اصلاح طلبان کردستان، آیا زمانش فرا نرسیدە است؟!

سلیمان عبدی|فعال مدنی

ضرورت تشکل‌یابی در چهارچوب حزب، نهاد مدنی(NGO)، انجمن صنفی برای دست‌یابی بە خواستەها بە روش دمکراتیک و مدنی بر همگان روشن شدە و پایە و اساس تشکیل دولت پاسخگو، ساختار مدیریتی پاسخگو و فرهنگ پرسشگر و منتقد در جامعە است. این تشکیلات خصوصا احزب و جریانات سیاسی با بهرە‌گیری از خط‌مشی خود سعی در اقناع افکار عمومی و جذب آرای آنها و دست‌یابی بە قدرت برای پیادە کردن اهداف خود دارند.

نوع خط‌مشی بر اساس کارکرد دمکراسی و میزان کارایی ابزارهای دمکراتیک در جوامع متفاوت است، چنانکە می‌بینیم در کشورهای دمکراتیک خط مشی احزاب بە طور واقعی توجە بە منافع عمومی برای جذب آرای آنها در جهت دست‌یابی بە قدرت است و سران احزب یقین دارند در صورت عدم توجە بە منافع عمومی، مردم آنها را در پروسەای انتخاباتی و دمکراتیک کنار خواهند گذاشت.

اما در منطقە خاورمیانە این خط مشی تقریبا نعل وارونە بودە و مردم ابزاری در دست احزب نماها و نردبانی برای دست‌یابی آنها بە قدرت سیاسی و بە طبع آن اقتصادی خواهند بود و اهمیت آنها تنها از جنبە حضور پر رنگشان در بازە زمانی انتخابات و تا پایان ریختن آرایشان بە صندوق هاست. با پایان انتخابات وعدە‌ها فراموش و مردم از گردونە توجهات خارج شدە بعضا خس و خاشاک قلمداد گردیدە یا عددی بە شمار نمی‌آیند!

در جامعە ما نیز متاسفانە خط مشی احزاب سیاسی یا جریانات سیاسی نمودی از کلیت فرهنگ سیاسی غالب در خاورمیانە است. در این خط‌مشی محوریت منافع مردم در برنامەریزی سیاسی عینیت پیدا نمی‌کند بلکە با درست کردن توهم از دیگری و لولو ساختن از اونوریها بە میدان می‌آید. بیشتر از دو دهە در جامعە ما گفتمانی کە داعیە داشت در  شکل و گفتار متفاوت است، بە میدان بازی سیاست وارد شد. گفتمانی کە با انشعاب تاکتیکی از گذشتە سعی در قبولاندن خود در چهارچوب اصلاحات، اعتدال و تدبیر و امید بە افکار عمومی داشت و در مقطعی چند دورەای از انتخابات با استقبال  عمومی مواجە شد. خصوصا در میان کردها کە بر اساس پشتوانەای تاریخی از تحزب و کنش های مدنی، سعی در حل مسئلە سیاسی خود دارند و از هر نگاهی کە از نگاە امنیتی دور شدە و بە نگاە گفتمانی تغییر یافتە استقبال کردە و آن را آزمودە‌اند. اینکە این استقبال از منظر امید بە حل مسئلە با گفتمان سرچشمە می‌گیرد یا خیر جای بررسی و تامل دارد.

اما گفتمان جریان اصلاح‌طلبی در کردستان بیشتر بر اساس ترس از دیگری تئوریزە شدە و بە عینە در چند دورە گذشتە گفتمان غالب این جریان برای بە پای صندوق کشاندن مردم کردستان ترس از احمدی نژاد برای رأی بە معین و ترس از رئیسی برای رأی بە روحانی بود. آیا این ترس ساختگی یا واقعی بود باز جای تامل دارد ولی هر چە بود ماحصل آن برای کردها و کردستان فرق چندانی با گذشتە و یا احیانا روی کار آمدن آن دیگری ها نداشت. سند این استدلال نیز عدم تحقق و عمل بە وعدەهای دادە شدە در ایام انتخابات از سوی دولت اصلاحات وتدبیر و امید در کردستان است. آمار ارائە شدە در خصوص میزان رای کردها بە دو دولت اصلاحات و تدبیر و امید می بایست دولتمردان را در خصوص توجە بە آن و جدی گرفتن پیامد این رای بە اندیشە وا می‌داشت اما از آنجا کە هدف تنها اخذ رای بود نە خواست رای دهندگان، طول عمر وعدەهای دولت اصلاحات و تدبیر و امید در کردستان تنها تا فردای بعد از انتخابات بود.

در طول این چند دورە انتخابات کە گفتمان اصلاح طلبی کفە دیگر رقابت بودە، این جریان خصوصا از نوع کُردی، دلیلی قانع کنندە برای عدم توجە دولت های اصلاحات و تدبیر و امید بە وعدەهای دادە شدەیشان بە مردم کُرد ارائە ندادە است. ماحصل تلاش جریان اصلاح طلبی در کردستان جدای از داغ کردن تنور انتخابات، در عمل جز مدیریت های میانیِ نه چندان تأثیرگذار، چیز دیگری بر پایە منافع عمومی مردم کُرد نبودە است. قهقهه های دولت مردان دولت تدبیر و امید در فردای بعد از اعتراضات مردم بە تصمیمی بی تدبیرانە و غیر کارشناسی شدە افزایش سیصد درصدی نرخ بنزین، نمود عینی از تحقق وعدەهای دولتی است کە قرار بود چنان رونق اقتصادی ایجاد کند کە دیگر کسی نیاز بە استفادە از یارانە نداشتە باشد!

اینها و بسیاری نمود های دیگر بە ما نشان می دهد کە تئوری ترس از دیگری و انتخاب میان بد و بدتر کە خط مشی اصلاح طلبان کرد بود ایدەای شکست خوردە است و کمترین انتظار از این جریان سیاسی این است کە از بابت عدم عمل بە وعدەهای دولت اصلاحات و تدبیر و امید در کردستان از مردم عذر خواهی کند، چە در سطح تشکل سیاسی اصلاح طلبان چە در سطح شخصیت های شناختە شدە اصلاح طلبی کە از این جریان سیاسی بە هر دلیل بریدند.

 

پ.ن: واکاوی آماده انتشار هر نوع تحلیل،یادداشت و سایر آرا و نظرات در این مورد است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا