در حاشیهی سفر اخیر استاندار؛
روزگار سپری شدهی مردم سالخورده
✍️بختیار ناهید
کهنسالان با نزدیک شدن به اواخر زندگی، سر در گریبان مراقبت فرو میبرند، از جنب و جوش جوانی میافتند، سکوت بیشتر اختیار میکنند، به تفکر و مراقبه نیازمندتر میشوند و از هیجانات و تظاهرات دنیوی اجتناب کرده و در طلب آمرزش، عذر به درگاه خدا میآورند.
اما تجربه نشان داده است صاحب منصبان دولتهای مستعجل با نزدیک شدن به ایام افول آفتاب دولت به لب بام، گویی از قیلولهی ظهر برخاسته با همت و شدت بیشتری جنب و جوش نشان میدهند، چنان تقلای مشهودی که مردمان را به این صرافت میاندازد که اگر این بزرگ مردان در هشت ساله پیش چنین فعال بودند چه گلهایی در این خاک سر برمیآوردند که هزاران هِزار را سرمست غزل خوانی میکرد.
هنگام مطالعهی گزارش سفر متوجه شدم که نمایندهی محترم سقز و بانه استاندار محترم را همراهی میکردند و یا شاید برای احترام به رأی مردم بهتر باشد که گفته شود استاندار محترم نمایندهی محترم را همراهی مینمودند. از رعایت تشریفاتِ سلسله مراتب اداری که بگذریم، جالب آن بود که عملاً نمایندهی محترم اظهارات برجستهای عنوان نکردند و با تاکید بر اینکه اشتغال زایی به کاهش کولبری خواهد انجامید به تکرار مکررات بسنده نمود. هر چند منطقی است که این بزرگوار هنوز آفتاب دولتش را نزدیک به لب بام نمیبیند و به امید اینکه اظهار نظرهای جنجال بر انگیز در زمان نزدیکی به انتخابات خریدار بیشتری دارد فعلا در کسوت سکوت است و خود را مستغنی از مطالبات مردمی بداند و استقبال چندانی به ارایهی کارنامهی چند ماهه احساس نمیکند. هر چند سزاوار است این منتخب مردم بیشتر روشنگری نماید که در چند ماه اخیر وجود شریفشان چه گرهی از گرههای معیشت و زندگی سراسر بحران و اضطراب و کرونای مردم گشوده است که ما مردم اگر برکت وجودش بی نصیب بودیم همچنان در تعب و گرفتاری این مشکلات باید حالا حالاها میسوختند.
سفر اخیر استاندار محترم نیز در این ایام قابل توجه است و بازدید از طرحهایی که به سبب وضعیت آب و هوا منطقاً راکد بوده شاید خود سبب ایجاد مشکلات بعدی شود. شگفتا این همه وعده و وعیدهای مساعد و اصرار بر مداومت فعالیت و گلایه از به انجام نرسیدن تعهدات اگر طی این هشت سال استمرار میداشت چه بسا اکنون چند فروند طیاره در آشیانههای فرودگاه سقز منتظر اجازهی پرواز بودند.
راستی از کرونا صبحت به میان آمد. سزاوار است از فرماندار محترم که در روزهای سخت کرونا با قرار دادن موانع سیمانی در خیابان و اقدام شخصی بر بازداشت دامادها در شب عروسی کمر همت به نابودی کرونا بسته بودند و نام ایشان با این جملهی “حال سقز خوب نیست!” در اذهان حک شده پرسیده شود که چرا به مهمانان محترم متذکر نشدند که هرچند هیولای کرونا کمی فروکش نموده است اما هنوز رعایت پروتکلهای بهداشتی ضرورت دارد و صاحب منصبان عزیز بهتر بود فاصلهی اجتماعی را رعایت میکردند.
کاش یادآوری میکردند که کرونا استاندار و نماینده و مسئول و خبرنگار و کارگر سرش نمیشود و از تمام اقشار قربانی میگیرد. اما اینها را عرض کردم تا در زمان اعلام موج بعدی کرونا با صدایی گرفته و بیان اینکه “حال شهرمان سقز خوب نیست!” جایی در خاطر مبارک بماند که مقصر موج بعدی کرونا (فقط) مردم نیستند.
آقایان و تنها خانم حاضر در این بازدید! ما میدانیم که شما میدانید عمر این دولت به افتتاح فرودگاه سقز کفاف نخواهد داد، پس چه نیکوست در این بحرانِ دردِ بی درمان، در این هنگامهی گرانی و کمبود بجای دغدغهی پرواز طیاره بر فراز سقز، به فکر حل مشکلات جادههای غیر استاندارد، این قاتلان خاموش باشند تا حداقل در کوران برف و سرمای زمستان قوت لایموت مستمندان و نیازمندان از حرکت بازنماند، مسافران در جادهها گرفتار نشوند. فکری بکنید که خانهی دل بی امید مردم اندک گرمایی به خود ببیند. نگارنده ایمان دارد فکر در این زمینه و زمینههای دیگر بسیار شایستهتر از فرو رفتن در رویای تزئین دستهی قیچی افتتاح باشند.
ای تهی دست رفته در بازار
ترسمت پر نیاوری دستار