دردسرهای ضمانت بانکی

زندگی اکثریت ما به شکلی است که توانایی خرید نقدی تقریبا هیچ یک از لوازم بزرگ خانگی را نداریم، مثلا برای یک یخچال فریزر ناچار به اخذ وام چند ده میلیون تومانی با بهرهی آنچنانی هستیم و اگر شانس بیاوریم یک ضامن _حتما کارمند_ پیدا کنیم باید امیدوار باشیم که پس از چند سال که یخچال فرسوده شد اقساط آن تمام شود.
راستش اولین نفر یا قانونگذاری که این رویه را در بانکها نهادینه کرد که ضامن حتما باید کارمند رسمی باشد را ما نتوانستیم پیدا کنیم که کی بوده و چگونه؛ چنین قانون انساندوستانهای را وضع کرده است!
برعکس ممالک آنورِ آبیِ بدبخت و گمراه که در آنجا خبری از بانکداری به سیاق بانکداری در ولایت خودمان نیست و تورم هم معمولا در حوالی نمراتی چون صفر درصد و نهایتا یک یا دو درصد رفوزه میشود، اینجا همهجوره و از تمام اقشار اعم از جوانان در آستانه ازدواج، سرمایهگذار، سرپرست خانوار و … گذرشان به دبّاغخانه _همان بانک_ میافتد تا به لطف قوانین منعطف موجود و بعد از کلی دوندگی، وامی جور کنند و به زخمی بزنند؛ زندگیای شکل دهند، کارگاهی راه بیفتد و یا گرفتاریای رفع شود، اما تازە اصل ماجرا شروع میشود؛
ضامن کارمند و مقدار متنابهی ضامن بازاری، اقساط کمرشکنی که باید پرداخت کنیم، استرس اینکه به ضامن زنگ نزنند که آبرو و حیثیتمان آغشته به برخی چیزها شود و اگر وام را اخذ کنیم کالایی که قرار بوده بخریم را توان خریدن نیست و در نهایت میماند ضامن بخت برگشتهای که در موارد بسیاری حسابش مسدود و غیرقابل برداشت میشود.
یک روز از بانکِ …، شعبهیِ… به ضامن کارمند زنگی میزنند؛ فرد پشت تلفن میگوید: آن صد میلیونی بود که ضمانت همان “دوست” را کرده بودی چند ماه پیش، یک قسط را هم نداده، و حالا که شما ضامنی، تشریف بیاور پرداخت کن…
این قبیل اتفاقات ممکن است برای خیلی از کارمندان و خصوصا معلمان افتاده باشد که به خاطر مراودات کاری، فامیل بودن، معاشرت دوستانه و یا هر موضوع دیگری تن به ضمانت دادهاند.
نمیتوان گفت در اکثر موارد، اما در موارد بسیاری، ضمانت کردن همان و مسدود کردن و یا برداشت از حساب و ایجاد هزار و یک دردسر برای فرد ضامن همان، تا جایی که حتی فرد مجبور به پرداخت دیون ریز و درشت فردی میشود که از بانک وام گرفته است.
شاید این سوال مطرح شود که چرا بانک اقدام به مسدود کردن و یا برداشت حساب میکند؟ جواب بانک نیز ممکن است این باشد که طرفین در هنگام عقد قرارداد با بانک تعهد میدهند که در صورت عدم پرداخت از حساب ضامن برداشت شود.
به نظر میرسد آگاهیبخشیِ حقوقی در مورد ضمانت میتواند بخشی از این موضوع را حل کند تا فرد با آگاهی و شناخت کامل ضمانت کند، اما قوانین سفت و سخت بانکی خصوصا ضامن کارمند چه؟ و یا تعارفهایی که فرد ممکن است تحت تأثیر آنها ضمانت را قبول کند! عدم مسئولیتپذیری فردی که وام را دریافت و حاضر به پرداخت به موقع آن نیست چگونه توجیه میشود؟ به نظر میرسد اینها مواردی است که میتوان بر روی آن بحث کرد تا اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی جامعه بیش از این خدشهدار نشود.