سهم پایین زنان از مناصب مدیریتی شهر سقز
کمتر نماینده و مدیر و مسئول جویای نام و تشنهی خدمتی را میتوان یافت که پیش از به دست گرفتن قدرت از بی عدالتی روا شده بر زنان سخن نگفته باشد و سراغ نداریم رئیس دولتی که یکی از اهداف خود را بهرهمندی بیشتر از توان زنان در ادارهی امور کشوری عنوان نکرده باشد.
گذشته از اینکه لفظ “رجل” و تفسیرات موجود، همچنان محل مناقشه بوده و راه کاندیداتوری زنان برای احراز پست ریاست جمهوری در ایران را مسدود نگه داشته است و تاکنون کاندیدایی مونث به مرحلهی رقابتهای انتخاباتی پا نگذاشته است، اما تحقیقات و واقعیات نشان میدهد که تا تحقق وعدههای انتخاباتی سیاسیون مرد و زن فاصله بسیار است.
بر اساس آمار منتشره از سوی سازمان سنجش هر سال تعداد شرکتکنندگان و پذیرفتهشدگان زن در دانشگاهها بطور معناداری از تعداد پذیرفتهشدگان مرد بیشتر بوده است. حال آنکه بر اساس آمار منتشره از سوی پایگاه اطلاعرسانی دولت سهم زنان از فعالیتهای اقتصادی بصورت بی معنایی از سهم مردان کمتر است.
واقعیت آن است که علیرغم افزایش شایستگیهای علمی و اخلاقی و شخصیتی نه تنها عرصهی فعالیت زنان در جامعه از ده تا پانزده درصد بالاتر نرفته است بلکه کاهش نیز یافته است.
نگارنده با نگاهی اجمالی به سهم زنان در شهر سقز از مناصب مدیریتی و اجرایی و صرف نظر از یک مدیر و رئیس اداره زن در شهر این درصد را نزدیک به صفر یافته است. (شایان ذکر است اطلاق لفظ مدیر شامل روسای مدارس دخترانه نشده است و چه بسا اگر نص صریح قانون نبود مدیریت مدارس دخترانه و یا مراکزی که مستقیما با زنان سروکار دارند هم به آقایان سپرده میشد.)
تحقیقات متعددی در سطح کشوری برای علت یابی این معضل بعمل آمده است و ظاهرا اهتمام واقعی از سوی جامعهای با مردانی که اعتقادی عملی در این خصوص نداشته و در آن دست بالاتر دارند نیز، برای نه متعادل کردن مشارکت زنان بصورت مساوی، که حتی برای افزایش چند درصدی مشارکت آنان صورت نگرفته و بر اساس همین تحقیقات دورنمای امیدوار کنندهای هم برای نیل به آن مشاهده نمیشود. از این روی از طرح مساله بصورت کشوری خودداری کرده و موضوع را در قالبی محلی و منطقهای مطرح مینماییم.
واقعیت آنست که در استان کردستان و شهر سقز بصورت اخص میزان مشارکت زنان بعنوان تصمیمگیران و تصمیمسازان عملا اگر نادیده گرفته نشده باشد بیشک بسیار پایینتر از نُرم رایج در کشور است.
با وجود آنکه در ساختار فرهنگی مردم کورد زبان، زنان از منزلت و جایگاه اجتماعی ویژهای قرار دارند و عملا طرح موانع و مسایل مرتبط با جوامع مرد سالار در نگاه کلان در این خطه محلی از اعراب ندارد، و بر اساس آمار و ارقام سهم زنان از تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی در این ناحیه بسیار بالاتر از مردان است اما چرا هنوز در بر همان پاشنه میچرخد؟
چرا در شهری مانند سقز نقش زنان در تصدی و سکانداری امور اجرایی عملا به صفر تقلیل یافته است؟ آیا وقت آن نرسیده که شعار تزئینی مشارکت دادن زنان در امور اجرایی؛ به شعار “ورود خانمها ممنوع!” تغییر یابد؟ تا لااقل مردم برای یک بار هم شده تحقق کامل یک شعار انتخاباتی را به چشم ببینند؟