ماجرای رضای راستگوی شورای شهر سقز! + جوابیه رضا اسعدی عضو شورای شهر
چند هفته نفس گیر برای شورای شهر سقز سپری و آزمون خطیر دیگری پشت سر گذاشته شد. منتخبان مردم بار دیگر تقابلی را با شهردار آغاز کردند و در نهایت همچون گذشته با توافقی که معلوم نیست بر سر چه بوده است، ماجرا خاتمه یافت و باید منتظر ماند و دید اختلاف عمیقی که سرپوشی موقت بر آن نهاده شد کی دوباره دهان باز خواهد کرد؟
واکاوی در مجموعه مطالبی به تحلیل ابعاد مختلف این ماجرا پرداخته است:
اما در میان اخبار ریز و درشتی که نظر ناظران را به خود جلب کرد رفتار یکی از اعضای شورای شهر بود که به سهم خود حائز اهمیت بود و مباحثی را در محافل سیاسی شهر به همراه داشت.
رضا اسعدی آخرین راه یافته شورای شهر سقز که در پی استعفای سردار دوغی وارد شورا شد، چنان کرد که آگاهان را به یاد رفتار الهه راستگو، عضو دوره چهارم شورای شهر تهران انداخت و شاید سرنوشت آن دو نیز همچون یکدیگر رقم بخورد که در ادامه به دلایل این تشابه خواهیم پرداخت.
رضا اسعدی از طیف نزدیک به اصلاح طلبان سقز بود و از این رو علی القاعده باید نظراتش بیشترین همپوشانی را با این طیف که خواهان تغییر در وضع موجود و بهبود وضعیت شهر هستند داشته باشد.
شاید همین نزدیکی موجب می شود که او تهیه کننده و یکی از امضا کنندگان میثاق نامه ای با دوغی شود و ابتدا و به صورت غیررسمی بیتابانه در پی استیضاح شهردار فعلی و انتخاب دوغی بر بیاید که این کار امری معمول می نمایاند.
اما در روز موعود و در جلسه رسمی شورا او به همراه سه نفر دیگر با بقای بابامیری و نظرات افشین عزیزی همراه میشود و در رقابتی، ۴ به ۳ به تداوم وضع موجود کمک میکند.
کار اسعدی هم از حیث اخلاقی و هم از حیث تشکیلاتی خطایی بزرگ به شمار می آید چرا که تعهد اخلاقی و امضا می دهد که تحولی را در شهرداری به گل نشسته سقز همراهی کند و در پایان کاری کاملا خلاف آن را انجام می دهد.
از طرفی او که در جلسات اصلاح طلبان حضور داشته و با حمایت بخش عمده ای از آنها امکان حضور در شورا را می یابد چنین غیر تشکیلاتی حمایت خود را از هم تیمی خود بر داشته و معلوم نیست بر سر چه مصالحی با رقبای این جریان مصالحه کرده است.
نکته اینکه دوغی به همراه دو عضو دیگر شورای دور قبل(غفاری و باغبانی) مهمترین ماجرای افشاگری و جدال با عده ای که ظن آن می رفت در تدارک منافعی برای خود باشند را پیش برد،- همواره در حمایت از اسعدی کوتاهی نکرده و پشتیبان راستین او به شمار می آمدند.
واقعا چه شد که در عرض یک هفته رضا اسعدی چرخشی ۱۸۰ درجه ای از مواضع خود پیدا کرد و با رای سرنوشت ساز خود موجب تداوم وضع موجود شد؟ در پشت پرده چه وعده هایی داده شد که او را از نظر خود منصرف کرد؟ هر چه که باشد منافع شهر در این تصمیم تامین نخواهد شد چون آنچه که قرار است تداوم یابد همان است که پیش از این اتفاق افتاده و چشم انداز تحولی هم در شهر قابل تصور نیست. پس می ماند وعده هایی شخصی که اتفاقا فضای شهر پر از شایعاتی در این باره است و موکدا باید یادآوری کرد که این منافع همان است که او متعهد بوده نسبت به آن بی توجه باشد و اولویت را به شهر و مردمانش بدهد. افکار عمومی اسعدی را زیر نظر دارد تا ببیند از بعد این رای قرار است چه اتفاقاتی برایش رقم بخورد.
الهه راستگو با حمایت یک جریان وارد شورای شهر تهران شد و در لحظه تصمیم گیری به جای محسن هاشمی به قالیباف رای داد و موجب تداوم مشکلات گسترده ای شد که بر شهرداری تهران سایه گسترانده بود. راستگو که بر خلاف نام خانوادگی اش نه راست گفت و نه منافع شهروندان را در نظر گرفت، چند صباحی عضو هیات رئیسه شورا شد و بعد از آن همچون مهره ای سوخته از صحنه سیاست و مدیریت کشور خارج شد. او در همان روزهای اول از حزب متبوعش نیز اخراج شده بود.
جوابیه رضا اسعدی عضو شورای شهر سقز
جوابیە اینجانب بە مطالب منتشر شده در کانال واکاوی و هجمه ها یی که به ناحق و ناروا در این مدت بر بنده وارد آمد:
(( ای بە درگاە تو نیاز همە / کرم تست چارەساز همە // اگر از چهرە پردە برداری / بە حقیقت کشد مجاز همە ))
اکنون قریب بە یک سال است فرصت خدمتگزاری مردم نصیبم شدە و بە عضویت شورای شهر درآمده ام . در این مدت آگاهان خوب میدانند که جز راه راستی و سربلندی شهر نرفته ام و نیندیشیده ام . تمام مطالبات و خواسته هایم قانونی ، برحق و در چهارچوب وظایف و اختیارات شورای شهر بوده و در این راستا خود اعضای شورا ، شهردار و سایر فعالان سیاسی ، فرهنگی ، مدنی و به ویژه کارمندان و کارگران خدوم و زحمتکش شهرداری که با بنده و عملکردم کاملا در ارتباط اند ، خوب آگاه و واقف بر این امر هستند .
بنده از ابتدای ورودم به دلایلی منتقد شهردار شدم و در پروسه ای خواهان عزل ایشان شدیم. پس از چند ماه و در میانه راه ائتلاف موافقان برکناری شهردار شکست که علت آن بر بسیاری از نزدیکان به شورا و شهردار روشن است . با آغاز سال نو و به دلایلی که ذکر آن در این مقال نمی گنجد ، همین دوستان بار دیگر مصرانه در اینکه در کمتر از یک ماه با همراهی نفر پنجم موفق به تغییر شهردار خواهیم شد، خواهان تشکیل ائتلاف جهت عزل ایشان شدند و اختلافات دوباره کلید خورد . نفر پنجمی که عدم پیوستنش به دلایل خاص به جمع چهارنفره غیر ممکن مینمود و خود حدیث مفصلی دارد …!
در نهایت کار به معرفی چهار نفر کاندیدای سمت شهرداری و نوشتن صورتجلسه ای جهت تضمین انجام کار و پیوستن نفر پنجم کشید و از آن فراتر رفت و به نوشتن صورتجلسه های سه نفره برای انتخاب مهندس دوغی و جایگزینی ایشان کشید؛چرا که استعفای شهردار و انتخاب ایشان رو منوط به نوشتن آن صورتجلسه ها کرده بودند که پس از نوشتن آن ها دیدیم که هیچ ترتیب اثری داده نشد ، چون غیرقانونی و خارج از عرف شورا بود و سبب تاختن به شورا و هتک حرمت آنان میشد که دیدیم شد … جالب تر این که پس از آن ، دوباره بحث نوشتن صورتجلسه ای دیگر با همان مضمون مطرح گردید و این بار بنده صراحتا از امضای آن خودداری کردم و بیان داشتم عزل شهردار از طرف شورا جز با استیضاح میسر نخواهد شد ، لذا اگر دوستان در انتخابشان صادق هستند ، در صحن شورا ، طرح سوال و استیضاح رو کلید بزنند و دیگر نیازی به نوشتن صورتجلسه های کذایی و آب در هاون کوبیدن نیست و نخواهد بود …
در روز یکشنبه نوزدهم خرداد که قرار بود طرح سوال در دستور کار قرار گیرد ، موارد عجیبی رخ داد که سبب شد مسیر به کلی منحرف گردد و تغییر یابد … !
