صندوق جادو و حال بد مردم/ آیا همچنان باید به انتخابات رو کرد و به آن امیدوار بود؟

علی شکوری‌راد

در افسانه‌ها از چراغ جادو غول بیرون می‌آید و آرزوها را برآورده می‌سازد. اما در عالم واقع نه چراغ جادویی وجود دارد که دست حاجت بر آن کشیده شود و نه غولی که آرزوها را برآورده سازد. صندوق رأی است. رأی خود را در آن می‌اندازیم، با آرای دیگران جمع می‌شود و یک رئیس‌جمهور یا نماینده مجلس، خبرگان یا شورا بیرون می‌آید.

اما قرار نیست که دست بر سینه بگذارد و بگوید در خدمتم. قرار است بگوید بر اساس قانون و با نظارت مردم و رعایت منافع ملی در خدمت کشور و نظام هستم و از این طریق خواسته‌های شما را برآورده می‌سازم.

در قانون اساسی چهار نوع انتخابات و نیز همه‌پرسی پیش بینی شده که در آنها از صندوق رأی استفاده می‌شود. قرار است از طریق این صندوق رأی خواسته‌ها و آرزوهای مردم برای زندگی امیدوارانه و عزتمندانه که در آن همگرایی، آزادی و عدالت پرفروغ باشد، تأمین شود.

این خواست و آرزو علیرغم اینکه مردم بارها رأی‌های خود را گاهی با دشواری و ایستادن در صف‌های طولانی به صندوق انداخته‌اند، آن طور که باید و شاید برآورده نشده است و به همین دلیل اکنون این سؤال برای برخی پیش آمده است که، آیا همچنان باید به صندوق رای رو کرد و به آن امیدوار بود؟

هرچند پاسخ روشن است، اما به دل‌ نمی‌نشیند. حکم دل در اینجا چیز دیگری است. دل گرفته و آزرده است و از تکرار زده شده. قهر کرده و می‌گوید‌ نمی‌خواهم، دوست ندارم و آن را بی‌فایده می‌داند. در چنین شرایطی بیهوده است که دوباره از صندوق رأی حرف زده شود.

صندوق رأی را باید کنار گذاشت و از آن سخنی به میان نیاورد. به نظر من، سخن گفتن از انتخابات و صندوق رأی بیش از آنکه حال مردم را خوب کند، خراب می‌کند و به آنها حالت تهوع می‌دهد. حکم عقل سرجای خودش، اول حال باید خوب باشد تا دل همراهی کند. نگران هم نباید بود. مردم اگر پای صندوق نیایند، جای دیگری هم نخواهند رفت. به فکر این باشیم که حال مردم خوب شود. حال مردم زمانی خوب می‌شود که، یکرنگی ببینند و تبعیض نباشد، اگر چیزی هست، برای همه باشد و اگر نیست، برای همه نباشد.

افق و چشم‌انداز اقتصاد ما در سال آینده خوب و روشن نیست. اما اگر مردم ببینند دولت به فکر آنهاست و برای آنها کار می‌کند، دلگرم می‌شوند و تصمیم‌های عاقلانه می‌گیرند. رنج و فقر نیست که حال مردم را خراب می‌کنند، بی‌عدالتی، تبعیض و فساد عامل اصلی است.

حرفی که شنیده نمی‌شود، نزنیم. تکرار حرفی که شنیده‌ نمی‌شود، سرسام می‌آورد. بیش از هر کاری به فکر حال مردم باشیم. اول حال مردم را خوب کنیم. مردم خود منافع خود را تشخیص می‌دهند و بهترین تصمیم را در جای خودش می‌گیرند./صدا

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا