به مناسبت روز پزشک
میزگرد واکاوی با جمعی از پزشکان

یکم شهریور ماه روز پزشک است. دیگر آن نگاه پاک و منزه به این قشر از تحصیلکردگان در جامعه وجود ندارد، اما روز به روز وابستگی زندگی شهروندان به آنها بیشتر شده و نقش پررنگتری در حیاتشان ایفا می کنند. بخشی از معتمدان و مفاخر این شهر از میان پزشکانند و محل مراجعه اقشار مختلف هستند.
افکار عمومی در سقز هیچگاه حرکت جمعی از پزشکان در سال ۹۳ و نقش جدیاشان در کمکرسانی به شنگال از یاد نبردهاند.
فرصتی شد تا به مناسبت روز پزشک با جمعی از پزشکان میزگردی داشته باشیم و آخرین تحولات حوزه سلامت و دغدغههای این قشر را جویا شویم که در ادامه میخوانید:
واکاوی: مقوله ی درمان همیشه مورد نقد شهروندان بوده و هست، از نظر شما جدا از ضعف زیرساختهای درمانی در شهرستان سقز، هرکدام از شما در حوزه ی کاری خود مشکلات را چگونه می بینید و چرا مردم دوست دارند برای پیگیری پروسه ی درمان به خارج از شهرستان مراجعه کنند؟
دکتر نادری فر: این موضوع نیازمند بررسی بیشتر است و شاید بخشی از آن واقعیت نداشته باشد، اما بخشی از آن به نظام ارجاع بر می گردد. از نظر من در حوزه های تخصصی چندان مشکلی وجود ندارد، اما برخی مواقع به این نتیجه می رسیم که مریض باید به یک فوق تخصص ارجاع داده شود و این قابل قبول است، اما اگر خود مریض ترجیح می دهد که برای رفع کوچکترین مشکل به خارج از سقز مراجعه کند این دیگر یک معضل فرهنگی است، به عنوان مثال اگر یک بیمار برای مشکل سنگ کلیه که همه کارهای آن در سقز انجام می شود به ارومیه مراجعه کند، خوب این دیگر بحث فرهنگی است و شاید ناشی ازز بی اعتمادی باشد که وجود دارد. ولی باید اقرار کرد که به موازات ورود امکانات و تجهیزات به سقز مراجعه بیمار به سایر شهرها نیز کمتر خواهد شد. مثلا از وقتی mri وارد سقز شده است خروج بیماران در این حوزه کمتر شده است یا زمانی که فوق تخصص گوارش در سقز حضور داشت نه تنها بیماران سقزی بلکه از سایر شهرها به این فوق تخصص مراجعه می کردند که با رفتن وی از سقز طبیعتا خروج به شهرهای دیگر هم بیشتر می شود.
دکتر فرجی: مشکل اساسی در رفت و آمد بیماران به شهرهای مختلف عدم اجرای نظام ارجاع است. در نظام ارجاع فرد بیمار مستقیما به فوق تخصص مراجعه نمی کند، تعداد زیادی از ۷۰ تا ۸۰ بیماری که روزانه به پزشک فوق تخصص مراجعه می کنند اگر به متخصص مراجعه کنند کافی است که متخصص نیز به تشخیص خود به فوق تخصص ارجاع خواهد داد. این موضوع که در شهرهای بزرگتر می توان پزشک متخصص و یا درمان بهتری یافت علمی نیست و تنها یک باور فرهنگی است.
دکتر خسروی: در حوزه دارو بحث ارجاع چندان مطرح نیست چون تمام داروخانه ها تقریبا در یک سطح بوده مگر برای برخی داروهای خاص که قضیه متفاوت است. اما در مورد دارو دیدگاه مردم به گونه ایست که فکر می کنند به محض مصرف باید تأثیرش را ببینند، درحالی که تأثیرگذاری دارو روند خاص خودش را دارد. تحریم هایی که اعمال شده برای داروخانه ها مشکلاتی به وجود آورده و این موضوع در درخواست های مردم نیز مشاهده می شود به گونه ای که واکنش مردم در قبال نبود یک دارو این است که داروساز به خاطر سود بیشتر حاضر به فروش فلان دارو نیست، که چنین موضوعی سندیت ندارد و من داروساز دوست دارم چرخه خرید و فروش راحت تر صورت گیرد.
خانم دکتر محمدی: با توجه به اینکه بحث بیماری های زنان محدودیت ها و مشکلات خاص خود را دارد عدم آگاهی مردم از این محدودیت ها کار را سخت تر کرده است. اکنون بخش زنان بیشترین ضریب اشغال تخت را دارد و حجم کاری این بخش به مراتب از سایر بخش ها بیشتر است. اخیرا اعلام شده چون کردستان جزو استان های هدف است باید آمار سزارین پایین بیاید و کنترل شود و بخشی از مردم نیز بدون اطلاع از این محدودیت تأکید دارند که باید سزارین صورت بگیرد و این تقابل کماکان ادامه دارد این درحالی است که ما حتی مجوز سزارین را از سنندج دریافت می کنیم. شاید مردم مشکل را تنها در پول و هزینه ببینند و برخی برچسب ها که پزشکان را مرفهین بی درد می نامند اساسا نادرست است در حالی که مسأله تنها پول نیست و شاید بتوان گفت پول اصلا مسأله نیست، مأید این موضوع این است که تعدادی از همکاران ما از شهریور سال گذشته تنها یک کارانه دریافت کرده اند و لاغیر، پس نمی توان گفت مسأله نیست. اگر بیمار برای خانواده عزیز است برای ما دو چندان است چرا که مسئولیت بیشتری بر عهده ماست و ما باید در حد توان خود غیر از مداوا، مدارا نیز داشته باشیم.
بخشی از این موضوعات نه تنها در اختیار ما بلکه در اختیار شبکه و حتی دانشگاه هم نیست، بلأخره کشور در تحریم و تنگنا قرار دارد و خواسته ها باید بر مبنای آن تنظیم شود. الان بخش زنان به یک مانیتور نیاز دارد که من ۱۵ سال است درخواست این مانیتور را اعلام کرده ام اما هنوز محقق نشده است.

دکتر اردلان: اگر در زمینه تصویربرداری بخواهیم صحبت کنیم مشکل ارجاع کمتر است، اما می توان بحث برخی تجهیزات را پیش کشید. مثلا در زمینه دندانپزشکی یکی از تجهیزات مورد نیاز دستگاه ” CBCT”است که برای ایمپلنت دندان کاربرد دارد و ارجاع ها در این زمینه به سنندج، ارومیه و تبریز است.ازجمله موارد ديگربراي مثال انژيو گرافي قلب به وسيله CT scanو نیزبعضي خدمات MRI که در سقز وجود ندارد و بیمار ناچار به خارج از شهرستان مراجعه می کند. واقعیت این است که مردم برای دريافت بعضي خدمات تشخيصی خیلی عجله دارند، مثلاتشخيص سنگ كليه بالينی و بر اساس شرح حال و معاينه صورت مي گيردو سونوگرافی کلیه اورژانسی نمی باشد اما بیمار پزشك معالج را تحت فشار قرار می دهد و اگر نتواند در عرض ۲۴ ساعت سونوگرافی را انجام دهد به خارج از شهرستان مراجعه می کند، اصرار بر انجام برخی آزمایش ها و سونوگرافی ها و … که هیج ضرورتی ندارد از مشکلات این حوزه در سقز است.
دکتر مرادی: تقسیم بندی و ارجاع به شهرهای دیگر به نظر طبیعی می رسد و لازمه کار پزشکی است. اما بدليل نبود امكانات تشخيصی و درمانی در همه جا بيمار بايد به مراكز مجهزتر معرفی گردد، همچنین گاهی بيمار خود تصميم می گيرد برای اطمينان بيشتر جهت مشاوره و درمان به مراكز ديگر مراجعه نمايد و اين موارد اجتناب ناپذيرند و شما حتی در پیشرفته ترین کشورها نیز چنین مواردی را مشاهده می کنید، چرا که همه شهرها از امکانات یکسان برخوردار نیستند و بخشی از آن اجتناب ناپذیر است. بخش دیگری از موضوع فرهنگی است و ناشی از عدم اعتمادی است که مردم به جامعه پزشکی ندارند و شکل گیری این اعتماد نیز ممکن است زمانبر باشد.
