ازدواج، شاید وقتی دیگر  

اثاثیه منزل (جهیزیه) و نحوه تهیه آن به عنوان یکی از ملزومات زندگی مشترک در میان خانواده ها موضوعی است که برای نوعروس ها و نو دامادها حایز اهمیت است . هم اکنون هزینه‌های کمرشکن در شرایط خاص اقتصادی جامعه باعث شده جوانان زیادی در صورت تصمیم به ازدواج، کف خواسته های خود را مطرح و اجرایی کنند، در غیر این صورت پرونده ازدواج را به صورت موقت از برنامه های خود خط می زنند.

 

تغییرات اجتماعی که به مرور زمان ایجاد شده سبب شده است این موضوع در صدر توجهات جوانان و خانواده ها قرار گیرد. در گذشته و از آنجا که خانواده ها به صورت گسترده بودند این موضوع قابل طرح نبود، اما با ظهور فردگرایی و تشکیل خانواده هسته ای و شروع زندگی مستقل از خانوادۀ بزرگ، موضوع اثاثیه منزل که نیز مورد توجه قرار گرفت که در اصطلاح به آن جهیزیه می گویند، هرچند شاید این اصطلاح (جهیزیه) در مناطق مختلف متفاوت باشد.

 

قوانین ایران در تامین جهیزیه بیان می‌کند: طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی که در آن به تعریف نفقه پرداخته، “تامین اثاثیه منزل جزئی از نفقه زن به شمار می‌رود، لذا زنان در تامین جهیزیه هیچ تکلیف و وظیفه قانونی ندارند، چراکه تامین اثاثیه منزل بخشی از نفقه است که مرد موظف به تامین آن است و عدم تامین آن آثار و عوارض قانونی را در پی دارد”. اما این موضوع در مناطق مختلف کشور به یک صورت نیست. معمولا در مناطق کورد نشین رسم بر این است که این وسایل از سوی خانواده داماد تهیه شود و یا حداقل در سند ازدواج قید گردد، اخیرا نیز خانواده عروس بسته به میزان توانایی خود گوشه ای از این هزینه را متقبل می شوند، حال آنکه در مناطقی دیگر ممکن است تهیه جهاز بر عهده خانواده عروس باشد. پس می توان گفت وجه قانونی تامین جهیزیه در ایران با وجه عرفی آن تطابق ندارد.

 

اما در همین حال، تهیه این وسایل مشکلات زیادی را متوجه خانواده ها و جوانان می کند. اخیرا که وضعیت اقتصادی به گونه ای جدید رقم خورده و هر قطعه از این وسایل با افزایش باورنکردنی مواجه شده اند این موضوع بیشتر نمود یافته است. یکی از بازاریان سطح شهر در این باره به واکاوی می گوید: تا قبل از نوروز ۹۷ هر ماه سه الی چهار زوج برای خرید اثاثیه منزل به من مراجعه می کردند، اما اکنون این میزان به حداقل ممکن رسیده و ممکن است طی دو ماه کاری حتی یک زوج به من مراجعه نمی کنند.

 

در یکی دیگر از این مغازه ها، زوج جوانی که برای خرید اثاثیه منزل آمده بودند می گویند: آنچه که می بینیم خارج از تصور ما بود، وضعیت بازار به گونه ایست که مجبوریم از آنچه در نظر داشتیم مقداری کوتاه بیاییم و زندگی جدید را با حداقلهای ممکن آغاز کنیم. اما همین حداقل ها نیز کمتر از ۳۰ میلیون تومان آب نمی خورد، سایر هزینه های ازدواج را نیز اضافه کنیم این مبلغ به دو برابر خواهد رسید، این در حالی است که به گفته خودشان موقعیت شغلی و درآمد داماد توان بیشتر از این را ندارد اما کمک های خانواده طرفین توانسته است کمک حال خوبی برای آنها باشد.

در یکی دیگر از مغازه ها، زوج دیگری که به نظر وضع مالی نسبتا مناسب تری داشتند باز هم با احتیاط خرید می کردند. زوجه در گفتگویی کوتاه با خبرنگار واکاوی گفت: با اینکه نامزدم شغل مناسبی دارد اما پدرم چون کارمند است قبول کرده تا گوشه کوچکی از هزینه ها را متقبل شویم و زندگی مان را با دغدغه کمتری آغاز کنیم. وی افزود: اکنون بیشتر خانواده ها و والدین دوست دارند چند قطعه از اثاثیه منزل را به همراه دختر به خانه مشترک شان بفرستند و از نظر من این موضوع اگر با توافق طرفین باشد خالی از اشکال است و حتی می تواند باعث شکل‌گیری بستر تفاهم، تعامل و تشکیل سرمایه زندگی اجتماعی زوجین و خانواده های آنان ‌شود.

 

شاید هزینه های شروع زندگی اولیه برای تعدادی زوج انگشت شمار ناچیز باشد، اما برای خیلی از جوانان ممکن است ازدواج تنها یک آرزو تلقی شود، کمک هزینه هایی که در این راه وجود دارد ممکن است گاهی وقت ها معضلاتی ایجاد کند، به عنوان مثال دریافت بیست تا سی میلیون وام ازدواج شاید بتواند دغدغه بسیاری از جوانان برای شروع زندگی مشترک را حل کند، اما بازپرداخت آن به صورت ماهانه خصوصا اگر شغل و درآمد کافی وجود نداشته باشد حتی می تواند زندگی تازه شکل گرفته را به خطر بیاندازد.

 

فراهم کردن شرایط به گونه ای که باعث وارد آمدن رنج‌ و سختی بیش از حد به جوانان نشود و یا مانعی برای شکل‌گیری ازدواج و تشکیل خانواده نشود شاید به نظر سخت بیاید اما به نظر می رسد کوتاه آمدن حداقلی از زیاده خواهی ها و پذیرش فرهنگ مشارکت در میان خانواده ها می تواند تا حدودی تسهیل گر این امر باشد، اما راه حل اساسی در این مورد که زیربنای آن نیز محسوب می شود اشتغال جوانان است که باز در وضعیت کنونی چنگی به دل نمی زند و نمونه های زیادی نیز وجود دارند که به دلیل نبود شغل و درآمد حاضر به ازدواج نبوده و می گویند شاید وقتی دیگر…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا