با این همه طرح تحول، وضعیت موجود را چگونه توجیه میکنید؟

اگر در این فصل به قصد گردشی چند ساعته به بیرون از شهر رفته باشید حتما با حجم انبوه معادنی مواجه شدهاید که هر کدام یک گوشه از کوه را پایین کشیده، چندین خودرو سنگین منتظر بارگیری توسط لودر و بیل مکانیکی هستند. در ادامه نیز همین ماشینهای سنگین در جادههای نحیف کردستان راه افتاده یا موجب راهبندان و کندی حرکت میشوند یا موجب تصادف و گرفتن جان مسافران.
در چنین شرایطی طرح تحول زمین شناسی و اکتشافات ذخایر معدنی در کردستان اجرا میشود، طرحی که به گفته مسئولان از خرداد سال ۱۴۰۱ تا پایان سال ۱۴۰۲ در استان کردستان ۷۵ پروژه اکتشافی انجام داده است و اختتامیه آن نیز یکشنبه هفته گذشته ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شد.
بر اساس اخباری که از این نشست منتشر شده است، اهداف کلی این طرح توسعه مناطق کم برخوردار، ایجاد اشتغال مولد و چند عنوان پرطمطراق دیگر ذکر شده است. عناوینی که با واقعیت موجود در سطح استان همخوانی چندانی ندارد و اگر اینگونه بود در استانی که به گفته مسئولان بیش از ۵۰ درصد طلای کشور را تأمین میکند و بیش از یک میلیارد تُن ذخایر قطعی معدنی دارد شاهد رتبههای دوم و سوم بیکاری و تورم، شاخص پایین سرمایهگذاری دولتی و خصوصی، تعداد پایین تعداد کارگاههای تولیدی و شاغلان در این کارگاهها، اوضاع فاجعهبار در مرگ کولبران، برخورداری پایین در شاخصی مانند راه و است.
قسمت بد ماجرا آنجاست که حتی حقوقات دولتی که این معادن پرداخت میکنند هم تمام و کمال به استان باز گردانده نمیشوند. به گفته مدیرکل صمت استان کردستان در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۳ هزار میلیارد ریال حقوقات دولتی از معادن وصول شد که بایستی ۱۵ درصد آن یعنی ۱۹۵۰ میلیارد ریال به استان برمیگشت ولی تنها ۴۵۰ میلیارد ریال آن به استان بازگشت. در هشت ماهه ابتدای سال ۱۴۰۲ نیز از پنج هزار و ۵۱۰ میلیارد ریال حقوق دولتی وصول شده باید ۸۲۷ میلیارد ریال به استان بازمیگشت که تا آن زمان تنها ۱۰۰ میلیارد ریال آن بازگردانده شده بود.
در کنار اینها، اثرات تخریبی گوناگون معادن بر سر محیط زیست، بافت جمعیتی و سلامت ساکنان در کوتاه و بلند مدت را نباید نادیده گرفت. نابودی صد درصدی پوشش گیاهی در هر معدن، نابودی گونههای جانوری، آلودگی منابع آبی و خاکی کمترین آثار تخریبی است که معادن میتوانند داشته باشند.
حال، توسعه مناطق کم برخوردار با اجرای طرح تحول زمین شناسی و اکتشافات ذخایر معدنی چه تفسیر دیگری غیر از بیراهه رفتن و حتی خراب کردن راهها میتواند داشته باشد؟