دکتر بهرامی: در ابتدا باید توجه داشت که نقش رسانه ها در بازآفرینی اعتماد میان شهروندان و پزشکان می تواند مهم باشد و از ابتدای آغاز به کارم در سقز تلاشم بر این بوده تا رابطه مناسبی با اصحاب رسانه داشته باشم.
در مورد سؤال شما نیز باید گفت پیگیری روند درمان در شهرهای مختلف مختص سقز نیست، ما نیز معمولا از سایر شهرها مراجعه کننده داریم و انتقاد بیمار و اطرافیانش از شرایط موجود طبیعی است. در مقابل افرادی هستند که سالهاست نزد پزشکان سقزی روند درمان خود را ادامه می دهند.
مردم می پرسند که چرا در سقز پزشک خوب نداریم، واقعا تعریف پزشک خوب چیست؟ چه کسی می تواند تشخیص دهد که فلان پزشک خوب است یا بد؟ فاکتورهای زیادی برای این کار وجود دارد، دو فردی که در یک دانشگاه درس خوانده اند یکی در تهران و دیگری در سقز مشغول طبابت است، مشخص است که پزشک تهرانی آنهم به واسطه وجود امکانات بهتر موفق تر خواهد بود. پس باید با توجه به موقعیت و شرایط موجود این موضوع را سنجید و قابل توجه است که همه پزشکانی که در سق خدمت می کنند تمامی مراحل علمی و عملی را گذرانده اند و سپس اجازه کار پیدا کرده اند و در این شرایط پزشکان بدون توجه به موضوعات مالی اجازه نداده اند درمان بیماران به خاطر شرایط بد مالی در بیمارستان و مراکز درمانی دچار مشکل شود.
یک نکته را باید در نظر گرفت که مریض بدحال نباید به مطب مراجعه کند، اورژانس و پزشک آنکال وجود دارد که می تواند با مراجعه به آنجا درمان خود را در شرایط و موقعیت بهتری پیگیری کند.
دکتر سالکی: رفت و آمد بیماران به شهرهای مختلف به دو صورت است؛ یا خودمان بر اساس تشخیص هایی که داریم وی را ارجاع می دهیم و این یک روال در همه بیمارستان هاست که ناشی از حضور متخصص و یا نبود امکانات است یا درخواست خود بیمار است که شاید ناشی از عدم اعتماد مردم است که این نیز خود دلایل مختلفی دارد؛ شاید برخی پزشکان که برای مدتی در سقز حضور داشته اند و بعدا این شهر را ترک کرده اند مؤثر در این بی اعتماده بوده اند، بیمار به واسطه نبود اعتماد حرف متخصص را در سقز قبول نداشته و سراغ پزشک عمومی در تبریز رفته است و اینجاست که نقش رسانه در فرهنگ سازی می تواند مؤثر واقع شود. البته شاید بی قراری بیمار و یا نزدیکان وی که برای اطمینان بیشتر صرفا به اینجا بسنده نکرده و به مرکز درمانی بهتری مراجعه می کنند نیز می تواند تأثیرگذار باشد. در همین بیمارستان سقز بخش دیابت وجود دارد و چند متخصص نیز حضور دارند، بیمار دیابتی باید مرتب ویزیت شود، اما وی جهت اطمینان از روند درمان به فوق تخصص در فلان شهر مراجعه می کند که نمی توان مانع وی شد.

واکاوی: زمانی که بیمارستان سقز ساخته شد این شهر ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر جمعیت داشت، اما اکنون ۲۳۰ هزار نفر از این بیمارستان خدمات دریافت می کنند، شما مشکلات بیمارستان را در چه مواردی می بینید؟
دکتر نادری فر: در این چند سال و از ابتدای آغاز طرح تحول که من در سقز حضور دارم قسمت تصویربرداری بیمارستان پیشرفت مناسبی داشته است. در بخش سی تی اسکن همه ی سی تی ها انجام می شود، در mri تقریبا می توان همه را انجام داد اما چون درخواست ها زیاد است ناچار تعداد ی از درخواست هایی که کمتر شایع و فوق تخصصی تر هستند را انجام نمی دهیم چون با توجه به امکان خرابی دستگاه و هزینه های بالای سرویس و… بایستی نسبت به حفظ و نگهداری آن توجه داشت واز آن استفاده بهینه کرد و بالطبع گاها صف انتظار تشکیل میشود. در بخش رادیولوژی هم مشکلی نداریم و فقط یک دستگاه سونوگرافی پشتیبان لازم است که به تازگی دستور خرید آن صادر شده است.
دکتر فرجی: بحث بیمارستان یک بحث تاریخی است، مراجعین به اورژانس کماکان زیاد است و همگی انتظار دارند در اسرع وقت ویزیت شوند. یک اپیدمی اتفاق می افتد و چند صد نفر همزمان در بیمارستان حضور می یابند که بسیاری از این مراجعات از روی حساب و کتاب نیست. فکر نمی کنم یک مرکز روستایی داشته باشیم که الان خالی از پزشک باشد اما مریضی که اورژانسی نیست لازم نیست از فلان روستا به اورژانس مراجعه کند و به خاطر تعجیلی که دارد اصرار بر انجام سریعتر امور داشته باشد، این البته مختص یک قشر نیست و کمتر کسی این موضوع را رعایت می کند.
خانم دکتر محمدی: ساختار بیمارستان سقز به گونه ایست که مشکلات را بیشتر کرده است. مثلا بخش زنان و زایمان باید نزدیک به اتاق عمل باشد اما دورترین فاصله را با یکدیگر دارند.
سعی کرده ایم بخش زنان را توسعه دهیم و این کار انجام شده اما تعداد مراجعین زیاد است و این فضا کافی نیست، اکنون در بخش ۲۴ تخت وجود دارد که ما بعضی اوقات تا ۳۲ و حتی بیشتر که تعدادی را در بخش ها دیگر و یا با قرار دادن تخت اضافه در بخش پذیرش می کنیم که این موضوع محل اعتزاض بیماران است اما ما نمی توانیم مریض را قبول نکنیم. باید منتظر باشیم تا بیمارستان جدید آماده شود و این نیز در اختیار یک وزارتخانه دیگر است و این زنجیره مشکلاتی است که وجود دارد.
از جمله مشکلات دیگر این است که روزی که من به بیمارستان آمدم ۱۵ ماما حضور داشتند و امروز این تعداد به ۶۰ ماما رسیده است منتهی تخت ها همان ۲۴ تخت است. بلوک زایمان بیمارستان پس از ۱۵ سال هنوز همان ۶ تخت است. ما باید سیستم “ال دی ار” (LDR) و بلوک های زايمان طبيعی که دارای تجهيزات مدرن برای مادران باردار است و امكان حضورهمزمان اقوام درجه يک زائو را در زمان زايمان فراهم كند داشته باشیم که نداریم. این بخش از بیمارستان تهویه ندارد و همکاران من در چنین فضایی کار می کنند. سالهاست به امید افتتاح بیمارستان جدید شب را روز می کنیم اما مشخص نیست که آیا تجهیزات جدیدی به آنجا اختصاص داده خواهد شد یا ما فقط ساختمان تازه تری خواهیم داشت.
خانم دکتر سالکی: من ۱۸ سال است که سقز هستم و ۸ ماه است که در بیمارستان سقز مسئولیت دارم. بیمارستان ساخت ۱۳۴۱ است و برای جمعیتی ۵۰ هزار نفری طراحی شده و الان جمعیت حدود ۵ برابر شده است. ساختمان بسیار قدیمی است و نقشه ای جامع از فضای کلی بیمارستان و حتی از سیستم تأسیسات برق، آب و… وجود ندارد. در قدیم دو بخش داخلی و جراحی زنان و مردان بوده و بس. آسی یو، سی سی یو، ان آی سی یو، ام آر آی، سی تی اسکن، دیالیز، سنگ شکن و… بخش هایی بوده که به مروز اضافه شده اند. شاید بتوان گفت این بیمارستان بعد از طرح تحول به لحاظ تجهیزات موقعیت بهتری پیدا کرد اما به لحاظ نیرو همان پرسنل قدیمی است، با این وجود تلاش کرده ایم کسی به خاطر کمبود خدمات در معرض خطر جانی قرار نگیرد.
مسأله دیگر شلوغی بیش از حد تعدادی از بخشها از جمله زنان و اورژانس است. بخش زنان غیر قابل اجتناب است و باید همه مریض های این حوزه را پذیرش کنیم. بیمارستان تأمین اجتماعی سقز فاقد بخش قلب، ارتوپد و… است و همگی به اینجا ارجاع داده می شوند و عملا این بیمارستان بخش عمده ای از بار درمانی شهر را بر عهده دارد که واقعا سنگین است.
قسمت عمده ای از این شلوغی ناشی از فرهنگ مراجعه به بیمارستان است. هر نوع مریض سرپایی لزوما نباید به اورژانس مراجعه کند. طبیعتا بیماری که سکته کرده و جانش در خطر است اولویت دارد بر فردی که بیش از دو ماه است کمردرد دارد و به یکباره ساعت ۲ نصف شب به بیمارستان می آید. آن میزان از وقت و توان پزشک و پرسنل اورژانس که صرف بیماری های مزمن و سرماخوردگی است توان رسیدگی به برخی بیماران اورژانسی و پر خطر را باقی نمی گذارد. انتظار است با ارتقای فرهنگ بهداشت در میان مردم این مشکلات کمتر شود.
دکتر نادری فر: یکی از مشکلات بیمارستان سقز نبود بخش بیماران سرطانی است. از وقتی که ما مشکل سرطان را تشخیص می دهیم بیشتر کارهای مریض خارج از شهر سقز انجام می شود و این افراد چون لازم است مرتب ویزیت شوند به تبع رفت و آمدها برای آنها سخت تر است. به نظر من می توان یک بخشی را تأسیس کرد و با حداقل امکانات شیمی درمانی زیر نظر متخصصین داخلی بخشی از مشکلات این بیماران حل شود.
دکتر مرادی: بيمارستان فعلی ساختمانی فرسوده، قديمی و چندين ساله دارد، همچنین فضای فعلیِ بخش كودكان در اصل قسمت اداری بوده و تبديل به بخش كودكان شده است و با استانداردهای موجود فاصله بسيار زيادی دارد. همه مسولين در جريان مشكلات عديده اين بخش هستند، حتی وزير سابق بهداشت و درمان با ديدن وضع اسفناك بخش ده ميليارد ريال جهت بازسازی و تأسيس بخش كودكان اختصاص دادند اما موفق به دريافت آن نشديم.

با وجود اين كاستيها با زحمات همكارانِ متخصصِ كودكان، پرستاران و پرسنل بخش كودكان در حد امكان به بهترين نحو ممكن ارايه خدمات صورت گرفته است. تأسيس و تجهيز بخش مراقبت ويژه نوزادان خدمات ارزنده ای را باعث شده است و از این رو اعزام نوزادان نارس و بدحال به مراكز ديگر صورت نمی گيرد مگر در موارد نادر كه آنهم خيلی كم است. ما اميدواريم بيمارستان جديد هرچه زودتر به بهره برداری رسیده و بخش كودكان مناسب و در شأن مردم محترم شهرستان سقز داير گردد.
در حال حاضر نيازهای اساسی درمانی سقز به این شرح است: ١- توسعه مراكز درمانی، يعنی بايد بيمارستان فعلی حفظ و حتی توسعه يابد و ازپتانسيل وامكانات بيمارستان تامين اجتماعی نیز استفاده بيشتری بعمل آيد، در اينصورت اگر بيمارستان جديد افتتاح شود سه بيمارستان فعال خواهيم داشت. ٢- فعال نبودن سازمان انتقال خون سقز و این موضوع بايد هر چه سريعتر حل شود و سازمان فقط به خونگيری اكتفا نكرده و فرآورده های خونی نیز تهیه شود چون هر روز برای بيماران جراحی، تصادفی، داخلی و… نياز به خون وجود دارد كه بدليل فعال نبودن سازمان انتقال خون بايد با اتومبيل به سنندج رفته وخون مورد نياز تامين گردد.
واکاوی: آیا بیمارستان جدید را راه حلی برای کاهش این مشکلات می دانید؟
خانم دکتر سالکی: هنوز مشخص نیست که تصمیم مسئولان برای بیمارستان جدید چیست، اگر صرفا جایگزین کردن ساختمان باشد ما فقط بیمارستان مان نو خواهد شد. بیمارستان جدید ۵ اتاق عمل دارد و این بیمارستان نیز همان میزان اتاق عمل را دارد و می توان گفت فقط میحیط کار عوض خواهد شد و عمده مشکلات از جمله نیرو و امکانات کماکان برقرار است، اما اگر بیمارستان جدید با نیرو، پرسنل و امکانات جدید به کمک این بیمارستان بیاید می توان گفت مشکلات کاهش پیدا خواهد کرد. سه بحت “کولونوسکوپی”، ایجاد بخش “پی آی سی یو” ( آی سی یو اطفال) و “نوروسنجر” (جراح مغز و اعصاب) از نیازهای ویژه سقز هستند.
