آموزش به زبان مادری براساس برنامه درسی چندفرهنگی

✍️وریا نوروزی|دکترای برنامهریزی درسی
آموزش چندفرهنگی، جنبشی اصلاحی- آموزشی است که هدف اصلی آن ایجاد دگرگونی در مراکز آموزشی به گونهای است، که همه ی دانش آموزان با هر فرهنگی بتوانند فرصتهای برابر آموزشی را تجربه کنند. فرهنگ شامل زبان، قومیت، نژاد، مذهب، جنسیت و … میباشد که دانش آموزان در محیط های آموزشی بایستی فارغ از هر فرهنگی، از آموزش مناسب و بدون تبعیض برخوردار گردند. توجه به تنوع فرهنگی در آموزش و آشنایی فراگیران با فرهنگهای مختلف، موجب پرورش حس احترام به دیگری و دوری از تعصب و در نتیجه کاهش تنشهای فرهنگی و زیست مسالمتآمیز با هر نوع پیشینه فرهنگی میگردد.
زبان یکی از نمودهای تنوع فرهنگی شمرده میشود وبا توجه به اینکه هر زبان منعکس کننده یک نگاه جهانی و فرهنگ بی همتاست، لزوم توجه به تنوع زبانی در برنامهی درسی به دلیل اهمیت و نقش آن در اندیشیدن، یادگیری و پیشرفت تحصیلی، خودشکوفایی فراگیران و برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی، اهمیتی مضاعف را در آموزش چندفرهنگی داراست و بر این اساس آموزش به زبان مادری باید مورد توجه جدی واقع شود. حال سؤال اینکه طراحی برنامه درسی رسمی به زبانهای مختلف، لازم و ممکن است؟
برای پاسخ نیاز است بر اساس برنامه درسی چندفرهنگی و از دیدگاه مخالفان و موافقان، موضوع مورد بررسی قرار گیرد. در صورت مخالفت با لزوم طراحی برنامه رسمی به یک زبان (زبان گروه اکثریت و یا حاکم)، فرصت برابر و عدالت آموزشی به عنوان یکی از اهداف اصلی آموزش چندفرهنگی به فراموشی سپرده خواهد شد. چون در صورت انتخاب زبانی خاص به عنوان زبان رسمی آموزش، نمیتوان ادعا کرد که فرصت برابر و عدالت آموزشی برای دانش آموزانی که زبان مادری آنها، زبانی غیر از زبان رسمی است فراهم شده است. به عبارتی با توجه به اینکه زبان رسمی در نقش زبان دوم و یا گاهی سوم آنها خواهد بود، عملکرد تحصیلی و مهارتهای ارتباطی آنان تحت تاثیر زبان آموزی قرار خواهد گرفت. روانشناسان معتقدند زبان ابزار اندیشیدن است و پیشرفت تحصیلی و مهارت اندیشیدن دانش آموزانی که زبان مادری و آموزشی آنها متفاوت است نسبت به دانش آموزانی که با چالش آموزش به زبان غیرمادری درگیر نیستند، کمتر خواهد بود.
در صورت موافقت با لزوم آموزش به زبان مادری، امکان طراحی برنامه درسی براساس تنوع زبانی مورد سوال قرار خواهد گرفت؛ آیا با توجه به تنوع زبانی در ایران طراحی برنامه بر اساس زبان های مختلف ممکن است؟ آیا تمامی زبانها امکان تبدیل شدن به زبان آموزش رسمی را دارند و یا این ویژگی فقط در زبانی خاص قابل مشاهده و ممکن است؟ در این صورت ارتباط ایرانیها با توجه به تنوع زبانی چگونه برقرار شود؟ و در نهایت اینکه آیا این موضوع منجر به از هم گسیختگی و قطع ارتباط ایرانیان با همدیگر به جای ارتباط و تعامل مدنظر آموزش چندفرهنگی نخواهد شد؟
در پاسخ به پرسش اول باید اذعان کرد اولین مانع و چالش برای این امر نه تنوع و تکثر زبانی در ایران بلکه سیستم متمرکز در نظام آموزشی ایران است. چرا که در نظام آموزشی متمرکز امکان طراحی و تدوین کتب درسی بر اساس زبان های مختلف عملا غیرممکن و غیر عملی است. در کشورهای از لحاظ فرهنگی متنوع و متکثر مانند ایران که از نظر جغرافیایی و شرایط اقلیمی نیز دارای تفاوتهای بسیاری است، مدیریت نظام آموزشی به شیوه متمرکز چارهای جز شکست و تلاش جهت یکسان سازی فرهنگی نخواهد داشت و نمیتواند پاسخگوی انتظارات آموزشی مناطق مختلف باشد. بنابراین ابتدا نیاز است نظام آموزشی از متمرکز به غیرمتمرکز تغییر یافته و سپس در هر منطقهای، با توجه به اهداف آموزشی که توسط وزارت آموزش و پرورش تهیه و به ادارات تابعه جهت طراحی برنامه درسی ابلاغ میگردد، زبان اکثریت آن منطقه جهت آموزش مورد استفاده قرار بگیرد. در این شرایط با توجه به پراکندگی زبانی در ایران، میتوان از تجارب دیگر کشورها در برخورد با کودکان مهاجر و یا اقلیتها استفاده کرد. به عنوان مثال تُرکهای ساکن تهران میتوانند انتخاب کنند که در مدارس ویژهی تُرک ها آموزش ببینند یا در سایر مدارس.
در پاسخ به پرسش بعدی لازم است تاکید شود که بکارگیری تمامی زبانها به عنوان زبان رسمی آموزش ممکن میباشد. شاهد این ادعا نیز آن است که هم اکنون در کشورهای همسایه زبانهای مختلف در جغرافیای ایران به مانند تُرکی، کُردی، عربی، بلوچی و… به عنوان زبان رسمی اداری و آموزشی به مانند زبان فارسی در ایران مورد استفاده میباشند. لهجههای گوناگون هر زبان نیز به مانند زبان فارسی در آموزش مشکلی ایجاد نخواهند کرد، همانطور که هم اکنون لهجه اصفهانی و یا تهرانی مورد مناقشه نمیباشد.
در جواب پرسش بعدی باید گفت در آموزش چندفرهنگی تاکید بر فرهنگهای خاص به معنای جداسازی فرهنگی نیست. بنابراین لازم است در محتوای درسی تمامی مناطق فارغ از زبان رسمی، دیگر فرهنگ های ایران مورد توجه قرار گرفته و مثال هایی از آنان در کتب درسی موجود باشد. همچنین آموزش زبان فارسی به عنوان پیونددهنده ایرانیان در کنار زبان مادری و به عنوان زبان مکمل میتواند همچنان مورد توجه باشد.
در پایان تأکید میگردد بایستی در آموزش به کارکردهای شناختی و اجتماعی زبان همچون اندیشیدن، تفکر، بروز هیجانات و عواطف و یا پیشرفت در مهارتهای اجتماعی، تحصیلی و … بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و تقلیل کارکرد زبان به ارتباط میان انسانها اجحافی مضاعف در حق کودکانی خواهد بود که زبان مادری آنها با زبان آموزشی متفاوت است.