هنوز هم بر این باورم که دبیری جشنواره حق اهالی تئاتر سقز است

صلاح محمدی، در تمامی دوره های جشنواره تئاتر کوردی سقز حضور داشته و مجموعه یادداشتهایش از ۱۰ دوره این جشنواره را در کتاب«تئاتر کوردی، بودن یا شدن» در سال ۹۴، چاپ و منتشر کرده است. وی علاوه بر این، سابقه سردبیری هفته نامه “آوای کردستان” و ماهنامه های “راسان” و “ساکار” را در کارنامه خود دارد. محمدی، در اختتامیه چهاردهمین دوره تئاتر کوردی، نسبت به تصمیم مدیرکل فرهنگ و ارشاد کردستان در نحوه انتصاب دبیر جشنواره پانزدهم معترض بود. جشنواره ای که مطابق آیین نامه ی تئاتر کوردی باید هر ساله در شهریورماه برگزار گردد ولی دوره چهاردهم با تأخیری سه ماهه و به آذر ماه ۹۶ موکول شد. آنگونه که پیداست در دوره پانزدهم نیز این تعویق همچنان پابرجاست. این موضوع و حواشی تئاتر کوردی را در گفتگو با صلاح محمدی مطرح کردیم که نتیجه آن را در ادامه می خوانید:

 

واکاوی: برمی گردیم به شش ماه قبل، زمان اختتامیه جشنواره چهاردهم، اصل جشنواره، دوره های مختلف و نهایتا جشنواره چهاردهم را چطور دیدید؟ اگر آسیب شناسی انجام شود در مورد دوره های قبل آیا ادامه آن را ضروری می دانید؟

ابتدا یاد رفتگان تئاتر سقز و همزمانی این گفتگو با سالیاد سقوطِ صعودآسای «عبدالله راشدی» از بلندای «اشترانکوه» در خرداد ۷۶ را گرامی میدارم. در خصوص تئاتر کوردی و آسیب شناسی این رویداد مهم هنری بر این باورم که بودن همیشه بهتر از نبودن است! در هر سطح و با هر رویکردی. تئاتر کوردی نوعی تمرین است برای رسیدن به اهدافی بلندتر و زیباتر. اهدافی که شاید بتوانیم بخشی از خلاءهای زبانی را جبران کنیم از جمله در حوزه آموزش و پرورش. در حالی که سیستم آموزشی، در ایران، برای زبان کوردی تعریف نشده است تئاتر کوردی می تواند قسمتی از خلأ سیستم آموزشی را،هرچند اندک، جبران کند. پس باید تمرین کرد، اشتباه کرد و تجربه کنیم تا با مخاطب ارتباط گرفته و دغدغه های ذهنی را بیان و عیان کنیم. امیدوارم تئاتر کوردی با تمام کم و کاستی هایش ادامه یابد و زمانی فرا رسد که بدون استفاده از پسوند «کوردی»، جشنواره تئاتر سقز را حاصل و برآیند اندیشه ی هنرمند کورد بدانند. در نهایت اینکه جشنواره چهاردهم نقطه عطفی در تاریخ این جشنواره است که برای نخستین بار مدیریت آن را به یک فعال تئاتری و خارج از چارچوب اداری تفویض کردند. دوره چهاردهم نشان داد که میتوان به مدیریت هنرمندان در برگزاری جشنواره های هنری در مناطق کوردنشین اعتماد کرد.

واکاوی: بحث ما از همین دوره پانزدهم شروع می شود، در اختتامیه چهاردهم، مدیرکل ارشاد در میان سخنان خود به یکباره دبیر جشنواره پانزدهم را معرفی می کند، این امر برای عده ای خوشحال کننده بود، اما عده ای دیگر از جمله شما نسبت به آن واکنش نشان دادید، آیا هنوز هم بر آن باور هستید؟ و چرا نسبت به این شیوه معرفی معترض بودید؟

بله. همچنان بر آن رأی و نظر هستم. البته از چند جنبه می توان به این قضیه نگاه کرد، اینکه برای اولین بار یک نفر از اهالی تئاتر به عنوان دبیر جشنواره چهاردهم انتخاب شد نکته مثبتی بود و از این به بعد به واسطه این اعتماد اهالی تئاتر می توانند تجارب بیشتری بیاموزند، همچنین فتح بابی بود که دیگر دوستان در دوره های بعدی این شانس را داشته باشند و مدیریت جشنواره را صفر تا صد بر عهده بگیرند. اما اعتراض من به دو دلیل بود، اول اینکه در آن مراسم هنوز دوره چهاردهم تمام نشده بود. اعلام رسمی انتصاب دبیر دوره پانزدهم در میانه ی مراسم، بدون رایزنی و مشورت با تئاتر سقز و حتی بدون اشاره به نقاط ضعف و قوت دوره چهاردهم، نوعی دهن کجی و بی احترامی به مجموعه ی تئاتر سقز بود. انتصاب دکتر صادقی از کارگردانهای خوب و درجه یک کردستان و ایران که در حوزه تئوریک نیز صاحب نظر هستند دلیلی موجه نیست تا امتیاز مدیریت جشنواره تئاتر کوردی را به دیگری واگذار کنیم و از این بابت خوشحال هم باشیم! از سوی دیگر ضمن احترامی که برای مدیر کل ارشاد کردستان قایلم اما نباید در برابر اشتباه ساکت ماند. این تصمیم اشتباه بود و من به آن اعتراض کردم.

واکاوی: اگر ساز و کاری فراهم می شد که بعد از جشنواره، عوامل اجرایی با همفکری قطب الدین صادقی را برای دبیری انتخاب می کردند، آیا باز هم وا کنش شما اینگونه می بود؟

در این صورت بایستی اهالی تئاتر رأی و نظر خود را به برنامه های کسی بدهند که تلاش هایش در جهت برگزاری هرچه بهتر جشنواره باشد نه اینکه چون فلانی آدم خوبی است پس اینکاره شود، بلکه باید هر فرد متناسب با توانایی خود مسئولیت قسمتی از کار را بر عهده بگیرد. از طرفی مدیریت جشنواره از راه دور ممکن نیست، اگر اینطور بود مدیرکل که در مرکز استان مستقر است نزدیکتر بود تا کسی که در تهران است و اگر ساز و کاری که شما به آن اشاره کردید فراهم می شد من همچنان نظر خودم را داشتم.

واکاوی: اکنون که قطب الدین صادقی انتخاب شده است، آیا فکر نمی کنید که ایشان با چهره آکادمیک و مطرحی که در مرکز دارد می تواند منشأ تغییراتی در جشنواره شود؟

اولا باید گفت که هنوز دبیری ایشان در دوره پانزدهم شروع نشده است! هرچند طبق آیین نامه موجود می بایست مقدمات دوره پانزدهم از همان شب اختتامیه چهاردهم آغاز و جشنواره در شهریور برگزار شود اما تا این لحظه خبری رسمی از جشنواره پانزدهم مخابره نشده است. جشنواره با انتشار فراخوان شروع میشود. لازم است اینجا تاکیدی چندباره بر آییننامه جشنواره تئاتر کوردی سقز داشته باشم که توسط اهالی تئاتر سقز در سال ۹۲ تهیه و به تایید اداره کل و مرکز هنرهای نمایشی ایران هم رسیده است ولی نه مجموعه تئاتر سقز و نه مدیران و مسئولان ارشاد توجهی به آن نمیکنند و همین باعث شده تا هر بار و در هر دوره شاهد اعمال سلایق شخصی از جانب مدیران ارشاد باشیم. لازم به ذکر است که این آییننامه امضای مدیرکل ارشاد کردستان را نیز با خود دارد که در آن زمان سرپرستی اداره کل ارشاد را بر عهده داشت. ولی مشکل اصلی خود ما اهالی تئاتر سقز هستیم که ارزشی برای زحمات چند ماهه و امضایی که بر این سند تئاتری زده ایم قائل نیستیم.

