نطق محسن بیگلری در صحن مجلس؛ قتل محمد رشیدی و آزمون شفافیت

دو هفته پس از کشته شدن محمد رشیدی، جوان ۲۲ ساله اهل روستای پیرعمران، با شلیک عوامل معدن طلای قلقله سقز، محسن بیگلری نماینده سقز و بانه در صحن مجلس بهطور مفصل به این حادثه پرداخت. او خواستار شفافسازی روند بهرهبرداری از معدن، تحقیق مستقل و محاکمه مقصران شد. اما همزمان پرسشهایی درباره ارتباط نزدیکان او با این معدن و کارخانه وابسته مطرح است؛ پرسشهایی که واکنشهای بیگلری را به آزمونی جدی پیش پای او تبدیل کرده است.
درگیری مرگبار در معدن طلای قلقله سقز که منجر به کشته شدن محمد رشیدی، جوان ۲۲ ساله روستای پیرعمران و سه نفر دیگر شد، موجی از واکنشهای مختلف در پی داشت و در آخرین واکنشها، موضوع توسط محسن بیگلری نماینده سقز و بانه در مجلس به صحن علنی این نهاد راه یافت.
محسن بیگلری در تاریخ ششم مهرماه نطقی مفصل ایراد کرد؛ نطقی که شاید یکی از مهمترین مواضع او در سه دوره نمایندگیاش به شمار آید. بیگلری با اشاره به خطرات زیستمحیطی و مدیریتی معدن قلقله، خطاب به حضار گفت: “معدنی که باید ناجی جوانان سقز باشد، امروز به قاتل جوانان تبدیل شده است”.
او صراحتاً شرکتهای شستا و صدر تأمین را به بیتوجهی و سوءمدیریت متهم کرد و از آنها پرسید چگونه است که پس از مرگ یک جوان حتی پیام تسلیتی به خانواده او داده نشد. بیگلری تأکید کرد که؛ “نظارتها بر فعالیتهای معدنی به شدت کمرنگ است. مجوزها بدون دقت و ارزیابی دقیق صادر میشود و سلامت مردم و محیط زیست فدای منافع کوتاهمدت اقتصادی شده است”.
نماینده سقز و بانه هشدار داد که مردم منطقه نگران شیوع بیماریهای تنفسی، پوستی و حتی سرطانیاند و دولت نمیتواند در برابر این تهدیدها بیتفاوت باشد. او با استناد به اصول قانون اساسی یادآور شد که بهرهبرداری از معادن و منابع عمومی تنها در صورتی مجاز است که حقوق عامه و سلامت جامعه حفظ شود.
بیگلری در ادامه خواستار اقدام فوری رئیسجمهور مبنی بر؛ “بازنگری جدی در روشهای نظارتی معدن، ارزیابی مجدد پروانههای بهرهبرداری و برخورد با بهرهبرداران متخلف” شد.
او همچنین ضمن تأکید بر اینکه اعمال خشونت علیه مردم و ضعف نظارت، خیانت به قانون، دولت و ملت است و تنها با تحقیق مستقل، محاکمه خاطیان و احقاق حق خانواده رشیدی میتوان اعتماد عمومی را بازگرداند، از خانواده رشیدی و شورای تأمین شهرستانهای سقز و بانه در تدبیر درست امور در آن روز قدردانی کرد.
در عین حال که سخنان بیگلری با استقبال بخشی از افکار عمومی روبهرو شده است، پرسشهایی نیز درباره صداقت و شفافیت او مطرح است. شنیدهها حاکی از آن است که برخی نزدیکان این نماینده در معدن قلقله و همچنین کارخانه فرآوری طلا اشتغال دارند و احتمال میرود این اشتغال به واسطه توصیههای او شروع شده باشد.
واکاوی نمیتواند این اخبار را مستقلاً تأیید یا رد کند، اما نماینده و دفتر او میتوانند شفافسازی کنند. اگر موضوع قابل رد است نماینده با جدیت و آسودگی بیشتر میتواند دادخواه خون محمد رشیدی باشد.
اما اگر این اخبار صحت داشته باشد، بیگلری در موضعی دشوار قرار میگیرد؛ چون در هر حال منافع عدهای (ولو اشتغال چند نفر از نزدیکان او) ممکن است به خطر بیفتد. بنابر این نمیتواند همزمان هم به دنبال احقاق حق قربانیان باشد و هم منافع نزدیکانش را در آن مجموعه حفظ کند.
با فرض حالت دوم و این احتمال که این افراد با توصیه نماینده در هر بخش از معدن و کارخانه در حال فعالیت باشند او میتواند از این افراد بخواهد برای شفافیت و اعتماد عمومی از ادامه فعالیت در آن مجموعه انصراف دهند. در غیر این صورت، صحبتهای بیگلری در سایه این شائبهها قرار میگیرد و فاقد تأثیرگذاری خواهد بود.
با این حال، واکنش بیگلری در جایگاه وکیل و نماینده مردم اگرچه لازم بود، اما ممکن است کافی نباشد. ضرورت دارد او بهعنوان نماینده، ماجرا را تا آخر پیگیری کند و اجازه ندهد پرونده مرگ محمد رشیدی به فراموشی سپرده شود. او میتواند با اقداماتی نظیر شفافسازی، مطالبه تحقیق مستقل از دولت و فشار بر نهادهای نظارتی، جایگاه خود را در افکار عمومی تقویت کند.
حادثه قلقله تنها یک قتل ساده نبود، بلکه نمادی از بیتوجهی به حقوق مردم، ضعف در مدیریت منابع طبیعی و بیاعتنایی به سلامت عمومی است. اکنون نگاهها به بیگلری دوخته شده تا روشن شود آیا او میتواند فراتر از شعارها، در عمل نیز مدافع حقوق موکلان خود باشد یا خیر.