ساخت کتابخانه در شهرک دانشگاه سقز؛ عدالت فرهنگی یا تمرکزگرایی؟

در حالی که پس از نزدیک به سه دهه، ساخت کتابخانه‌ای جدید در سقز در دستور کار قرار گرفته است، مسئولان، محل احداث آن را شهرک دانشگاه عنوان کرده‌اند! سؤال اینجاست که آیا این انتخاب گامی در مسیر عدالت فرهنگی است یا تداوم روند بی‌توجهی به مناطق حاشیه‌ای شهر؟

 

در جلسه‌ای که روز گذشته (چهارشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۴) در فرمانداری سقز برگزار شد، موضوع احداث کتابخانه‌ای جدید در شهرک دانشگاه مطرح شد. زمینی به مساحت ۴۰۷ مترمربع با کاربری فرهنگی، توسط شهرداری به نهاد کتابخانه‌های عمومی واگذار شده است. اینکه کلنگ این طرح کِی بر زمین زده شود و عملیات ساخت کِی آغاز شود مشخص نیست.

جدیت و پیگیری مجموعه نهاد کتابخانه‌های عمومی جهت ساخت یک کتابخانه جدید که در بالا رفتن سرانه فرهنگی و مطالعه می‎تواند تأثیرگذار باشد جای تقدیر دارد، در گفتگوی خانم نشمیل صادقی رئیس نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان سقز با واکاوی، او بر این نکته تأکید کرد که ساخت کتابخانه جدید با هماهنگی نهادهای مرتبط و تأیید نظرات کارشناسان مرکز و با هدف توسعه فضاهای کتابخانه‌ای، افزایش دسترسی به کتاب و مکان مطالعه و نیز ثروتمند شدن کتابخانه شهرستان به لحاظ برخورداری از منابع دسته اول و جدید صورت می‌گیرد و علیرغم پیشنهاد چند فضا از سوی شهرستان، فضای در نظر گرفته شده در شهرک دانشگاه تنها فضای مورد تأیید کارشناسان نهاد کتابخانه‌های کشور بود.

اما با این حال، از نظر این رسانه، احداث کتابخانه در شهرک دانشگاه پرسش‌هایی جدی درباره عدالت در توزیع خدمات فرهنگی و مکان‌یابی این پروژه را مطرح است.

تمرکز امکانات در منطقه‌ای برخوردار!

شهرک دانشگاه، میزبان دو مرکز علمی یعنی دانشگاه آزاد و پیام نور است که خود تا حدی نیازهای مطالعاتی و آموزشی را حداقل برای بخشی از دانشجویان پوشش می‌دهند. همچنین با توجه به ساختار معماری منطقه و وجود فضاهای کافی در منازل، امکان مطالعه در سطحی قابل‌قبول فراهم است. این در حالی است که چینی فضاهایی در سایر مناطق کم برخوردار وجود ندارد. از طرفی دسترسی ساکنان شهرک دانشگاه به کتابخانه مرکزی شهر به مراتب آسان‌تر از دسترسی ساکنان سایر محله‌هاست!

آیا مکان‌های جایگزین وجود دارد؟

از آنجا که زمین مدنظر در شهرک دانشگاه متعلق به شهرداری است و از طرفی شهرداری باید نیم درصد از درآمد خود را به حساب نهاد کتابخانه‌ها واریز و این نهاد نیز صرف توسعه و تجهیز کتابخانه‌ها در هر شهر و شهرستان کند، پای شهرداری نیز به این موضوع باز شده است.

بر اساس شنیده‌های واکاوی یک قطعه زمین متعلق به نهاد کتابخانه‌های عمومی در خیابان حضر عمر (رض) در سالهای گذشته توسط شهرداری به فضای سبز تبدیل شده است و اکنون شهرداری حاضر به بازگرداندن آن نیست و خواستار تهاتر است اما نهاد کتابخانه‌ها زمین تهاتری قبول نمی‌کند و این موضوع همچنان بین این دو ارگان در جریان است.

پیش از این، یک زمین در نزدیکی خیابان ۲۴ متری مکریان پایین‌تر از بیمارستان شفا که آنهم متعلق به شهرداری بود برای این کار در نظر گرفته شده بود. همچنین بالاتر از میدان جامی یک قطعه زمین دیگر پیشنهاد شد که هر دوی آنها با مخالفت کارشناسان نهاد کتابخانه‌ها از تهران مواجه شدند. احتمالا این کارشناسان نسخه‌ای را با شاخص‌های مشخص که برای تهران طراحی شده برای سقز هم در نظر می‌گیرند، سؤال اینجاست: نقش و نظر کارشناسان شهرستانی و استانی که بهتر با مسائل اینجا  آشنا هستند تا چه حد در این فرایند لحاظ شده است و آیا اصلا کارشناسان محلی قادر به اظهار نظر هستند؟ آیا می‌توان با نسخه‌ای واحد برای همه شهرها، عدالت فرهنگی را رقم زد؟ قطعا خیر. بنابر این نهادهای مربوطه ازجمله نهاد کتابخانه عمومی در سقز، فرمانداری شهرستان و حتی شهرداری که نیم درصد درآمد خود را باید به کتابخانه‌ها پرداخت کند جملگی موضوع را به گونه‌ای پیش ببرند که بهترین مکان برای این بنا انتخاب شود.

ذبح عدالت با نام ساخت کتابخانه جدید

با فرض آغاز سریع عملیات ساخت، احتمال بدهید کتابخانه جدید در خوشبینانه‌ترین حالت در عرض پنج سال آینده افتتاح و تجهیز شود و به بهره‌برداری برسد، اما آیا منطقی است این امکانات در جایی قرار بگیرد که بی عدالتی را تشدید کند؟ مگر چند سال دیگر قرار است کتابخانه دیگری در یک محله حاشیه‌ای درست شود و اصلا چه تضمینی برای آن وجود دارد؟

در حال حاضر بخش عظیمی از شهر سقز در مسیرهایی مانند سیلو و بهارستان به کتابخانه دسترسی ندارند و یا دسترسی سختی دارند، مکان جدیدی که احداث می‌شود باید این وضعیت را تعدیل کند یا خیر؟ و آیا ساخت آن در شهرک دانشگاه این دسترسی را تعدیل می‌کند یا آن را تعمیق می‌بخشد؟ در ثانی، خلأهای فرهنگی زیادی در مناطق حاشیه وجود دارد، اگر با کتابخانه و فرهنگ‌سرا پر نشود با چه چیزی قرار است پُر شود و کودک و نوجوان را از رفتن به سمت بزه‌های اجتماعی باز دارد؟

نهادهای مدنی پای کار، اما دست‌شان تنگ

در سال‌های اخیر، انجمن هیوای زانست با احداث کتابخانه‌های کوچک در مناطق حاشیه همچون قه‌وخ، نشمیلان، تپه‌مالان و بهارستان، تلاش کرده خلأ کتابخانه را تا حدی پر کند. اما این اقدامات داوطلبانه نمی‌توانند جایگزین زیرساختی پایدار و مجهز شوند. احداث کتابخانه‌ای استاندارد با امکانات به‌روز معنی پیدا می‌کند. در روزگاری که صحبت از هوش مصنوعی در میان است، همان دسترسی به کتابخانه تنها بخشی از موضوع است، در کنار سالن‌های مطالعه مناسب و کتاب‌های به‌روز و مرجع تا سایر ابزار هوش مصنوعی و … باید در کتابخانه‌ها لحاظ شود.

با این حال تلاش برای توسعه فضای فرهنگی در سقز امری ضروری است، اما اگر قرار است هر ۳۰ سال یک کتابخانه ساخته شود، باید این اتفاق در نقطه‌ای بیفتد که بیشترین نیاز، کمترین دسترسی و بیشترین اثرگذاری را داشته باشد. تمرکزگرایی در توزیع منابع فرهنگی، چیزی جز بازتولید نابرابری‌ها نیست، چه در قالب کتابخانه باشد، چه هر نهاد عمومی دیگر.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا