چه وقت خودکشی سیاسی بود آقای نماینده ؟

 

انتشار اسنادی مبنی برانتقال محسن بیگلری از وزارت آموزش و پرورش به وزارت نفت موجی از انتقادات و در مقابل، حمایت از سوی همراهان نماینده‌ی سقز و بانه را به دنبال داشت. به نظر می ‌سد این موضوع کماکان در فضای سیاسی این دو شهرستان ادامه داشته باشد، در این باره ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:

همگان به خوبی از نحوه تأیید صلاحیت، انتخاب و حتی ورود یک نماینده به مجلس آگاهیم، کما اینکه در تاریخ این حوزه انتخابیه منتخب مردم نتوانسته است به مجلس برود و انتخابات باطل شده است، پس ورود یک فرد به کسوت نمایندگی پروسه ای سخت و نفس‌گیر است و به همین دلیل در ابتدای راه ممکن است افراد زیادی که اتفاقا خوشنام و مورد قبول و وثوق مردم نیز هستند از گردونه انتخاب مردم خارج می شوند، اما بنا بر اصل مشارکت، مردم از میان گزینه های موجود نهایتا بر روی یک گزینه به اجماع می رسند. دو دوره ورود محسن بیگلری به مجلس از ابتدا دارای حاشیه بوده است، در دور اول ابتدا رد صلاحیت و سپس با توجه به تلاشهایی که شد تأیید صلاحیت خود را جهت ورود به رقابت در انتخابات گرفت و توانست به مجلس راه پیدا کند، در دور دوم نیز شایعاتی مطرح بود که در لحظات آخر تأیید صلاحیت شد. در کنار این موارد همگان اذعان دارند که امکان رقابت برای بسیاری از افراد در کنار محسن بیگلری کم بود و تا این لحظه نیز بنابر زمینه چینی هایی که وی و اطرافیانش انجام داده اند ورودشان به مجلس برای بار سوم قابل پیشبینی بود اما اقدامات اخیر وی این پیشبینی را با شک و گمان همراه کرده است.

از سوی دیگر عمده‌ی فعالین مدنی نیز با اطمینان از اینکه مطابق ساز و کارهای موجود نمی توانند گزینه مورد نظر را جهت ورود به مجلس همراهی و حمایت کنند از باب تعامل، گفتگو و دلسوزی توصیه هایی به نماینده داشتند مبنی بر اینکه بعضی از اطرافیان سابقه‌ی کار اجرایی نداشته و صرفا بر اساس کار ستادی به موقعیت های خاصی رسیده‌اند و اگر می خواهد بهبودی در اوضاع این دو شهرستان صورت گیرد بایستی نسبت به تعدادی از آنان تجدید نظر کند. همچنین به وی توصیه کردند که صرفا به کار نمایندگی یعنی نظارت و تقنین پرداخته و کمتر در امور اجرایی و در رأس آن عزل و نصب مدیران دخالت کند. زمانی که سابقه‌ی حضور در مجلس بالا رفته و به کام یک نماینده شیرین می‌شود، وی برای دوره های بعد تلاش خود را معطوف به مهره چینی و دست انداختن در امور اجرایی می کند و این افراد نیز در حد توان خود از هر اقدام نماینده دفاع کرده و درصدد توجیه اقدامات وی بر می‌آیند و در نتیجه انتظاراتی در طرفین شکل می گیرد، به نحوی که افراد و روسای ادارات با هر دفاعی که از نماینده می کنند نماینده نیز بایستی به موازات خود آنان را بالا کشیده که در غیر این صورت انشقاق در میان این نیروها شکل خواهد گرفت کما اینکه در این سال‌ها از این دست انشقاق ها در میان نیروهای نزدیک به نماینده شکل گرفته است.

به وضعیت دو شهرستان سقز و بانه نگاه کنیم می بینیم که در دو دوره ای که ایشان نماینده بوده اند اتفاق خاصی در حوزه انتخابیه نیفتاده است، روند توسعه اگر کند و متوقف نشده باشد پیشرفتی صورت نگرفته است، آنچه به چشم دیده می شود تنها افزایش سفر نمایندگان عالی دولت از جمله وزرا و معاونین آنهاست. کیست که نداند پشت پرده این رفت و آمدها چیست و چه امضاهایی بعد از این سفرها پس گرفته نشده است؟ مدیران استانی نیز در این میان به خاطر حفظ جایگاه و موقعیت خود در برابر این وضعیت کوتاه آمده و عملا مجری اوامر نمایندگان شده اند و حتی پشت بند آن تعریف و تمجید لازم را نیز ارایه می دهند.

در پایان باید گفت؛ به زعم بسیاری از افرادی که پیگیر اوضاع سیاسی و اجتماعی استان و شهرستان های سقز و بانه هستند انتقال نماینده این حوزه به وزارت نفت یک سوءاستفاده از اعتماد عمومی است چرا که اگر نماینده محترم سقز و بانه در کسوت نمایندگی نبودند انتقال ایشان از یک وزارتخانه به وزارتی دیگر آنهم وزارت مهم و پرحاشیه ای همچون وزارت نفت غیر ممکن بود و این عمل وی به منزله یک خودکشی سیاسی است و ایشان و اطرافیانش نمی تواند با توجیهات مختلف اعتماد از دست رفته را بازیابند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا