لێره برق نیه، ئاویش نیه! لهوێ وهزع چۆنه؟
این گفتگوی کوتاهی است بین من و یکی از دوستانم در شهری دیگر. قبلا این دیالوگ بیشتر بین ما و آشنایان و اقواممان در اقلیم کردستان رد و بدل میشد، امروز اما آنجا به نسبت دوراندیشیهایی که دارند و آمادگیهایی که به مرور برای چنین روزهایی کسب کردهاند وضعیت بهتری به نسبت این روزهای خاصِّ ما دارند.
کافی است گشتی در شهر بزنید، از سوپرماکتی که تمام اجناسش در این گرما آب شده تا کارخانهداری که سوای کرونا درگیر بی آبی و قطعی برق نیز شده، همه و همه کلافه شده و تازه احتمالا این روزهای خوشمان باشد!
حقیقتا ماندهایم این اوضاع را چگونه تفسیر کنیم؟ آن را نقد کنیم؟ آن را همراهی کنیم؟ گریه کنیم؟ یا فقط نگاه کنیم؟ ماندهایم چه کنیم و چه بگوییم! یک کشور با این همه ظرفیت و منابع به نقطهای رسیده که دیگر نه برق دارد و نه آب! مردم نیز کلافه، درمانده و دستشان خالی!
آنچه مردم این روزها از سر استیصال میگویند این است: خاموشیها اصولی و حداقل مطابق زمانبندیهایی که خودتان اعلام میکنید باشد، در این شرایط عدالت را رعایت کنید و اگر قرار بر قطعی برق و یا آب است همه را به یک چشم ببینید و از توجیهات غیر منطقی بپرهیزید.