کرونا و کارکنان مظلوم بانک‌ها

✍ عرفان شریفی

تعداد فوت شدگان سیستم بانکی کشور بر اثر کرونا به عدد ۱۵ رسید و متاسفانه احتمال اینکه در روزهای آینده بر این آمار افزوده شود فراوان است. جدای از قربانی هایی که این ویروس گرفت، دلهره و اضطراب بر کار کارکنان بانکهای کشور سایه افکنده و به تعبیری این موجود میکروسکوپی دیوار های بلند و قطور بانک ها را به سخره گرفته است. آمار کشته های کرونا در شبکه بانکی تا این لحظه از آمار شبکه درمان کشور- که صف اول مبارزه هستند- بیشتر است. علی رغم اینکه همه ما سراپای وجودمان قدردانی از فداکاری های کادر درمانی کشور است، اما عجیب است که هیچ جا نامی از کارکنان بانک ها به میان نمی آید، آنان که همچنان لاینقطع بر سرکار خود حاضر می شوند و هیچ تغییر عمده ای در شیوه عمل آنها داده نشده است.

بانک ها به گردش درآورنده شریان های اقتصادی در کشور هستند و جدای از این، امور ساده و روزانه مردم هم با بانک گره خورده و هر روز هم بر میزان این وابستگی افزوده می شود. پس در شرایط بسیار حاد مانند این روزها، نه می توان بانک ها را بست نه تغییر عمده ای فعالیت هایشان ایجادکرد چرا که هنوز به لحاظ زیرساختی سیستم بانکی و ارتباطی کشور آماده این انقلاب نیست تا روزهایی چون الان به راحتی بتوان بانک ها را بست و همه چیز را اپلیکیشن ها و سامانه های غیرحضوری سپرد در ضمن، پاره ای معضلات فرهنگی هم موجب حضور همیشگی مردم در بانک ها می شود. پس آنها باید باشند و درب های خود را به روی مردم بگشایند و در عین حال تبدیل به یکی از کانون های اصلی انتقال کرونا بشوند. به این وضعیت، کج سلیقگی دولت را هم در پرداخت سود سهام عدالت در این روزها اضافه کنید که باعث سرازیر شدن خیل عظیمی از مردم به بانک ها برای امورات مربوط به آن (مفقودی کارت، تغییر رمز، برداشت از حساب دفترچه …) شد.

با این اوصاف کارمندان بانک ها جانشان را در کف دستشان می گذارند و برسرکارشان حاضر می شوند و اینکه با این اضطراب تا پایان وقت کاری چگونه کنار می آیند، پرسشی است که باید از آنها پرسید. ماجرای آلودگی اسکناس هم که دیگر تکراری است و می توان آنها را ” بسته های فشرده انتقال آلودگی” هم نا مگذاری کرد، اسکناس هایی که همنشین همیشگی باجه های متصدیان بخت برگشته بانکها هستند.

کارکنان بانک ها دارند تاوان نامحبوب بودن مجموعه خود را پس می دهند، کسی از آنها نامی نمی برد و تلاش های فدارکارنه آنها را در این وضعیت را نمی بیند، چون مردم در ایران و -چه در جهان – از سیستم بانکی خوششان نمی آید و تیرهای انتقاد به سویشان روان است. از سویی فعالین اقتصادی درگیر مقررات دست و پاگیربانک ها هستند و عدم رونق در کشور را به ناکارآمدی آنها ربط می دهند و از سوی بدان شهره اند که مدیران ارشد آنها حقوق های نجومی می گیرند و از محل سپرده های مردم برای خود کاخ می سازند. البته واضح است که بسیاری از این انتقادات فاقد منطق و مبنا بوده که پرداختن به آن در این مقال نمی گنجد.

تمام انتقاداتی که به بانک ها وارد است ربطی به آن شش کارمندی که در صف اول خدمت رسانی بودند نداشت، آنها نه هیچ گاه ریالی بیش از حق قانونی خود گرفتند، نه در سیاست گذاری کلان بانک دخالت داشتند تا تبعات ناکارآمدی اقتصاد شامل آنها شود، نه هیچ گاه دستشان به فسادی آلوده بود. آنها صرفا مشغول انجام امور شهروندان بودند و در همان حال نیز آلوده به ویروس شدند و در نهایت مظلومیت جانشان را از دست دادند. آنچه جامعه با نادیده گرفتن آنها انجام می دهد نهایت بی انصافی است. کارکنان شعب بانک های مختلف نباید تقاص ناکارآمدی سیستمی را پس بدهند که تصمیمات کلان آن در اطاق های مجلل مدیرانی گرفته می شود که از هرگونه آلودگی و مراجعه کننده به دور است.

علی رغم وضعیت قرمزی که کارکنان بانک ها در شعب با ان دست به گریبان اند، تا کنون هیچ اعتراضی از سوی آنها مبنی بر نرفتن بر سر کار، امتناع از خدمت به مراجعان و … دیده نشده و به نظر می رسد مظلومانه و با دلهره سر به زیر انداخته و توان خود را کار بسته اند تا خللی بر امور جاری شعب وارد نشود. بیایید قدر این هموطنان را بیشتر بدانیم و قدردان مجاهدت هایشان در این روزها باشیم. در ضمن تا جایی که ممکن است به بانک ها مراجعه نکنیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا