نگاهی به مدیریت شهری در سقز

شاید در یک نگاه کلی به وضعیت شهر سقز و مقایسهی آن با سایر شهرها در ایران، شاهد یک بینظمی مشترک و عمومی در مدیریتها باشیم، اما در کنار آن یک سری بینظمی را شاهدیم که خاص سقز است و شاید در کمتر شهری آن را ببینیم.
اگر چند مورد از این نابسامانیها را با هم مرور کنیم شاید درک بهتری از وضعیت حاکم بر مدیریت شهری سقز پیدا کنیم؛
_ علیرغم اعتراضات گسترده شهروندانش به ماجرای سرعتگیرهای غیر استاندارد، اما کماکان هر روز در هر گوشه از شهر شاهد اجرای سرعتگیرهایی کاملا غیراستاندارد هستیم که شاید همگی آنها ضرورت نداشته باشند.
_ علیرغم وجود هنرمندان برجسته و صاحب سبک در منطقه، اما شهر سقز از یک اِلِمان که معرف تاریخ و هویت شهر باشد بیبهره است.
_ در ساعاتی مشخص از روز تمامی مسیرهای اصلی شهر قفل در ترافیک میشود و در کنار آن غروبها شاهد صفهای صد نفره برای دسترسی به تاکسی هستیم.
_ کمترین فضای مناسب برای بازی کودکان را شاهدیم و شهر بازی بزرگترین پارک این شهر دارای کهنهترین وسایل است و جان کودکان به شدت در خطر است.
_همین بزرگترین پارک به خاطر رفت و آمد موتورسواران با سرعتهای آنچنانی دارای کمترین امنیت است و کسی پاسخگوی این وضعیت نیست.
_ بسیاری از زمینهای داخل محدوده که سالهاست مردم در آنجا مشغول ساخت و ساز هستند به یکباره جزو اراضی ملی میشوند و مردم حق نوسازی در ملک خود را ندارند.
_ جواز ساخت و ساز به زمینهای قولنامهای داده نمیشود و شهروندان در بوروکراسی شدید اداری گیر افتادهاند.
_آسفالت کوچهها و معابر به سختی انجام میشود و چه بسا در بسیاری از آنها توصیه و سفارش برخیها موج تضییع حق مابقی شود.
_ بدهیهای شهرداری و شکستهای این نهاد در دعاوی حقوقی وفقدان تیم حقوقی قدرتمند برای دفاع از حق و حقوق شهرداری واضح و مبرهن است.
_ تعدادی از واحدها و معاونتها با سرپرست اداره میشود و این افراد توان و قدرت کافی برای حل مشکلات را ندارند.
_ به وضوح و در موارد متعدد میتوان تبعیض را در خدماترسانی به محلههای مختلف دید، از جمله در فضای سبز، امکانات حمل و نقل عمومی و حتی جمعآوری زباله اشاره کرد.
و…
اداره شهر به عنوان یک موجود زنده که دارای رشد و نمو است و کاستن از این مشکلات نیازمند بهرهگیری از توان متخصصان مختلف برای دستیابی به بهترین تصمیمات و رویکردهاست و این موضوعی است که در شهرداری سقز فراموش شده است.
انباشت نیرو در برخی واحدهای اداری که احتمالا ناشی از بده بستانهای دوران انتخاباتهای مختلف بوده است و در مقابل کمبود نیرو در واحدهای دیگر باعث شده تا شهرداری نتواند بر روی بدنه کارشناسی و متخصصی استوار شود که بتواند پاسخگوی نیازهای شهر و شهروندان باشد.
بارها نحوه برخورد برخی کارشناسان در مواجهه با موضوعات مختلفی که محل مراجعه مردم بودهاند را دیده و یا شنیدهایم. همین نهاد در برخی موضوعات دیگر ممکن است برخورد چکشی و سفت و سختی با شهروندان داشته باشد، به عنوان مثال در موضوع پلیس ساختمان حتی در یک تغییر جزئی در بخشی از یک ساختمان شاهدیم که در کسری از ثانیه عوامل شهرداری حاضر و حتی اقدام به ضبط مصالح کردهاند.
اما مشخص نیست این نهاد که شش دانگ حواسش برای جلوگیری از هرگونه عملیات ساختماتی جمع است و فورا وارد عمل میشود در سایر موارد که منجر به شهری بینظم، شلخته، بدبو و نازیبا شده هیچ عکسالعملی ندارد، آیا شهرداری صرفا آنجا که درآمد داشته باشد ورود میکند؟
نتیجه اینکه شهروند سقزی باید بار آشفته بازاری را به دوش بکشد که ناشی از بد سلیقگی مدیرانی است که آنچه برای آنها اهمیت ندارد تخصص و زیباسازی شهری در خور شهروندان این شهر تاریخی است.