تویوتا سواری،تخمه شکستن و اهرام ثلاثه دیدن*؛

شاخص‌ها یا ره‌آورد سقز برای گردشگران کدامند؟

منظور از شاخص یک یا چند ویژگی بارز است که متمایز و دارای خصوصیات منحصر به فرد در آن مکان و متمایز کننده آن از سایر مکان‌ها باشد. این شاخص‌ها گاهی طبیعی و گاهی تاریخی و گاهی حتی یک رویداد است که پشت همگی آنها داستان‌هایی وجود دارد.

مثلا تاق وسان کرمانشاه, آرامگاه سعدی و حافظ شیراز، برج ایفل پاریس و هالیوود در لس آنجلس، کنفرانس دوره‌ای مانند داووس در سویس، فستیوال سینمایی کن در فرانسه، جشنواره برف و یخ هاربین چین و… موارد شناخته شده‌ای از این قبیل هستند.

اما رهاورد، کالایی است که مسافران و گردشگران از یک شهر، روستا یا منطقه‌ می‌خرند تا پس از بازگشت از سفر به بستگان، دوستان یا آشنایان هدیه دهند. مانند کڵاش هەورامان، گز اصفهان، سفال همدان و…

سقز هم در گذشته نه چندان دور شاخص‌های تاریخی طبیعی و سوغات داشته است، مهمترین شاخصی که شاید در گذشته‌های نه چندان دور می‌توانستیم روی آن مانور دهیم غار کرفتو بود و یا حالا جشنواره تئاتر کُردی را شاید بتوان بعنوان یک رویداد شاخص برای سقز تعیین کرد. احتمالا تخمه آفتابگردان طلایی هم یک از آن ره‌آوردها باشد که سقز می‌توانست روی آن مانور دهد. ولی اکنون ثبت مالکیت بر این موارد و مواردی از این قبیل نه تنها دشوار بلکه تا حد غیرممکن پیش رفته است.

کمبود یا نبود مواهب الهی, مفاخر انسانی و تاریخی در تراز جهانی واقعیت دارد و مخالفان سرسخت تخصیص فرصت‌های ویژه به سقز نیز همچنان مرغ‌شان یک پا دارد ولی اگر سلب مالکیت رسمی بر غار کرفتو را هم به این سیاهه اضافه کنیم به درک ضرورت اجماع شهرستانی برای فرهنگ سازی و تغییرات بنیادین می‌رسیم.

اما هیچ چیز تمام شده نیست!
آیا بعد از زلزله ویرانگر بم پرونده ارگ بم بسته شد؟ خیر! در حال مرمت و پاسداشت آن هستند. آیا با بسته شدن گاه و بیگاه مرز, بازار شهر همجوار تعطیل شده است؟ خیر با تغییر روش‌های سنتی به دیجیتال مارکتینگ و واردات فرآیندهای تولید برخی کالاهای وارادتی، همچنان حرفی برای گفتن دارد. آیا با خشکیدن دریاچه ارومیه و خسارات وارده به مزارع و باغات، توریسم آذربایجان تخلیه می‌شود؟ خیر شواهد حاکی است که به سرعت در حال توسعه و تلفیق صنایع تبدیلی و کم آبخواه هستند.

ولی در سقز چه می‌گذرد؟
در این سو ما سقزی‌ها هستیم و به نظر می‌رسد کوتاه آمدەایم و در نبود شاخص چشمگیر, نظارەگر دیگرانیم تا همچنان فعل درجازدن را صرف کنیم. فارغ از نزول دیر هنگام یک پدیده که علیرغم شهرت جهانی کماکان ملزم به اختفا هستیم آیا در شرایط موجود نماد ,سوژه و سوغات خاصی دیگری برای ارائە و تفاخر داریم؟

چکار باید کرد؟
فعالان حوزه گردشگری معتقدند شهرهایی که فاقد جاذبه های توریستی (tourist attractions) هستند نیازمند راهبرد توسعه‌گرایی هستند و ایجاد تحول در نواحی فاقد زیرساخت‌های گردشگری مستلزم صرف انرژی مضاعف است. به نظر می‌رسد برای طراحی و اجرای راهبرد شهرستانی کارگروه‌های تخصصی حاکمیتی و مردمی لازم است و اگر اقتصاد را بعنوان کلید توسعه پذیرفته باشیم شاید اقدامات زیر در بازه‌های زمانی مختلف موثر واقع شوند:

در بلند مدت:
۱ـ احداث صنایع مادر ـ کشت و صنعت دانش بنیان ـ تخصیص حق آبه از حوضه آبریز شهرستان ـ توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل و گردشگری پایدار ـ تقویت امکانات سخت افزاری شهرستان در زمینه حمل و نقل بار و مسافر.

در میان مدت:
۱- انجام مطالعات شناخت فرصت‌ها و تهدیدها در کارگروه‌های تخصصی
۲ـ ایجاد بازارهای هدف گردشگران در کنار میزبانی تورنمنت‌های فاخر
۳ـ تداوم و افزایش ترافیک هوایی برای عبور از دوره آزمون و خطای فرودگاه سقز
۴ـ ترغیب دانشگاه‌ها به مشارکت و ایفای نقش بعنوان ظرفیت بالقوه و مرجع علمی و کارشناسی شهرستان

در کوتاه مدت و در راستای ایجاد تحولات ارزان در بازار و سطح شهر اقدامات زیر مورد انتظار است:
۱- تقویت زیست شبانه با استفاده از ظرفیت‌هایی مانند تئاتر و سینما و جلب مشارکت برخی اصناف موثر مانند کافه‌ها
۲ـ فعال شدن جدی‌تر اتاق اصناف بعنوان بازوی کسبه و پیشه‌وران
۳- ارتقای علوم بازار پایه در سطح شهرستان
۴ـ برگزاری سالیانه همایش‌های سرمایه‌گذاری و معرفی فرصت‌ها به سرمایه‌گذاران

شدن یا نشدن!
چاشنی و پیشرانە تمام نکات بالا تقویت مطالبات توسعه گرا و نهادینه کردن این مطالبات است و گام بعدی تشکیل  کارگروه‎های فراگیر متشکل از نمایندگان حاکمیت و اقشار مختلف است.
غفلت و خودداری از گام برداشتن در مسیر توسعه نابخشودنی است و ترک تمدن یا مهاجرت نسل جوان کمترین عواقب آن خواهد بود.

*اهرام ثلاثه یادگار رنج سالیان و تویوتا محصول افکار بلند است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا