پازل ناهمگون پارک مولوی کورد
تجزیه آری توسعه هرگز
در خاطرات میانسالان سقزی پارک شار به مراتب وسیعتری حک شده است کە هر ساله و با سناریوهای مختلف آب رفته و تجزیه میشود کما اینکه ساختگاه آن مؤید آینده نگری پایه گذاران برای گسترش و الحاق اراضی اطراف آن به فضای موجود بوده است.
ارشاد، بهزیستی ، شیرخوارگاه ، آتش نشانی ، کتابخانه و سرایداری, بازار روز شهرداری و مغازه های تجاری فضاهایی هستند که با قساوت بر روی کندەی درختان تنومند ساخته شدند کما اینکه هر کدام از دوایر و اماکن نامبرده; زیر مجموعه ارگانهای عریض و طویلی هستند که در واقع باید بر بهبود و توسعه پارک تاثیر گذار باشند اما بر خلاف انتظار ارگانهایی که کمترین راندمان ممکن را دارند; تمامیت این پهنەی سرسبز را زیر سوال بردند و یکی از معدود پتانسیلهای کم نظیر گردشگری را همچون پوستری پرتکرار از یک پارک معمولی پاره پاره کردند.
نه پارک و نه بازار
پس از تهاتر قطعات مرغوب پارکی شار با برخی پیمانکاران بود که جای خالی کنشگران زیست محیطی بخوبی احساس شد و نقاطی که سایه سار و پاخورشان هم خوب بود با کاشتن دکەهای متعدد تجاری سازی شد و با سرریز برخی دستفروشان به سایت بازی کودکان تداخل کارکردی پارک شار تکمیل شد و به عبارتی هر کدام از شهرداران ادوار به شیوه ای حاتم بخشی کرده اند و با بدسرپرستی پارکی شار چند صباحی بیشتر بر مسند قدرت جا خوش کردەاند.
شکست شاخصها
سرانه فضای سبز قابل قبول برای هر نفر ایرانی بین ۷ تا ۱۲ متر مربع است و همین نیز تازه حدود یک دوم معیارهای جهانی است ولی با این سرانه ۷ متری هم برای بیش از نیمی از سقزیها, فضای سبزی متصور نیست.
فردا دیر است
کمبود بوستانهای شهری و تفرجگاه از دلایل عمده تخریب محیط زیست است و در واقع بهبود متوازن شاخصهای امید به زندگی یک اصل است و غفلت از دیگر مولفەهای تاثیرگذار بر نمودار سایر شاخصهای تاثیرات منفی برجای میگذارد و مادامیکه طراحی شهری متناسب با الزامات زندگی مدرن نباشد انسان به طبیعت پناه میبرد و اغلب تخریب هم میکند که اگر نگوییم جبرانش غیر ممکن ولی بسیار دشوار است. تفرجگاه و بوستانهای عمومی از شاخصهای مهم توسعه یافتگی شهری است و مستقیما بر سلامت روانی افراد تاثیرگذارند چراکه با شبیه سازی طبیعت در کالبد شهرها; به میزان قابل توجهی ولع انسانی برای تداخل و تخریب در محیط زیست کاسته میشود. گفتنی است پیوستهای مطالعاتی برای مکان یابی احداث بوستانهای محلات نیز آسیبهای اجتماعی را کاهش میدهد.
یک بام و دو هوای شهرسازی
افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی مستلزم اجرای ضوابط شهرسازی است ضوابطی که بر روی کاغذ در تخصیص و طراحی بوستانهای شهری و فضاهای سبز تعارف ندارد ولی ضمانت های اجرایی آن برای دولتها منعطف و برخی مجریان نیز مطیع مافوق هستند اما در ساخت مسکن موشکافی میکند و از طرفی آمار شیوع اختلالات روحی روانی رو به فزونی است چرا که محیطهای سرد و خشن شهری از عوامل اصلی افسردگی و خودکشی است.
به داد طبیعت برسیم
اگر چه وضعیت پارکهای سقز مطلوب نیست ولی جسارت متولیان نیز در حاتم بخشی از پارکهای سقز بهت آور و نابخشودنی است. بوستانهایی که سیما و منظر شهری را مزین میکنند و روح ساکنانش را خشنود میسازند میزبان درختان و تجهیزات فرتوتی هستند که مستلزم احیا و بازسازی بوده, عزم و اراده جدی برای احداث تفرجگاههای دیگر هم ضروری است تا فشار و ازدحام مراجعین به همین چند وجب فضای موجود تعدیل شود.
“بهر ابرو رفتند کور برگشتند”
نمونه آخر این پازل از هم گسیخته نیز غم انگیزتر است و قبلا نیز در بنای بازار روز و کتابخانه آزموده شده بود. در گوشەای دیگر از پارکی شار بنایی ساختند که با هر متر و معیاری سنجیده میشود از منطق خاصی پیروی نمیکند و افق بنا مذهبی باشد یا بهداشتی و درمانی فرقی نمیکند چرا که بی شباهت به تلاش برای اخترع مجدد چرخ نیست و افرادی هم که به آنجا تردد میکنند آزرده خاطر از نگاه سنگین عابرانند.
از پارک شار تا پارک قیطریه
با فرض اتمام پروژه ها و بهسازی پارکهای موجود بازهم سرانە فضای سبز شهرستان پایین است و ارفاق یا امتناع مدعی العموم از پیگری تغییر کاربری و تصرف اراضی بوستانهای شهری باعث میشود روز به روز محاصره فضای سبز تنگ تر شود و محیط زیست هم سریعتر به زانو درآید; چه بسا خانواده هایی که برای یک دورهمی معمولی سرگردان شده بودند رو به احداث باغ ویلاهای اختصاصی آوردند و منطقه را شبیه پنل نمادهای بورسی کرده اند.