زیر پوست پانسیون های مهاجرپذیر تهران
اگر اصرارهای مادرش برای موقعیت شغلی بهتر نبود، اگر در ادارهای که چهار سال بدون قرارداد کار میکرد، استخدام میشد و اگر به فلان خواستگار جواب مثبت میداد الان در ایلام در کنار خانوادهاش زندگی میکرد و مجبور نبود در ٣٠ سالگی مانند بچههای دبستانی با مقررات پانسیون در شهر پرترافیک و کسلکننده تهران زندگی کند. مقرراتی که بیشتر از آنکه برایش امنیت داشته باشد، استرسزاست. اصلا به اصرار مادرش بود که تا کارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد و گرنه دلش میخواست بعد از دیپلم ازدواج کند مثل خواهر کوچکترش که دو تا بچه هم دارد. چرخهای کند اتوبوس در ترمینال غرب که متوقف شد، ساعت دو بامداد بود. از اتوبوس پیاده شد. کوله سنگینش را به دوش انداخت، راه افتاد سمت نمازخانه. در بسته بود. فکر کرد شاید نمازخانه راهآهن باز باشد. با اتوبوسی که به جز او فقط یک مسافر مرد داشت به سمت ایستگاه مولوی حرکت کرد تا از آنجا به راهآهن برود. تصور اینکه ساعت ٣ بامداد در ایستگاه مولوی است بیشتر از فضای خلوت و واقعی آنجا برایش ترسناک و دلهرهآور بود. هر دقیقه از ٤٥ دقیقهای که منتظر اتوبوس بود برایش یک سال گذشت. تند و تند زیر لب تمام دعاهایی را که یاد گرفته بود، زمزمه کرد. به راهآهن که رسید نمازخانه بسته بود. ناچار روی صندلی سالن انتظار نشست تا هوا روشن شود و ساعت بازشدن در خوابگاه برسد.
پانسیونداران چه میگویند؟
مینا رسولی از سال ١٣٨٦ مدیر یک پانسیون پنجطبقه دخترانه در تهران است. میگوید: معمولا به صورت ترمی و سه ماهه پذیرش داریم که البته افرادی که رضایت دارند قراردادشان را تمدید میکنند. هر طبقه چهار تا پنج اتاق دارد که ظرفیت اتاقها به ترتیب ٢، ٤، ٦، ٨ و١٠ تخته است و در طول سال معمولا ظرفیت تکمیل میشود.
او درباره هزینه اجاره تختها میگوید: اجاره تختها بنابر ظرفیت اتاقها متفاوت است و بدیهی است که اتاق دو تخته اجاره بیشتری نسبت به اتاق ١٠ تخته خواهد داشت، درحال حاضر اجاره تخت در اتاق ١٠تخته، ٣٨٠هزار تومان و در اتاق دوتخته ٨٠٠هزار تومان است.
بهگفته این پانسیوندار، اجارهها، عنصری الزامی برای صنف پانسیوندارها نیست و هر پانسیوندار برگه قراردادی تهیه میکند و به استناد ماده ١٠ قانون مدنی، قراردادی با مستاجر میبندد و اجاره و هزینه قرارداد با هر مبلغی که باشد توافقی بهنظر میرسد و نظر پانسیوندارها در هر منطقه و خیابان متفاوت است. ما هم براساس همین توافق مابین، با در نظر گرفتن سود، قرارداد اجاره منعقد میکنیم.
بهگفته رسولی، در میان این اقامتگران افرادی هستند که از همان سالهای ابتدای تأسیس پانسیون تاکنون به مدت هفت، هشتسال در این پانسیون ساکن هستند، چون به محیط عادت کردهاند و محل کارشان نزدیک پانسیون است.
او درباره پراکندگی جغرافیایی اقامتگران در اقامتگاهها میگوید: اقامتگران ما از همه جای ایران و حتی تهران هستند، اما بیشتر کارمندانی که اینجا اقامت دارند از مناطق کمتر توسعهیافته مثل غرب کشور و استانهای محروم آمده اند.
رسولی که هماکنون سه شعبه دیگر از پانسیون را در تهران اداره میکند، میگوید: اوایل، کار بسیار پراسترس بود، اما ریسک قرض گرفتن و ایجاد منبع درآمد را پذیرفتیم و کاستیهای مالی را جبران کردیم.
او درباره مشکلات و نارضایتی اقامتگران میگوید: تجربه به ما آموخت که مشکلات و برخی از شکایات کماهمیت است و شاید ساکنان توقع زیاد دارند. بعضی از پانسیونها ساعت ورود و خروج آزادتری دارند اما با افتخار میگویم که ما در ساعت ورود و خروج نظمدهی لازم را داریم و قانونمند رفتار میکنیم و تبصرهای برای رعایت نکردن ساعات ورود و خروج مورد قبول ما نیست و اعتقاد ما بر این است که تبصره یعنی حذف اصل مطلب.
بیشتر ساکنان پانسیون ١٨ تا ٤٥ سالهاند
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران میانگین سکونت در این اقامتگاهها را ٨٠تا ٨٥درصد اعلام میکند و میگوید: در فصل تابستان این میزان کاهش پیدا میکند و در فصل پاییز اقامت در اقامتگاهها به بالای صددرصد نیز میرسد. شهرام علیمحمدی درباره چگونگی نظارت بر پانسیونها میگوید: نظارت بر این اقامتگاهها از قبل وجود داشته است، اما طبق برنامهای که از خردادماه امسال عملیاتی میشود، هر ماه بهطور مستمر وبدون برنامه قبلی، سرزده و ناگهانی از این واحدهای اقامتی بازدید خواهیم داشت و در صورت رعایت نشدن ضوابط و قوانینی که از پیش تعیین شده، پروانه آنها باطل میشود.
بهگفته او، پانسیون یک واحد اقامتی است که هتل نیست اما خدمات هتلینگ در آن ارایه میشود و از آنجایی که ممکن است افراد سالها در پانسیون زندگی کنند، از لحاظ ارایه خدمات مانند تخت و تجهیزات لازم و مکفی برای گذران زندگی و نیز از نظر خدمات بهداشتی باید نظارت کامل بر این واحدها صورت گیرد.
میانگین سنی اقامتگران پانسیونهای کارمندی – دانشجویی ١٨ تا ٤٥سال است. علیمحمدی میگوید: درصد بیشتر این اقامتگران از استانهای کمتربرخوردار هستند که به دنبال کار به تهران مهاجرت میکنند.
معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان تهران درباره انتشار آگهیهای اقامتگاههای غیرمجاز در روزنامهها میگوید: «با توجه به حساسیت موضوع، از روزنامهها خواستهایم قبل از انتشار آگهی از صاحبان آگهی درخواست پروانه بهرهبرداری داشته باشند و بهزودی جلسات حضوری در این مورد برای رفع این مشکل برگزار خواهیم کرد.»
پانسیون بعد از یکسال تحملناپذیر میشود
شهناز ٢٨ ساله و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد حقوق خصوصی است. او از ٤سال پیش ساکن یکی از پانسیونهای مرکز تهران است. بعد از تمام شدن دانشگاه به شهرش برنگشت و در یک شرکت دارویی کار پیدا کرد. در طول این سالها چند بار شغل عوض کرده و درحال حاضر صندوقدار یک شرکت زنجیرهای است. میگوید: زندگی خوابگاهی را هر کسی نمیتواند تحمل کند و من مجبورم چون تنها جایی است که میتوانم اقامت داشته باشم.
تو با این تحصیلات میتوانی در آزمون وکالت شرکت کنی.
وکالت آزمون سختی است و حداقل باید یکسال برایش وقت بگذارم. من این وقت را ندارم چون تا ساعت ٥ سر کار هستم و اگر بخواهم در این یک سال کار نکنم هزینههای زندگی را چهکار کنم؟
چرا یکسال به شهرت برنمیگردی تا آنجا برای آزمون مطالعه کنی؟
شرایط روحی و خانوادگی من جوری نیست که بتوانم این کار را انجام بدهم. ما یک خانواده هشتنفره هستیم و خواهرانم یا دانشجو هستند یا فارغالتحصیل و بیکار.
