نقدی به مدیریت آموزش و پرورش و معلمان سقز با نگاهی به نتایج کنکور ۱۴۰۳
صرفنظر از ناعدالتیها و مشکلات ریشهای که در سطوح مختلف آموزش و پرورش وجود دارد، نتایج کنکور را میتوان برآیندی از عملکرد آموزش و پرورش در سطوح مختلف مدیریت این نهاد، مدارس و معلمان و حتی خانواده دانست.
بر اساس نتایج اعلام شده در کنکور سراسری ۱۴۰۳ و اطلاعات موجود، شهرستان سقز فاقد رتبههای قابل توجه در کنکور بود. این در حالی است که شهرهایی مانند بوکان و مهاباد سه نفر و در شهرهایی مانند قروه و بیجار حداقل یک نفر رتبه زیر ۱۰۰ یعنی رتبه دو رقمی کسب کردهاند و همین موضوع بهانهای شد تا مواردی را در مورد عملکرد مدیریت آموزش و پرورش و نیز معلمان سقزی مطرح کنیم؛
در سطوح بالایی آموزش و پرورش، آنچه که ممکن است در کاهش شکاف مؤثر باشد فعلا تنها از کانال نمایندگان مجلس میگذرد. یعنی در مناطقی مانند استان کردستان و یا شهرستان سقز بهتر است نمایندگان به جای دخالت در عزل و نصبها [از مدیرکل گرفته تا آبدارچی مدارس]، یا در مقابل قوانینی بأیستند که این شکاف را تعمیق میکند و یا در پی تصوب قوانینی باشند که این شکاف را کم کند.
اما در حوزه شهرستان، نتایج کسب شده میتواند نتیجه مجموعهای از عواملی باشد که حول مدیریت، معلم و خانواده میچرخد.
بر اساس قانونِ “وظایف و اختیارات استانداران و فرمانداران”، رؤسا و مسئولین ادارات در شهرستان با هماهنگی مدیرکل و فرماندار منصوب میشوند. بر همین اساس میتوان استدلال کرد که مدیرکل و فرماندار نیز در نتایج به بار آمده دخیل هستند. اما اگرچه هر دوی این مدیران سه سال قبل نسبت به برکناری مدیر سابق، تعیین سرپرست و در نهایت انتصاب مدیر فعلی عجله داشتند ولی مشخص نیست که واکنش آنها به نتایج کسب شده چه بوده است!
اگرچه سیستم آموزش و پرورش سیستمی متمرکز است اما شاهد کمترین خلاقیت و نوآوری در مدیریت شهرستان نیز هستیم و جای این مهم که باید در استفاده درست و مناسب از نیروی انسانی در سطوح مختلف اداره و مدارس نمود پیدا کند خالی است. شاید روزمرگی، پرداختن به کلیشهها و بخشنامهها و سایر موضوعات حاشیهای منجر به مسایلی مانند سپری کردن پنجاه روز بدون معلم در برخی کلاسهای درس و در نهایت چنین نتایج نگران کنندهای در موضوع معدل دانشآموزان و مسایل کنکور شده است.
حلقه محدود مشاوران مناسب و آگاه به مسایل کنکور و عدم اشراف کافی و وافی بر قوانین جدید در زمینه کنکور و تأثیر معدل و … نیز که بیارتباط با مدیریت آموزش و پرورش نیست در این زمینه بیتأثیر نبوده است.
در این بین نباید نقش معلم را نیز نادیده گرفت. در سالهای اخیر بارها شاهد بروز نارضایتی از سوی معلمان بودهایم. نارضایتیهایی که آنها نسبت به وضعیت مدارس، اجرای اصول برجای مانده قانون اساسی، کمبود معلم، وضعیت معیشتی معلمان و برخی دیگر از موضوعات مطرح در این نهاد داشتهاند و در برخی موارد منجر به اعتصاب و تعطیلی کلاسها شده است. اگرچه این نارضایتیها و پرسشگریها برحق بوده و هستند و اساسا بخشی از درسی است که باید به دانشآموزان بدهند، اما سؤال این است که چقدر امکان دارد این تعطیلیها به دانشآموزان ضربه زده باشد؟ چقدر این تعطیل کردن کلاسها در ساعات و روزهای بعد جبران شده است؟ آیا هیچ تحقیقی در این زمینه صورت گرفته است؟
حال که امکان تغییرات ریشهای برای ما مقدور نیست، اما معتقدیم نقد عملکردها (مدیران و معلمان و مشاوران) و تبادل دیدگاههای مختلف میتواند به بهبود حداقلی وضعیت آموزش و پرورش شهرمان کمک کند و واکاوی در این راستا آماده انتشار دیدگاههای مختلف است.
درود و ادب
از دستاندرکاران رسانه واکاوی جهت پرداختن به مباحث مهم آموزش و پرورش تشکر میکنم.
یک پیشنهاد دارم:
پیشنهاد میکنم جهت بررسی موضوع وپرداختن به نکات مثبت و منفی آن و پیدا کردن راه حل مناسب مشکل مطرح شده میزگردی با حضور مدیریت آموزش و پرورش، واحد مشاوره، معاون آموزشی و چند نفر از معلمان که سالهاست این دغدغه را دارند با حضور هیأت تحریریه واکاوی انجام شود.
بی شک پرداختن به موضوع و بررسی دقیق آن میتواند راهگشای مشکل برای آینده باشد.
با سپاس