واکاوی: بحث نوبت دهی سونوگرافی و سایر اقدامات کلینیکی بیشتر مورد نقد است و بیمار تأکید دارد که وقتی به شهر بوکان مراجعه کرده مثلا نوبت دهی چندین روزه وجود نداشته!

دکتر اردلان: اینگونه نیست، زیرا ما نیزبيماران زيادي رو از شهرهایی همچون بوکان،تكاب، شاهین دژ، بانه و … داریم و مراجعین به بیرون از شهرستان در مقايسه با آنها کمتر هستند. چند سال پيش سه نَفَر متخصص راديولوژي بوديم ولی حالا شش نَفَر يم که معطلی مردم کمتر شده، مگر در مواردی همچون سونوگرافی سينه كه كاری دشوار و دقت بسياری را لازم دارد. از نظر من کلینیکهای موجود در سقز کفاف مراجعین سقزی را می دهد ولی چون در برخی شهرهای اطراف متخصص راديولوژی به تعداد مناسب وجود ندارد ظرفیت مطبهای سقز پُر و مردم ناچار در نوبت بيشتری می مانند.
واکاوی: مشکلات و سختی های طبابت در سقز چیست؟
دکتر مردای: سختي كار در سقز:هرچند در خدمت مردم شريف اما محروم شهرستان سقز بودن افتخار است اما بدليل نبودن امكانات لازم، فضاي نامناسب، نبود مراكز تفريحی، امكانات تحصيلی فرزندان و… پزشكان زيادی را از اين شهر رانده است. باميد توسعه ی اين شهر همكاران عليرغم كاستی های فراوان و كم لطفی ها مشغول خدمت هستند.
واکاوی: آیا فکر می کنید افزایش ظرفیت رشته های پزشکی می تواند چاره ساز باشد؟

دکتر فرجی: این روزها این بحث زیاد مطرح است، اما افزایش ظرفیت درمان درد نیست و چه بسا مشکل آفرین نیز باشد، از جمله اینکه کیفیت آموزش در صورت افزایش ظرفیت پایین خواهد آمد. ۲۰ سال قبل یک دانشگاه ۳۰ نفر ورودی داشت، الان همان دانشگاه با همان تجهیزات ۱۲۰ نفر پذیرش دارد، تعداد هیأت علمی همان بوده و فضای آموزشی نیز تغییری نکرده است. افزایش ظرفیت دانشگاهها تغییری در وضعیت درمان سقز نداشته، بیست سال قبل دو جراح در سقز بودند و اکنون نیز کماکان دو جراح فعال حضور دارند. بیست سال قبل همیشه مشکل پزشک عمومی وجود داشت و الان نیز در اورژانس این مشکل کماکان برقرار است، متخصص گوش و حلق و بینی هر دو سال یک نفر در سقز حاضر می شوند و با گذراندن طرح از سقز می رود. تلاش برای ماندگار کردن پزشکان و ارتقای فرهنگ سلامت و بهداشت می تواند مفیدتر باشد.
واکاوی: دلیل عدم ماندگاری پزشکان متخصص و فوق تخصص در سقز را چه می دانید؟
دکتر اردلان: ما در سقز یک فوق تخصص گوارش داشتیم که پزشك حاذق و بسيار خوبي دراين رشته بودند، همين طور که مي دونيم کولونوسکوپی فرايندامادگي بسيار سخت وچند روزه اي دارد و در صورت مراجعه به شهری دیگر طبیعتا این فرآیند در هتل يا منزل اقوام بيمارسخت ترو مستلزم هزينه بسيار بيشتر خواهد شد. فوق تخصص گوارش با حضور در سقز تا حد زیادی کار کولونوسکوپی را انجام می داد و از بار مشکلات کم کرده بود، اما به دلایلی از سقز رفت. بحث فقط جذب فوق تخصص نیست، بلکه باید ساز وكارهاي لازم براي حفظ و ماندگاری وی را نیز فراهم کرد. این روزها بحث هاي زيادي پیرامون مالیات پزشکان و دستگاه کارتخوان و پايانه فروشگاهي مطرح است، انگار که اخذ مالیات بهر ترتيبي اولويت است و موضوعاتی چون دسترسي أسان به خدمات، تحصیل و بهداشت رایگان و … اهميتي ندارد . مالیاتی را که در اولين سال برای همكار فوق تخصص مان تعیین شدچند برابر پزشکان فوق تخصص گوارش در شهری مثل سنندج بود، اداره دارایی سقز اصرار بر محاسبه علي الرأس و اجرای اصل قانون دارددر حاليكه مي توانند معافيت هايي را براي انگيزه بيشتر همكاران جوان اعمال كنند، اکنون که ایشان از سقز رفته اند دود عدم حضورشان تنها به چشم بيماران سقز خواهد رفت. همچنین طبق قانون و رأي ديوان عدالت مطب پزشکی شامل قانون مراکز تجاری نمی شود، اماعلي رغم إرسال سوابق و مكاتبات هرسال شهرداری براي پرداخت عوارض نامه مي دهند که مشكلاتي رو براي همكاران ايجاد مي كند.
واکاوی: شلوغی مطب ها را شاهدیم، این موضوع ناشی از چیست؟
خانم دکتر محمدی: طبق آنچه وزارتخانه به ما اعلام کرده هر ساعت ۶ الی ۸ مریض را باید ویزیت کنیم، من به شخصه ساعت ۴ که به مطب می روم گاهی اوقات مجبورم تا ساعت ۱۲ آنجا باشم و در طول این چند ساعت ۹۰ نفر را ویزیت می کنم، قسمت عمده کار ما شرح حال است، من باید شرح حال کاملی از آن مریض بگیرم، فردی که با فحاشی وارد مطب می شود مشخص است که مریض بدحال دارد، در حالی که مریض بدحال نباید به مطب بیاید و اگر بدحال نیست و مثلا نازایی ۱۵ ساله دارد چه ایرادی است که این نازایی یک ماه دیگر ادامه داشته باشد؟ گاهی اوقات ۱۰ نفر همزمان وارد اتاق می شوند، ویزیت، بررسی آزمایش، تأیید دارو و … همزمان شکل می گیرد، خوب این چه کیفیتی به همراه خواهد داشت؟

سال اول که به سقز آمدم ۳۰ شب آنکال داشتم، ۱۵ روز در بیمارستان امام و ۱۵ روز در تأمین اجتماعی، الان هیچکدام را نمی توانم انجام دهم. در همین بیمارستان هم کار زیادی برای من تعیین شده است. دو روز در مطب و یک روز در ساریژ کار می کنم و با تمام توان مشغولم و کار به راستی سخت است. مسأله کمبود متخصص در این حوزه نیست، مسأله وقت نامناسب و اصرارهای بی مورد است، موارد ضروری را خودم با تشخیص خودم اعلام می کنم و نیازی به اصرار بیمار نیست. مردم نیز از انتظار دارند، اما بیماری که مشکل حادی ندارد لازم نیست اصرار کند و این وضعیتی است که در اکثر مطب ها دیده می شود.
واکاوی: وجود درمانگاههای خصوصی تا چه میزان توانسته این مشکل را حل کند؟ برخی گلایه ها از این درمانگاهها وجود دارد که خدمات موجود مورد انتظار بیماران نیست و یا هیچوقت سعی نکرده اید یک مرکز بزرگتر با خدمات مناسب تر احداث کنند!
دکتر فرجی: این درمانگاهها توانسته اند خدماتی ارایه دهند و دسترسی را برای مردم آسانتر کنند، اما چون جمعیت زیاد شده ایجاد درمانگاههای خصوصی باعث کاهش مراجعین به اورژانس و درمانگاه بیمارستان نشده است. در مورد یک مرکز بزرگتر نیز باید عرض کنم که همکاران در جریان هستند که ما سه سال است که ایجاد یک مرکز بزرگتر را استارت زده ایم، مرکزی که حداقل امکانات جراحی، تصویربرداری مناسب، دندانپزشکی، آزمایشگاه مناسب و … را داشته باشد اما مقررات دست و پا گیر اداری مانع کوچکترین پیشرفت در کار شده است. گاهی اوقات به این فکر می کنیم که آیا چنین کاری صرفه اقتصادی خواهد داشت؟ اکنون قیمت معمولی ترین دستگاه ام آر آی ۱۴ میلیارد تومان است، پس توجیه این کار بسیار سخت است و ما را دچار تردید کرده است اما کماکان مشغولیم و به تازگی نقشه ها را برای آخرین بازبینی به دانشگاه فرستادیم.
واکاوی: موضوعاتی را که همکارانتان مطرح کردند شما جمع بندی بفرمایید:
دکتر بهرامی: دوستان بحث ساختار فیزیکی بیمارستان را مطرح کردند، کسانی که سن و سال داشته باشند می دانند که هر سال قسمتی جدید به بیمارستان اضافه شده است. بخش هایی که ما به بیمارستان اضافه کردیم عبارتند از: درمانگاه اورژانس، تریاژ، بلوک زایمان، بخش تصویربرداری که سی تی و ام آر آی به آن اضافه شد، بخش آی سی یو و ان آی سی یو، تجهیز اتاق عمل، توسعه بخش زنان و مردان، اضافه کردن بخش دیالیز که با وجود تمام محدودیت و سختی پروسه خرید تجهیزات اما بدون هیچ محدودیتی از شهرهای دیگر نیز پذیرش داریم جزو اقداماتی است که در این بیمارستان انجام شده است.
تعیین تکلیف کلی برای بیمارستان شفا (بیمارستان جدید) صورت نگرفته است و نیازمند بحث های پایه ای است. شبکه بهداشت سقز تحویل گیرنده نهایی بیمارستان جدید خواهد بود و کوچکترین دخالتی نه در ساختمان و نه در تجهیزات ندارد و من هم نمی توانم تأیید کنم که چه تجهیزات و چه بخش هایی از اینجا به بیمارستان شفا منتقل خواهد شد.
بحث انتقال خون نیز در سفر اخیر رئیس دانشگاه به شهرستان با یک پزشک بومی صحبت شد و آنگونه که قرار است در برج ۸ پزشک مذکور در مرکز انتقال خون مستقر خواهد شد و با این حساب عمده مشکل این حوزه حل خواهد شد.

درمان سرطان یک بحث فوق تخصصی است، همه بر مشکلاتی که بیماران سرطانی از ابتدای تشخیص تا روند درمان و در ادامه با آن دست و پنجه نرم می کنند واقفیم، همه این ها نیازمند یک فضای فیزیکی مناسب برای این کار است که در این بیمارستان تا این لحظه امکانش فراهم نشده است، قولی که به ما داده شده این است که با آغاز بکار بیمارستان شفا یکی از بخش هایی که در این بیمارستان قدیمی بتواند شروع به کار کند بخش انکولوژی و هماتولوژی باشد که با جذب فوق تخصص انکولوژ ایشان کارها را برعهده گرفته و عوارض بعد از شیمی درمانی را همین متخصصین داخلی در سقز بر عهده خواهند گرفت.
امروز یک دستگاه جدید اندوسکوپی فاکتور شد که مجهز به کولونوسکوپ نیز هست و می توانیم هر دو مورد را انجام دهیم. یکی دیگر از مشکلاتی که همکاران اشاره کردند بحث نوروجرسی و اعزام بیماران این حوزه است و با توجه به کمبود نیروی متخصص جراحی مغز و اعصاب و نوروجرس تا کنون در این زمینه پیشرفتی حاصل نشده است و از نظر من “انکولوژی و هماتولوژی”، “نوروجرسی” و “پی آی سی یو” سه نیاز ویژه شهرستان هستند.
باید تأکید کرد که بار عدم استفاده از ظرفیت های بیمارستان تأمین اجتماعی را نیز ما بر عهده گرفته ایم و اینگونه شاهد شلوغی اورژانس و سایر بخش های این بیمارستان هستیم. بحث دیگر در زمینه بحث او تی سی است. بیمار وقتی عامل خطر ندارد لزومی به ورود به بیمارستان ندارد. در ساعات روز ترافیک ورود بیمار وجود ندارد، اما شب هنگام این موضوع بسیار قابل توجه است که امیدوارم مردم به آن توجه کنند.