رابطهات با خانواده چطور است؟
هفتهای دو بار تماس تلفنی داریم و هر چهار تا پنجماه یکبار هم سر میزنم.
پنج ماه دوری زیاد نیست؟
در حال حاضر کار من شیفتی است، یعنی یک روز صبح باید سر کار باشم و یک روز عصر و شب. بالاخره هزینه رفتوآمد را باید تقبل کنم که از توان درآمدی من خارج است.
تا کی میخواهی به زندگی خوابگاهی ادامه دهی؟
الان نمیتوانم به تغییر فکر کنم و واقعا نمیدانم تا کی باید اینجا باشم.
یعنی برای آیندهات برنامهای نداری؟
به آینده فکر کردن برایم سخت است واقعا…
فکر میکردی ٤سال در خوابگاه دوام بیاوری؟
نه، اما عادت کردم.
شاید با ازدواج از اینجا بروی؟
ازدواج برای دخترانی که در شرایط من هستند، سخت است. شرایط اقتصادی جامعه جوری است که همه به ازدواج با افراد با شغلهای خوب و دولتی رغبت دارند چون حداقل امنیت روانی و شغلی آنها را در این شهر بزرگ تأمین میکند.
از زندگی پانسیونی چه یاد گرفتی؟
آشنایی با افراد مختلف از فرهنگها و قومیتهای مختلف و تبادل تجارب و اندیشه از مزایای زندگی در اینجاست، اما همین مزایا گاهی موجب تنشهایی میشود که تحملش سخت است.
و تو همه این سالها این شرایط را تحمل میکنی؟
بله و بیشتر از یک سال ماندن در چنین فضایی تحملناپذیر است.
فضاهای خوابگاهی و پانسیونی فرصت تجربه زیستی متفاوتی را برای کنشگران اجتماعی که بخش اعظمشان نیز مهاجران هستند، فراهم میکند. نوع نگرش و تجربه کنشگر با ورود به پانسیون یا هنگام خروج از آن از همه ابعاد بالاخص بعد فرهنگی متفاوت است.
قاعدهای در مهاجرت وجود دارد که هر چه میزان دافعه مبدأ بیشتر از جاذبه مقصد باشد، اقدام و تصمیم به مهاجرت عملیتر خواهد شد. انتخاب زندگی پانسیونی معمولا با پیشزمینههای اجتماعی افزایش مدت زمان تحصیلات، مدت زمان تجرد و علت تأخیر در بهرهوری اقتصادی و شرایط ناپایدار اقتصادی در تأمین مسکن همراه است؛ استقلالطلبی نیز بخشی از هویت فردی است که ممکن است یکی از دلایل اقناعکننده فردی برخی از کنشگران اجتماعی برای زندگی پانسیونی باشد.
سهم زنان و دختران با ترکیب سنی مختلف و شرایط اجتماعی متفاوت از قاعده سکونت بنا به این دلایل و شرایط اجتماعی مستثنی نیست، آنچه مسلم است اینکه بسته به شرایط فردی هر شخص دلایل انتخابی متفاوت است و عمدتا هم نوعی عقلانیت انتخاب بر آن حاکم است؛ اما مسأله اصلی این است که یکی از علل ایجابی و جدی این انتخاب عقلانی اقناعکننده برای هر فرد، شرایط ساختاری ناپایدار اقتصادی و اجتماعی جامعه بهویژه در زمینه اشتغال، ازدواج و مسکن است و اقامت در پانسیون بهعنوان دوره گذار از بلاتکلیفی تا رسیدن به ثبات شغلی است.
موقتی و ناپایداربودن ویژگی اصلی شرایط زندگی پانسیونی است؛ نگاه امیدوارانه بیشتر ساکنان به تغییر شرایط موقتی و ناپایدار حاکم است. همچنین میزان آسیبپذیری اجتماعی دختران خواسته یا ناخواسته نهتنها در جامعه ایرانی بلکه در اکثر جوامع مردسالار به علت جو فرهنگی و اجتماعی بیشتر است.
نبود کنترل اجتماعی، رفتارهای فردگرایانه و بلاتکلیفی فردی و فرصت بروز جرم در این شرایط همواره زمینه آسیبپذیری دختران را فراهم میکند؛ بنا به روایت «ساترلند» رفتار ناهمنوا بخشی متاثر از همنشینهای اجتماعی است؛ یعنی هر چه میزان همنشینی فرد با افراد همنوا بیشتر از افراد ناهمنوا باشد، احتمال کجروی فرد کمتر خواهد بود و بالعکس.
شبکه دوستان اجتماعی در محیط پانسیونها بسیار مهم و از طرفی تغییر شرایط برای مهاجران بشدت زمانبر است و تغییر شرایط خصوصا در شرایط کنونی بسیار به سختی محقق میشود، پس شبکه دوستان سالم اجتماعی و مدارای اجتماعی همراه با تلاش اجتماعی همواره برای گذر از شرایط موقت راهگشا بوده است.
انسان موجودی اجتماعی است و در فرآیند اجتماعیشدن هنجارهای اجتماعی را میآموزد. در جریان اجتماعیشدن هر چه میزان هنجارهای اجتماعی در فرد درونی شده باشد، احتمال بروز رفتارهای نابهنجار در شرایط عدم کنترل اجتماعی کمتر خواهد بود، پانسیونها جزو مکانهایی هستند که فردی که برای اقامت برگزیده است، تقریبا مراحل اجتماعیشدن را طی کرده است و با فردگرایی عقلانیشده نسبتا برای مواجهه با امور بهنجار و نابهنجار شناخت اجتماعی دارد، اما نکته اصلی این است که چنین مکانهایی با کمترین میزان کنترل اجتماعی خانواده، دوستان و اجتماع محلی همراه است و تنها عامل بازدارنده اجتماعی در این شرایط سکونت نه کنترل اجتماعی بیرونی بلکه کنترل اجتماعی درونی است. در شرایطی که کنترل اجتماعی ضعیف باشد و نظام اجتماعی هنجارهای رایج را در فرد کنشگر درونی نکرده باشد، شرایط سخت اجتماعی و تنهایی پانسیون برای جوان ناپایدار اجتماعی به لحاظ مسکن، شغل، ازدواج، امنیت و آینده اجتماعی فرصت بروز انواع آسیبهای پنهان ازجمله مصرف مواد خودگردان، روابط خارج از عرف خانواده، جرایم فردی چون سرقت و… را فراهم میکند.
هر موقعیت مکانی، موقعیتی اجتماعی هم است؛ چون ساکنان کنشگران اجتماعی هستند که در جریان کنش متقابل اجتماعی با همدیگر مراوده دارند و برای کنشهای اجتماعیشان نیز معنای اجتماعی دارند؛ طبیعتا هرگونه فرصت همنشینی از تنوع و تکثر، امکان همزیستی اجتماعی را برای کنشگران فراهم میکند در عین حال که میتواند بستر بسیاری از کنشهای ناخواسته با پیامدهای ناخواسته دیگری باشد.
زندگی پانسیونی یکی از موقعیتهای جدید زندگی برای افراد است که اخیرا مورد استقبال قرار گرفته و جوانان زیادی به سمت شهرهای بزرگ سرازیر شده و با نگاه پیداکردن شغل و داشتن زندگی نسبتا ارزانتر وارد این پانسیونها میشوند.
از دید بسیاری از این افراد پانسیون یک فضای فیزیکی است که آنها ساعات کوتاهی در آن اسکان دارند؛ حال آنکه فضای روانی این موقعیت برای آنها نه تنها ناشناخته است، بلکه خیلی حایز اهمیت نیست. بنابراین قبل از ورود به آن آموزش یا آگاهسازی اتفاق نمیافتد و اصولا در اولویتهای یک پانسیون نیست. شاید در سفر یکی از اهداف مواجهشدن با انواع قومیتها باشد اما مطمئنا در زندگی پانسیونی نیست و این مسأله میتواند مشکلساز شود. در زندگی پانسیونی پس از بحث اسکان اولویت باید آرامش و امنیت باشد. باید دید آیا این ناشناختهها و تازگیها آرامش دارند یا خیر؟
انسان در مواجهه با موقعیتهای جدید باید انرژی فیزیکی و روانی بسیاری صرف انطباق کند. زمانی که یک دختر یا پسر ۲۲ تا ۳۰ساله وارد پانسیون میشود، چون تجربه زندگی مستقل را نداشته و برای یافتن یا ادامه به کار هم انرژی زیادی صرف میکند و از قبل نیز رویاپروریهایی صورت گرفته، ناگهان با افت انرژی مواجه و دچار استرس میشود و برای رهایی از این استرسها و جبران کمبود آموزشها ممکن است از روشهای ناسازگارانه استفاده کند.
این روانشناس به تفاوت خوابگاهها با پانسیونها میپردازد و میگوید: فلسفه وجودی خوابگاهها ایجاد امنیت و آرامش دانشجویان و هدایت آنها به سمت رشد است و وابستگیهایی به فضاهای آموزشی دارند و مسئولانی برای آنها در نظر گرفته میشود که وظیفه مراقبت و پیگیری مشکلات دانشجویان را دارند اما در مقابل فلسفه راهاندازی پانسیونها درآمدزایی است و برای مدیران اهمیتی ندارد که افراد با چه رویکرد ذهنی وارد میشوند و به چه سمتی میروند.
جمع کثیری از افرادی که وارد پانسیونها میشوند، دچار استیصال شده و صرفا برای رهایی از موقعیت نامطلوب قبلی وارد محیط ناخوشایند فعلی میشوند و اگر توانمندی روانی داشته باشند، میتوانند این موقعیت را پشت سر بگذارند و در غیراین صورت مشکلات عدیدهای سر راه آنها ظهور میکند.
در این میان افرادی هم هستند که اهدافشان مشخص و اولویتهایشان بارز است و صرفا برای جلوگیری از اتلاف هزینهها وارد پانسیون شده و زندگی خوبی برای خود رقم میزنند که تعدادشان اندک است، اما این نکته نیز بسیار ضروری است که همه پانسیونها ارزانقیمت نیستند و هزینههای تعدادی از آنها سر به فلک میکشد.
صرفا با تغییر موقعیت نمیتوان انتظار استقلال فردی داشت، چرا که استقلال در مسیر پرورش فرد از کودکی تا پایان عمر رخ میدهد، اما منکر این موضوع نیز نمیتوان شد که استقلال مالی استقلال فکری به همراه میآورد اما این بستگی به شغل و درآمد فرد دارد نه صرفا دیدگاهی که اگر محل زندگی تغییر کند، این امر اتفاق بیفتد.
از آنجا که در انطباق با زندگی جدید مشکلاتی سر راه مقیمان پانسیونها قرار دارد، داشتن حامیان روانی که رابطه با آنها آسیبزا نباشد، کمک بزرگی است. داشتن ارتباط محکم و موثر با خانواده، استفاده از مشاور و روانشناس برای دریافت راهکارهای صحیح و مقابله مسألهمدار با استرسها و پرهیز از ایجاد ارتباطات پرخطر و جسورانه با افراد مختلف و وجود سیستمهای حمایتی در این نوع زندگی بسیار مهم است و اتفاقا برعکس تفکر برخی افراد، دختر یا پسری که میخواهد وارد پانسیون شود باید چند سیستم حمایتی قوی برای خود داشته باشد تا در صورت بروز و ظهور مشکل آسیب جدی نبیند.
پاسخگویی به شکایات اقامتگران
واحد رسیدگی به شکایات در محل سازمان میراث فرهنگی مستقر است و شماره تماسهای ٠٢١-٨٨٩٣٤٨٤٤ و ٨٨٩٣٤٨٤٥ در ساعات اداری و نیز شماره تماس ٠٩٦٢٩ به صورت شبانهروزی آماده پاسخگویی و رسیدگی به شکایات اقامتگران است.
ژیانا اسکندری| روزنامه شهروند