کارزار طلا و محیط زیست در سقز

هفت سال و اندی پیش علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی وقت در ۷ دیماه ۱۳۹۶ به همراه چند تن از مدیران استانی و نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی کلنگ معدن طلای قلقله سقز را به زمین زدند، احتمالا حاضران در محل هنوز هم مزه شیری که مردم منطقه از گوسفندان دوشیده و جوشانده بودند و برای پذیرایی به حاضران تعارف کردند لای دندانشان مانده و احیانا اذعان میکنند که تنها آن شیر داغ بود که توانست آن سرمای استخوان سوز دیماه را خنثی کند.
همزمان با این اتفاق سد چراغویس در حال احداث بود و مراحل پایان آبگیری اولیه خود را طی میکرد، از اینجا رویارویی آب و طلا شروع شد و تا امروز که خبر استخراج شمش طلا در کمتر از شش ماه دیگر داده میشود این رویارویی ادامه دارد و کار به شکلگیری کارزاری برای توقف معادن طلای سقز رسیده است، کارزاری که روزهای اولیه خود را میگذراند و تاکنون قریب به دو هزار نفر از مردم استان کردستان و حتی آذربایجان غربی و شرقی آن را امضاء کردهاند.
این یک واقعیت است که تولید طلا با آلودگیهایی همراه است، گفته میشود برای تولید یک حلقه انگشتر چندین تُن سنگ معدن به زباله و باطله تبدیل میشود و از همین رو انواع ملاحظات انسانی و زیستی در اکتشاف، بهرهبرداری، و تولید آن لحاظ میشود. معدن طلای سقز نیز به دلیل قرار گرفتن در بالادست سد چراغویس بعنوان تأمین کننده آب شرب این شهرستان از این قاعده مستثنی نبود و اداره کل محیط زیست و شرکت آب منطقهای استان کردستان با اجرای آن مخالفت کردند و همین باعث عدم صدور مجوز بهرهبرداری از آن شد.
خبرگزاری ایرنا در گزارشی که در تیرماه ۱۴۰۱ منتشر کرد از طرح چندین مرتبه مطالعات ارزیابی زیست محیطی این معدن در کارگروه ارزیابی مجوزهای زیست محیطی سازمان محیط زیست کشور و همچنین اعتراض مردم روستای مازوجداره خبر داد که در نهایت مشاور طرح اقدام به تغییر محل احداث کارخانه استحصال طلا کرد و با حضور فرماندار سقز و دیگر مسوولان دستگاه های مربوطه و وعده پیگیری موضوع، اهالی روستای مذکور نیز قانع شدند و در نهایت احداث کارخانه طلا به پایین دست سد چراغ ویس منتقل شد و همچنین انجام مطالعات توسط مشاور هم مورد تایید قرار گرفت و مجوز آن صادر شد.
با این حال متخصصان حوزه معدن معتقدند که ریسک ایجاد این کارخانه و استحصال و تولید طلا در پنج حوزه خاک، آب، هوا، تنوع زیستی و انسانی کماکان وجود دارد و تغییر محل احداث کارخانه تعداد و یا شدت ریسکهای فوقالذکر را کاهش نداده و احتمال شکست سد باطله و فرآوری همچنان پابرجاست.
اکنون هم شرکت توسعه معادن طلای کردستان که زیرمجموعه شرکت شستا است میگوید پروژه معدن و کارخانه طلای شهرستان سقز کمتر از ۶ ماه تا تولید اولین شمش طلای خود فاصله خواهد داشت. این خبر همزمان شده است با ایجاد کارزاری برای توقف معدن طلا.
در این کارزار آمده است این معدن، به همراه دو معدن طلای بزرگ دیگر (زرشوران و آقدره) و چهار کارخانه فرآوری طلا، در بالادست حوضه آبریز زرینهرود قرار گرفتهاند و باعث آلودگی منابع آب، خاک و هوا به فلزات سنگین و سمی در منطقه شدهاند. همچنین کارزار با اشاره به نظر کارشناسان مبنی بر اینکه معدنکاری طلا باطلهبرداری بالایی دارد و این معادن به سبب ماهیت خود همواره سبب گسترش آلایندههای سمی در منابع آب و خاک میشوند تأکید میکند؛ سد شهید کاظمی بوکان، که تأمینکننده آب آشامیدنی و کشاورزی میلیونها نفر در این منطقه است، در معرض خطر آلودگی قرار دارد. بخشی از آب این سد از سقز تا تبریز مورد مصارف آشامیدنی و کشاورزی قرار گرفته و بخشی دیگر به دریاچه ارومیه میریزد. همچنین، فرآوری طلا به آب بسیار زیادی نیاز دارد، درحالیکه کشور و بهویژه دریاچه ارومیه با بحران شدید آب مواجه است. بهعلاوه، فعالیت این معادن هرچه بیشتر سبب فرسایش خاک، آن هم در استانی با رتبه اول فرسایش خاک کشور میشود.
کارزار در نهایت از مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست، معاون رئیسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر نیرو و ریاست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور خواسته است جهت صیانت از مردم منطقه و حراست از محیطزیست میهنمان، دستور توقف فوری فعالیت معادن طلای سقز را صادر کنند.
مشخص است که این کارزار با چالشهای متفاوتی روبرو خواهد بود که ازجمله آن وضعیت اقتصادی منطقه است. احتمالا با راهاندازی کارخانه استحصال طلا شاهد اشتغال چندصد نفر در منطقه باشیم که به دلیل شرایط بیکاری حادی که بر منطقه حاکم است هر میزان اشتغالی وسوسه کننده است. همچنین طلا جزو ذخایر استراتژیک و تأمین و تولید آن هم از اهداف استراتژیک است و مناطق مختلف کردستان در اکتشافاتی که در یک دهه گذشته صورت گرفته است از منابع مهم تأمین این ماده معدنی و گرانبها و به نوعی منبع تأمین بیش از پنجاه درصد طلای کشور تشخیص داده شده است.
اما منتقدان به این نوع بهرهبرداریها بر این باورند که تبعات احتمالی انواع آلودگیها و در نتیجه به خطر افتادن جان انسانها و وارد آمدن آسیبهای جدی انسانی و زیستی بر انسان و محیط زیست در آینده بر هر میزان از تأمین طلا و یا ایجاد اشتغال ارجحیت دارد و باید دید در روزهای آینده این کارزار با چه واکنشهایی مواجه خواهد شد.