چقدر امکان رونق گردشگری در حاشیه سد چراغویس وجود دارد؟
در سالهای اخیر، گردشگری و گذراندن اوقات فراغت به بخشی جداییناپذیر از سبک زندگی خانوادهها تبدیل شده است. در غیاب مراکز تفریحی مناسب برای خانوادهها در داخل شهر، بیرون رفتن و زدن به دل جاده و طبیعت و یا مجتمعهای بین راهی جایگزین مناسبی برای شهروندان سقزی شده است. گواه این مدعا حضور صدا و هزاران خودرو در تفرجگاههای برون شهری در روزهای تعطیل و ترافیکی است که غروب روزهای جمعه در ورودیهای شهر میبینیم.
موانع و بنبستها
مسیرهایی همچون بخش سرشیو، حاشیه سد شهیدکاظمی و اخیرا هم حاشیه سد چراغویس نمونههایی هستند که در روزهای بهار و تابستان پذیرای جمعیت زیادی از مردم منطقه هستند. اما نکته جالب توجه نبود سایتهای تفریحی در این مسیرها و نوعی بیسامانی است که هیچگاه ندیدهایم به اقتصاد و اشتغال منطقه هم کمک کند. البته شاید بتوان مجموعه گردشگری و رستوران شانشین واقع در جاده ترجان را نمونه کوچک ولی موفقی در این زمینه نام برد.
با این حال نباید از ظرفیتهایی که سقز مانند هر شهر و منطقه دیگری دارد غافل شد. تعدادی از روستاهای سقز مانند زێویە، کێلەشین، کەسنەزان، مەولاناوا، میرەدێ، سەرچاوە و تعدادی از روستاهای حاشیه سد شهید کاظمی به خوبی میتوانند بعنوان مناطق هدف گردشگری شناخته و معرفی شوند.
اما به دلایلی ازجمله نبود برنامه جامع، عدم استقبال و حمایت از سرمایهگذاران بخش گردشگری، سختگیری و بوروکراسی شدید و گاه غیرضروری اداری و همچنین عدم تفکر اقتصادی در میان مردم، این امر هنوز محقق نشده است.
مدیرعامل آب منطقهای: مخازن سدها آماده واگذاری به سرمایهگذاران
اما اخیرا مدیرعامل شرکت آب منطقهای کردستان گفت از آمادگی این شرکت برای واگذاری مخازن سدها برای راهاندازی سایت تفریحی خبر داده است. اما این آمادگی چقدر میتوان شکل واقعی به خود بگیرد و تا چه حد قابلیت اجرایی دارد؟
ناگفته پیداست که روی سد شهید کاظمی نمیتوان حساب باز کرد، چرا که مدیریت آن در دست آذربایجان غربی است و هرگونه برنامهریزی از سوی سرمایهگذاران و وعدههای احتمالی از سوی مسئولان بیشتر به یک سراب میماند کما اینکه در طول ۵ دهه گذشته اینگونه بوده است.
اما سد چراغویس چه؟ آیا میتوان به آن امیدوار بود؟ سرمایهگذار چقدر میتواند به این وعدهها امیدوار باشد؟ در طول مدتی که سد آبگیری شده تقاضایی برای این کار وجود داشته؟ در این مدت استقبال مردم منطقه از این سد چگونه بوده است؟ ملاحظات بهداشتی و محیطزیستی چه میگویند؟
راه سخت سرمایهگذاری
رئیس امور آب شهرستان سقز در این باره به واکاوی گفت: ضمن برشمردن روال این کار گفت: معمولا تقاضای سرمایهگذاری در این زمینه به استان ارجاع میشود و اداره شهرستان تنها در معرفی، ارزیابی و هماهنگی نقش دارد، با این حال دو قسمت برای سرمایهگذاری به مزایده گذاشته شده است و باید دید سرمایهگذاران چه میزان استقبال میکنند.
عباس جاوید اضافه کرد: اگر فعالیتها صرفا آبی باشد (استفاده از قایق و …) کار آسانتر است، اما اگر بحث واگذاری زمین و .. باشد قضیه فرق میکند چون بحث تغییر کاربری از سوی منابع طبیعی مقداری متفاوتتر پیش میرود، با این حال اگر افرادی که خودشان در اطراف سد زمین کشاورزی دارند و بخواهند سرمایهگذاری کنند کار راحتتر است.
صلاح نصراللهی رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری سقز هم گفت: درخواستهایی که برای سرمایهگذاری ارائه میشوند مطابق توافق میان وزارتین نیرو و میراث فرهنگی به یک کمیته تخصصی ارجاع میشوند و در آنجا ملاحظات طرح ازجمله وضعیت زمین، آب، امکانات و … سنجیده میشود و امیدواریم دو مزایدهای که تاکنون ارائه شده است مورد پذیرش و استقبال سرمایهگذاران قرار بگیرد.
لزوم رعایت ملاحظات زیست محیطی
اما یک فعال محیط زیستی نظر دیگری دارد، او میگوید: در هر طرحی که اطراف سد اجرا میشود باید ملاحظات زیست محیطی را در نظر گرفت. ابتدا باید گفت که همین الان هم فاضلاب چندین روستا وارد سد میشود، سدی که آب شرب سقز را تأمین میکند، اگر گردشگر در حجم بالایی به منطقه بیاید که باعث رونق، آبادانی بیشتر، کمک به اقتصاد و اشتغال منطقه را در پی داشته باشد صد در صد باید از آن استقبال کرد، اما در کنار هر موضوعی باید بحث محیط زیست و آسیبهای احتمالی را هم در نظر داشت که در این زمینه نقش مردم منطقه را هم نباید نادیده گرفت چون این محیط و منطقه متعلق به آنهاست و نباید به بهانههای مختلف عرصه را بر آنها تنگ کرد.
استقبال جوامع محلی به شرط رعایت حقوق
یکی از اهالی روستای میرەدێ هم میگوید: نمیدانم این بحث که ورود هفت گردشگر به یک منطقه برابر است با ایجاد یک شغل چقدر واقعیت دارد، اما اگر این اتفاق بیفتد قطعا کمک به اقتصاد ماست، اما این را در نظر داشته باشید همین الان دو روستای میرەدێ و بەلەجەڕ از محرومیتهای زیادی رنج میبرند، اگر صرفا اهداف اقتصادی پشت جذب سرمایهگذار باشد و اینگونه محرومیتها نادیده گرفته شود و از طرفی هم بر مشکلات محیط زیستی موجود افزوده شود قطعا به ضرر ماست و نمیخواهیم در این کار شریک شویم، اما اگر طرحها جامعالاطراف بشند و تمام ملاحظات در نظر گرفته شود ما نیز نه تنها لبیک میگوییم بلکه همراهی نیز خواهیم کرد.
اما واقعیت موجود چیست؟
معمولا مدیران در وعده دادن گشاده دستی فراوانی دارند، اما گاهی اوقات وقتی وارد عرصه عمل میشود و مشکلات دامن سرمایهگذار را میگیرد همینت مدیران قدرت چندانی در رفع محدودیتها ندارند. نمونه آن را در مسیر سقز دیواندره و مجتمع نگین رفاه زاگرس دیدهایم. در مورد سد چراغ ویس هم اگرچه اطلاعات چندانی از دو مورد مزایده در دست نیست اما میتوان حدس زد که ماجرا از چه قرار است.
صرف خرید چند قایق و انداختن آن در آب را نمیتوان سرمایهگذاری و یا جذب سرمایهگذار نام گذاشت. احداث یک مجتمع تفریحی که مجموعهای از امکانات رفاهی و سرگرمیها را در خود جای دهد و خانوادهها بتوانند ساعاتی را با طیب خاطر آنجا بگذرانند را میتوان سرمایهگذاری نام گذاشت. برای این کار همراهی کامل ارگانهای مربوطه نیز لازم است. اما آیا با توجه به اینکه سد چراغویس هم در محدوده آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد و احتمالا هرگونه طرحی نیازمند لزوم موافقت ستاد احیای دریاچه ارومیه باشد، چقدر وعدهها میتواند در این زمینه عملیاتی شود؟