دوماً نفوذی که شما از آن سخن می گویید کدام است؟ و این نفوذ از چه طریقی برای جشنواره تئاتر کوردی مفید خواهد بود؟ اهالی تئاتر که از این حضور استقبال کرده اند بیایند و به این سوال پاسخ دهند که ما چه چیزی می خواهیم که حضور دکتر صادقی در رأس جشنواره می تواند آن را برای ما تسهیل کند؟ طی بیست سال و در چهارده دوره اهالی تئاتر با چنگ و دندان جشنواره را سر پا نگه داشته اند، در این مدت چه کوتاهی کرده اند که اکنون این انتظار از آقای صادقی وجود دارد که جبران کند؟ در ثانی آقای صادقی در تمامی این سال ها در جشنواره حضور داشته و همزمان با تئاتر در دانشگاه نیز مشغول بوده است. ولی هیچگاه ندیده و نشنیده ام که این جشنواره را در محافل دانشگاهی و یا حتی در میان گروههای تئاتر و یا دانشجویی مطرح کرده باشد. چند بار اهالی تئاتر سقز را گردآورده و برای ثبت جشنواره در تقویم وزارت ارشاد با مقامات این وزارتخانه لابی گری کرده است؟ اگر هم فرض بگیریم که کرده باشد ولی چه نتیجه ای داشته؟ هیچ! پس اگر تا کنون نتوانسته است منبعد هم نخواهد توانست. اما لازم است اشاره کنم تقصیر اصلی متوجه تئاتر سقز است که نمی دانیم چه می خواهیم و در کجا کمبود داریم که حضور دیگری می تواند آن را جبران کند.

واکاوی: چرا اینگونه است؟ چرا تئاتر کوردی و اهالی آن با این همه تمرین بعد از چهارده دوره نمی داند که چه می خواهد؟

برای قبول هر نوع مسئولیتی بایستی تمامی تمرینات لازم را انجام داده باشی، پس مدیریت دیگر جای تمرین نیست. اهالی تئاتر کوردی تمرین زیاد داشته اند، اما اجازه حضور در مدیریت را نداشته اند و حقی که از آن خودشان بوده به آنان تعلق نگرفته است. دوره چهاردهم یک نقطه شروع بود که با این انتصاب به هرز میرود.

واکاوی: آیا جشنواره شهروند را که قرار است از سوی شورا و شهرداری سقز برگزار شود آسیبی برای جشنواره تئاتر کوردی می دانید؟ بهتر نیست دست اندرکاران تمام توان خود را برای تئاتر کوردی خرج کنند؟

یکی از وظایف شورا و شهرداری به عنوان یک نهاد عمومی صرف هزینه های فرهنگی است که مطابق قانون بر آنها واجب شده است. اما می توانند همه توان خود را درحوزه تئاتر بر جشنواره تئاتر کوردی متمرکز کنند چرا که جشنواره شهروند را نیز اهالی تئاتر سقز اگر همراهی نکنند برگزاری اش اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین پیشنهاد میکنم دوستان تئاتری حضور در برگزاری جشنواره شهروند را منوط به شرایطی بکنند که حمایت و پشتیبانی مالی قابل توجه شورا و شهرداری سقز از جشنواره تئاتر کوردی را به دنبال داشته باشد.

واکاوی: عدم حضور افرادی چون مرحوم امجد علی مرادی و یا مرحوم کاک خالد خاکی چقدر به این حوزه لطمه زده است؟ و آیا اگر حضور داشتند فکر می کنید وضع بهتر از این بود؟

حضور افراد می تواند مؤثر باشد اما واقعیت است که این عزیزان دیگر نیستند، اکنون دیگر به جای فکر کردن به اینکه اگر این عزیزان بودند چگونه می شد؟ بهتر است به این فکر کرد حال با عدم حضور این افراد چگونه می توان برای رسیدن به نقطه مطلوب تلاش و برنامه ریزی کرد؟ کاک امجد به عنوان یک کارگردان و تئاتری اصیل و کاک خالد با آن قلم ناب در ادب کوردی، دیگر در میان ما نیستند و شاید تنها بتوانیم از آموزه های این بزرگان برای ساختن فردا بهره بگیریم. نکته مهم این است اگر نمیتوانیم آسیب های تئاتر کوردی را چاره کنیم در مقابل تلاش کنیم که خود خسارت بار نباشیم!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا