سرنوشت دو پُل در سقز و بوکان؛ یکی ۱۲ سال درجا زدن، دیگری ۶ ماهه به پایان رسیدن

در حالیکه شهرداری بوکان در کمتر از شش ماه سه پُل را به آستانه بهرهبرداری رسانده، سقز هنوز درگیر وعدههای تکراری و تبلیغات سطحی است. پُل نشمیلانِ سقز پس از ۱۲ سال به نماد رکود و بیعملی مدیریت شهری تبدیل شده است.
در شرایطی که شهرهای اطراف هر از چند گاهی خبر پیشرفت قابل توجه یا اتمام یکی از پروژههای عمرانی خود را منتشر میکنند، سقز همچنان در مسیر وعدهها و نمایشهای تبلیغاتی گرفتار مانده است. نمونه بارز آن پُل نشمیلان است؛ طرحی که دوازده سال پیش کلنگزنی شد، اما هنوز از همان سازهی بتنی فراتر نرفته است.
هرچند در مقاطعی کوتاه، تعدادی ماشینآلات سنگین را صرفاً برای گرفتن چند عکس و فیلم تبلیغاتی به محل آوردند تا وانمود کنند پروژه در حال پیشرفت است، اما نه تنها مسیر اصلی یعنی بلوار ۴۵ متری آزادسازی نشد، بلکه خیابان ۲۴ متری موکریان را به عنوان مسیر جایگزین معرفی کردند. علیرغم آن، تا امروز هیچ تغییری در وضعیت پروژه ایجاد نشده است.
در مقابل، بوکان با رویکردی برنامهمحور، همزمان چند پروژه عمرانی را پیش میبرد. شهرداری این شهر از ابتدای سال جاری (۱۴۰۴) عملیات ساخت سه دهنه پل را آغاز کرده و حالا پس از گذشت شش ماه، پیشرفت فیزیکی آنها به حدود ۹۰ درصد رسیده است. آنگونه که روابط عمومی این نهاد میگوید؛ مسیرهای دسترسی چهار کیلومتری نیز همزمان در حال احداثاند و تصاویر منتشرشده نشان میدهد پروژهها در مراحل پایانی آمادهسازی هستند.

در حال حاضر تنها پروژهای که شورا و شهرداری سقز روی آن مانور تبلیغاتی میدهند، ایجاد دریاچه مصنوعی در بستر رودخانه سقز است؛ طرحی که خود نگرانیهایی جدی بهدنبال دارد و باید جداگانه به آن پرداخت. با این حال، فعلاً همین پروژه بهانهای برای تولید محتوا و پُر کردن صفحات فضای مجازی شده است و از همینرو صفحات رسمی شورا و شهرداری سقز در فضای مجازی پُر است از تصاویر جداگانهی شهردار و رئیس شورا که در حال بازدید از کارهای روزمره و پیشپاافتاده هستند، بیآنکه خبری از طرحهای بزرگ یا حل مشکلات اساسی شهر باشد.
با چنین عملکردی، پرسش این است: اعضای شورای فعلی و مدیران شهرداری چه پاسخی برای پنج سال گذشته دارند؟ همانهایی که چند ماه دیگر احتمالاً دوباره برای شورای هفتم ثبتنام میکنند، آیا مسئولیت این بیعملی را میپذیرند یا باز هم توپ را به زمین دیگران خواهند انداخت؟
از سوی دیگر، سکوت سنگین نهادهای نظارتی همچون فرمانداری، دفتر امور شهری و استانداری در برابر این وضعیت سؤالبرانگیز است. آیا این نهادها تا امروز از خود نپرسیده که چرا این چرخهی بیتفاوتی و ناکارآمدی در سقز ادامه دارد؟ یا باید همچنان شاهد وعدههای بینتیجه، پروژههای نیمهتمام و مدیرانی باشیم که فقط در عکسها و تیترها حضور دارند؟