خودتان خواستید خودتان تأمین کنید

در حالیکه برخی کشورهای اروپایی علیرغم مواجهه با موجهای پیدر پی پناهندگان کماکان با کمبود نیروی کار مواجه هستند و کشوری مانند آلمان دو میلیون موقعیت شغلی خالی مانده است و از این ناحیە از «۱۰۰ میلیارد یورو» ارزش افزوده محروم شده است، اما در کشوری مانند ایران به دلیل نبود مدیریت و شفافیت ادعای ایجاد یک میلیون شغل همچنان در هالهای از ابهام است.
تا همین اواخر به کارگران مبتدی و کارآموزان هم دستمزد ناچیزی پرداخت میشد و حتی کارگران ماهر در برخی رشتهها نیز از طریق انعامِ مشتریان امرار معاش میکردند و به عبارت دیگر “خودتأمین” محسوب میشدند! یا در جایی دیگر مشاهده شده است که برخی بنگاههای اقتصادی و ارگانهای مردم نهاد ماههای متمادی در پرداخت حقوق تأخیر داشتهاند، اما فرد به خاطر اینکه شغلش را از دست ندهد ماندن در آنجا را حتی بدون دستمزد چند ماهه ترجیح داده است.
برای کمک به جا افتادن بحث، طرح این سوال خالی از لطف نیست که؛ “با چه معیاری میتوان امرار معاش یک کارمند که چندین ماه حقوق نگرفته است را صحیح ارزیابی نمود؟” بهرهگیری از کارکنان با ترفند انعام، انشاالله و ماشاالله درخور انتقاد و چهبسا بسترساز برخی انحرافات نیز هست، اما بهنظر میرسد عواملی مانند حجم بالای نیروی انسانی و تقاضای زیاد برای اشتغال و همچنین کم رونقی بازار در رویکرد انعام محوری موثر بوده است.
در این راه بخش خصوصی ناچار به پذیرش برخی اصلاحات و نظارتهای مالی شد اما به نظر میرسد در سطح کلان رغبتی برای بهبود شاخصهای رفاهی طبقه کارگر و مزدبگیر وجود ندارد. شورای عالی کار هرسال میزان افزایش حقوق و دستمزد کارگران را در اواخر اسفند اعلام میکند، اما واقعیت این است که این افزایش تنها کسری دریافت ماههای قبلی کارگران را پوشش میدهد و چند ماه بعد با امواج تورم انتظاری، این افزایش بلااثر میشود.
این هم تنها برای برخی کارگران واحدهای تولیدی است که برخی نظارتها بر روی آنها وجود دارد، اما بخش عظیمی از این کارگران در واحدهای کوچکتر و خصوصیتر کماکان از این قوانین مستثنی بوده و همچنان نظام انعام و پاداش در مورد آنها ساری و جاری است و مشخص نیست برنامه دولت در مورد نحوه تأمین معیشت آنها چیست و اگر نیز سؤال شود، پاسخی که میشنویم این است: “خودتان خواستید خودتان تأمین کنید”.