کنار زدن نام مهندس دوغی در صحن شورا و بحث از حضور افرادی در مهاباد ، مطرح شدن نام شهردار مستعفی این شهر و ایراد سخنان و موارد تازه و شگفت و مسلم شدن سه رای قطعی برای حفظ شهردار که عملا استیضاح را بی اثر و از دستور کار شورا خارج میکرد و هم چنین وارد نشدن به بازی جدید و دوری از ناآرام کردن محیط شهر و شهرداری برای ماه های طولانی و ناامید کردن کسانی که منافعشان در ناآرام کردن شهرداری است ، بندە را بە اقناع رساند تا با صراحت و اطمینان خاطر اعلام کنم که تنها خواهان انتخاب مهندس دوغی بودم و اکنون که ورق برگشته و قرار است شهر را بحران دیگری فرابگیرد از این امر خودداری می کنم و به حفظ وضعیت موجود رای می دهم .
اطمینان دارم تصمیمی که گرفته ام کاملا عقلانی و بر مبنای خدمتگزاری مردم و توسعه شهر بوده است؛ چرا که اکنون دیگر شهر بیشتر از این گنجایش جدال و اختلاف را ندارد و ادامه این روند را در جهت خدمت به مردم نمی دانم و بیش از این به صلاح و صرفه شهر نمی بینم …
به جرات میتوانم بگویم اختلاف دو سال گذشته ، انجام هر کاری و برداشتن هر گامی را در شهرداری با مشکل مواجه کرده و اکثر امور به بن بست رسیده بود …
ادامه این نزاع تا کی ، برای چه و به چه قیمتی؟! آیا مردم خواهان ادامه این روند هستند؟ اکنون دیگر بحث شخصی به نام شهردار مطرح نیست بلکه آن چه مهم است و باید مطرح گردد ، سربلندی شهر و انجام کارهایی است که قول انجامش را به مردم داده ایم … آن چه در این مدت کوتاه دیده میشود برداشتن گام هایی هر چند اندک اما مثبت در جهت خدمت به شهر و مردم است و در پی آن حسن نیتی است که شهردار از خود نشان داد ؛ بنابراین لازم مینماید اختلافات کنار گذاشته شود و همگان از مجموعه شهرداری حمایت کنند تا حداقل مطالبات و خواسته های برحق مردم ، جامه عمل به خود بگیرد و فردا شرمنده مردم نگردیم .
بنده همواره منتقد شهردار بوده ام نه مغرض و اینجا هم اعلام میکنم منتقد ایشان باقی خواهم ماند چرا که اطمینان دارم جز در سایه پرسشگری و انتقاد سازنده و به چالش کشیدن وضعیت موجود ، کاستی ها جهت رفع و اصلاح نمایان نخواهد شد .
از همه دوستان به ویژه کانال های خبری و … درخواست می کنم به جای توجه به شایعه پراکنی های خالی از صدق و انتشار مطالبی که شهر را دچار پسرفت و بحران میکند ، به تحلیل محتوایی و عملکردی ، ارائه راهکار و انتقاد سازنده بپردازند و یاریگر نمایندگان راستین مردم در خدمت به شهر و دیارشان باشند ؛ باشد که خدای عز و جل سرافرازمان گرداند !
لازم به یادآوری است آن چه بیان شد کاملا بر مبنای اسناد و مدارکی است که در اختیار دارم و اگر کسی خلاف آن چه بیان شد فکر میکند ، اسناد و مدارک موجود را منتشر نماید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد !!!!!
با احترام خادم مردم شریف سقز در شورای اسلامی شهر ، رضا اسعدی