمد
آزاد نمکی| جامعه شناس
سالیان مدیدی است، که تانکرهای حاوی نفت خام از کردستان عراق به این سوی مرز آمده و با عبور از جاده های کردستان خود را به بندرهای جنوب می رساندند. این نفت از اراضی تحت حاکمیت اقلیم کردستان برداشت می شد، اما همانند همه بروندادهای سیاسی و اقتصادی این واحد سرزمینی، نه توسط دولت مستقر که اساسا وجود ندارد، بلکه توسط چند کمپانی نفتی وابسته به احزاب اصلی کردستان، از خاک ایران ترانزیت شده و در جنوب تحویل مشتریهای خارجی می شد. نفت توسط سه کمپانی “قەیوان” و “نۆکان” وابسته به اتحادیه میهنی (یەکێتی) و “کار” وابسته به حزب دموکرات (پارتی) و چند شرکت کوچک خصوصی از چاه های نفت تحت نظر این احزاب استخراج شده و با پیمانکاری چند شرکت حمل و نقل ایرانی ترانزیت می شد.
چرا از خاک ایران؟
به این دلیل ساده که قیمت گازوییل در ایران به مراتب از کردستان و عراق ارزانتر بوده و همین امر، انتقال از خاک ایران را حتی نسبت به بنادر جنوب عراق که بسیار نزدیکتر بود، به صرفه تر می کرد. به عبارت دیگر، سوبسیدی که برای سیستم حمل و نقل شهروندان ایران در نظر گرفته شده بود، سالها برای ترانزیت نفت مافیاهای نفتی کردستان عراق صرف می شد و در این سو نیز، به هزینه شهروندان و از قبل سوخت ارزان، چند شرکت حمل و نقل میلیاردها تومان به جیب زده اند. این بدان معناست که در تمام این مدت، میلیونها و میلیاردها لیتر سوخت ارزان و سوبسیددار به شیوه ای سیستماتیک، با پوشش قانونی و در مقابل دیدگان نهادهای امنیتی، نظارتی و قضایی و به زیان اکثریت قریب به اتفاق جامعه به لحاظ جانی، اقتصادی و نیز زیست-محیطی، در اختیار این شرکتهای حمل و نقل و طرفهای نفتی در آن سوی مرز قرار گرفته است. برای برآورد بهتر از موضوع و اهمیت آن، می توانید آن را با کار کولبرانی مقایسه کنید، که تنها با حمل چند لیتر سوخت، سهمشان گلوله باران شدن در مرزها بوده است.
چرا ترانزیت متوقف شده است؟
از تاریخ ۱۳ آبان تمام بنادر ایران تحت تحریم قرار می گیرند و امکان فروش و تحویل نفت به مشتری از طریق این بنادر غیر ممکن است و از همین روی، تعدادی از کمپانیهای نفتی من جمله قەیوان از یک ماه پیش و تعداد دیگری نظیر نۆکان از دو هفته پیش، ترانزیت از خاک ایران را متوقف کرده و در پی جایگزین کردن بندر بصره به جای آن هستند. به این ترتیب، مسئله ای که بارها به سبب تبعات جانی و زیست محیطی انتقال نفت با تانکر، از سوی جامعه مدنی کردستان مورد انتقاد قرار گرفته و البته همانند همیشه گوش شنوایی نیافته بود، با آغاز تحریمها خود به خود متوقف شد و سایه شوم مرگ و فاجعه فعلا دست از سر شهروندان کردستان و کرمانشاه برداشته است. پی نوشت: اینها فقط بخشی از تبعات سیاست آمیخته با نفت است؛ برعکس صنایع کوچک و متوسط مبتنی بر کار، تکنولوژی و مدیریت بخش خصوصی، که امکان نظارت همیشگی جامعه مدنی بر آنها وجود دارد و اساسا ستون اصلی اقتصاد سیاسی جامعه مدنی و دموکراتیک بر آن قرار گرفته است، صنایع بزرگ و به ویژه کمپانیهایی که مبتنی بر استخراج مواد خام هستند، ضد دموکراسی و آزادی عمل می کنند و تاریخ بزرگی از استعمار، جنگ و فرقه گرایی را پشت سر خود دارند. حتی برندهای معتبر دست اندرکار نفت نیز، فجایع بزرگ خلق کرده اند، از کودتا تا جنگ داخلی. همیشه هم این صنایع، با اقتدارگرایی و توطئه و رشوه و فساد بیشتر دمخور هستند تا دموکراسی و پاسخگویی. دموکراسی مستلزم رقابت آزاد، شفاف و منصفانه است و این صنایع نیز، از آن فراری. هرچند، پدیده های اجتماعی قابل تقلیل به یک علت خاص نیستند و معلول پیچیدگیهای بسیار بیشتری هستند، اما پژوهشهای سیاسی و اجتماعی از موثر بودن این ثروتهای به اصطلاح خدادادی و البته بادآورده و رانتی در تداوم و بازتولید اقتدارگرایی حکایت می کنند؛ تاریخ جوامع اقتدارگرای خاورمیانه ای و حتی نمونه آمریکای لاتین (ونزوئلا) گویای این روند است. در تاریخ معاصر ایران، کودتا و در تاریخ کوتاه کردستان عراق، قضیه کرکوک نمونه های چشمگیر پیامدهای سیاست آمیخته با نفت هستند. اگر نفت و تبعات فنی، اقتصادی، سیاسی و زیست محیطی آن برای ایران خوشبختی و رفاه به بار نیاورده است، برای کردستان عراق نیز نخواهد آورد و همیشه نیز با پیامدهای سیاسی آن دست به گریبان خواهند بود. هرچه بیشتر بفروشند، رابطه شان با ملت کم و کمتر شده و احساس بی نیازیشان از مردم افزونتر شده و در نهایت، برونداد سیاسی آن به جای یک دولت خدمتگذار، پدری خواهد بود، که پول را به هر ترتیبی که دوست داشته باشد، در میان فرزندان خود توزیع می کند، هرچند که با تبعیض باشد و در نهایت، هرگاه لازم بداند، گوش فرزندان (ملت) را هم می کشد. اگر ملت موفق به مهار نفت نشود، لجامش در اختیار آن قرار خواهد گرفت و تمام توان دولت و شهروندانش را خواهد بلعید. کردستان عراق از این قاعده مستثنی نخواهد بود و با تداوم این وضعیت، بنیانهای ملتش هرچه بیشتر ازهم گسیخته شده و تبعات آن در آینده بسیار بیشتر خواهد بود و سایه شوم مرگ و فاجعه فعلا دست از سر شهروندان کردستان و کرمانشاه برداشته است.