رویکرد منسوخ سردیس‌سازی در منظر شهری

یکی از اصلی‌ترین رویکردهای غالب شهرداری‌های ایران در حوزه‌ی حجم‌سازی، ساختن سردیس مشاهیر و مفاخر برای نصب در منظر شهری است. در آسیب‌شناسی این رویکرد لازم است به عواملی که منجر به چیره گشتن چنین نگرشی بر فضای حجم‌سازی کشور شده، اشاره شود.

۱ ـ هنر مجسمه‌سازی از ۵ دهه پیش مشمول اعمال محدودیت‌های استصوابی بوده و منظر شهری ایران از اجرا و نصب کنسپت‌ و ایده‌های ناب و افکار آزاد در پردازش اثر هنری منع شده است.

۲ـ تمرکز اصلی شهرداری‌ها بنا به سفارش دستگاه‌های غیر متولی، بر منقش نمودن شمایل‌های گوناگون روی در و دیوار شهر بوده است به طرزی که از دیوارهای مشرف به معابر سواره‌ به مثابه صفحات روزنامه در معرفی تعداد بیشماری قربانیان حوادث تلخ استفاده شده است.

۳ـ این استندهای بزرگ با نقش یافتن از پرتره‌های متفاوت که به ناچار از کمپوزسیونی دلنشین عدول می‌نمایند و منظری آشفته از رنگ و فرم ساخته‌اند؛ به یک اپیدمی و الگوی رایج بدل شده و در ذهن بسته و گوش‌به‌فرمان شهرداری‌ها در حد یک دیسیپلین لازم‌الاجرا اصلی‌ترین سفارش برای هنرمندان بوده است.

۴ـ این فرمان نانوشته اما عمومی ذهن هنرمندان را نیز به سمت اجرای سفارشات غیر هنری سوق داده و به رفتار ضد هنری خودسانسوری عادت داده است.

۵ ـ در عرصه‌ی حجم نیز اجرا و نصب انواع شکل و شمایل و ارکیتیپ‌های کج و معوج و عجیب و غریب تقدیس یافته، منظر شهری را به جای برخورداری از آثاری با مفهوم و ماندگار و عمیق و جهانی به عرصه‌ی پردازش صورتک‌هایی نه زیاد دلچسب تبدیل کرده است که اغلب به لحاظ عدم شباهت نیز مورد اعتراض قرار می‌گیرند. این جنبش رأس به قاعده و اجباری شهرهای ما را از وجود آثار با ارزش و برخوردار از جاذبه‌ی بصری تهی نموده است.

۶ـ تنزل سطح هنر به اجرای سفارشات غیر هنری و فاقد مفاهیم عظیم فکری و عمیق و قابلیت روایی جذاب و تفکرانگیز موجب رشد قارچ‌گونه‌ی پرتره‌سازان آماتور و فرصت‌طلب گشته که منظر شهر را مفری برای سوءاستفاده از ناآگاهی مدیران شهری بپندارند و زباله‌های بصری خود را به جای آثار فاخر به خورد شهر و شهروندان بدهند.

۷ ـ امروزه به یمن وجود تکنولوژی‌ آسان و در دسترس به سادگی و با سرعت می‌توان هر عکسی را به پریتنرها و دستگاه‌های لیزری سپرد تا از هر متریالی شکلکی بپردازد و شهر از مهارت ناچیز هنربندان دور شیرینی آسوده گردد.

۸ ـ سیمای شهر باید به بهترین شیوه منظری مملو از آثار فاخر و پرمعنا گردد نه این‌که با خرده‌صورتـک‌ها پر شود. تفکر غلط و منسوخ اجرای پرتره در منظر شهری باید جای خود را به اجرای آثاری بدهد که موجب تحسین شهروندان و حیرت گردشگران شود.

مطالب مرتبط

یک دیدگاه

  1. سلام .. بندهای اشارە شدە بسیار زیبا و درست هستند .. در بسیاری از شهرهای کشورهای صاحب هنر و مفاخر هنری و علمی جهان تندیس و مجسمه صاحبان اهل علم و هنر و مفاخرشان دارای آناتومی زیبا و اثر گذار از لحاظ بصری در انظار عموم بوده ک بعضا شاید خلاف واقع از لحاظ آناتومی واقعی بوده .. اما مهم در انظار عموم در تمام جهان اثر گذار معنوی بصری بوده و نه واقع گرایی غیر موثر تصویری .. در واقع ماباید تصویر حجمی مفاخرمان را با تصویری بدون ایراد و مفاخر نشان ارائه بدهیم …
    قطعا بیش از ۸۰درصد از تندیسهای مفاخر ما اثری از ابهت مفاخر مان را ندارد و این تنها در کتیبه زیر تندیسها نمیشودارائه کرد و باید خود تندیس در اولین نگاه ابهت افتخار آمیز فرد مایه افتخار را در ذهن بیننده حک کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا