دلی که غم عشق را خریدار است؛ نیست!

روز ولنتاین برای خیلیها از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این روز مغازههای کادو فروشی مملو از جوانانی میشود که میخواهند با دادن یک هدیه ولنتاین را به یکدیگر تبریک بگویند.
معمولا در چند روز مانده به ولنتاین، بازار پر میشود از دختران و پسرانی که با یکدیگر، به تنهایی و یا با دوستان خود به مغازهها برای خرید کادو میروند.
اما جوانانی که به کادو فروشیها میروند نیز به نوبه خود قابل توجهاند؛ بیشترشان در گام اول برای دیدن لوازم تازه به بازار آمده و مد سال به بازار میروند. آنها به نحوی دچار نوعی از وسواس در انتخابهایشان نیز هستند. حلقههای سِت، قلبهای مختلف، شکلات، عروسک و… مواردی است که بیشترین طرفدارها را دارد. با دیدن این حد از وسواس عشاق دهه ۷۰ و ٨۰ی در خرید کردن با خودم میگویم امیدوارم آنها در زندگی مشترکشان دچار چنین وسواسی نشوند!
اما بعضی دیگر از جوانان و نوجوانان از قبل پیشبینی کردهاند برای خرید چه چیزی به بازار آمدهاند، میتوان گفت آنها متمولتر هستند. آنها بیشتر ساعت، ادکلون و یا لباس را ترجیح میدهند!
از فروشندهای راجع به کسب و کار مختص روز عشاق سئوال پرسیدم که در جوابم گفت: این روز هر اسمی که داشته باشد، مهم نیست. مهم کسب درآمد در مناسبتهای مختلف است.
یکی دیگر هم میگوید: با اینکه مغازه شلوغ است اما وضعیت نسبت به سالهای گذشته بسیار متفاوت است. گرانی اجناس لوکس و کادویی از یک طرف و وضعیت نامناسب اشتغال و درآمد مردم از سوی دیگر باعث کسادی بازار ولنتاین نسبت به سالهای گذشته شده است.
و اما در پایان باید حرفی از عشق زد. کلمهای که در صدر اخبار این روزهای دنیا جایی ندارد. لطفا قلبهایتان را با عشق آذین بندی کنید.