بانک های استان کردستان، توسعه محور یا سود محور

بانکهای استان کردستان دیرزمانی است تکلیف خود را با مفهومی به نام «توسعه» روشن کردهاند و سالهاست که شیوهای یکسان برای برخورد با آن دارند. به بیان دیگر دغدغهای به نام توسعهی اقتصادی در چارچوبهای کاری و برنامههای کوتاه و میانمدت آنها جایی نداشته و نسبت به این مفهوم بی تفاوت و منفعل هستند.
تنها در یک ساختار اقتصادی عجیب و متناقض است که یکی از مهمترین مکانیسمهای تامین مالی در اقتصاد میتواند نسبت به توسعه و سازوکارهای رشد و گسترش آن بیتفاوت باشد. البته در چنین وضعیتی باید پذیرفت که در مقابل وسوسهی سودآوری سریع و انبوه، بانکها با فرآیند بعضا طولانی و پیچیدهی رسیدن به توسعهی اقتصادی از رهگذر پشتیبانی مالی از پروژههای کوچک و بزرگ خداحافظی کنند. شاید این گریز و بیتفاوتی به طبیعت کاری نهادهای مالی بازمیگردد که در حوزههایی که احتمال به خطر افتادن سپردههایشان وجود دارد وارد نشوند؛ سپردههایی که این روزها در میدان رقابت برندهای متعدد و متنوع با چنگ و دندان به دست آوردهاند و چندان هم از پایداری آن مطمئن نیستند.
مدیران بانکهای استان در انتخاب میان «سودآوری» و «کمک به تولید و اشتغال»، مدتهاست که در همان گزینهی اول اطراق کردهاند و ریسک سرمایهگذاری در تولید را که بر اساس تجربه، زمینهی آن هیچگاه در کردستان فراهم نبودهاست را به حداقل رساندهاند. آنها با نگاهی به لیست واحدهای تولیدی که در سالهای گذشته و در ازای عدم بازپرداخت وامهایشان به تملک خود درآوردهاند، حاضر نیستند یکبار دیگر خود را در مخمصهی محتمل چرخهی مطالبات معوق ناشی از شکست پروژههای اقتصادی گرفتار کنند. سیستم بانکی در کردستان به همین دلیل به جای توسعهمحوری، سودمحوری صِرف را انتخاب کرده و به یک سیستم بسته و محافظهکار تبدیل شدهاست.
با این رویکرد واضح و مبرهن است که بانکها آگاهانه و به اختیار خود پای در مسیر توسعهی صنعتی استان نخواهند گذاشت و همراه با سایر بخشها در این قضیه درگیر نخواهند شد. به این اعتبار بانکهای استان بازار نسبتاً گرم و جذاب مبادلات مرزی را با حجم بالای داد و ستد که گردش مالی کوتاه و سود بالا را برایشان تضمین میکند به راحتی رها نمیکنند تا در واحدهای صنعتی و تولیدی سرمایهگذاری نمایند که هم ناچار شوند سرمایهی اولیهشان را تامین نمایند و هم پس از اختصاص سرمایهی در گردش، زمانی طولانی را نیز جهت بازپرداخت اصل و سود تسهیلاتشان به انتظار بنشینند. البته این وضعیت لزوما بر تمام سیستم بانکی کشور حاکم نیست. در استانهای برخوردار و نسبتاً توسعه یافته که باور به محوری بودن تولید، هم در میان مدیران بانکی و هم در بدنهی بانکها نهادینه شده است رویکردهای مبتنی بر توسعه همچنان اولویت دارند حتی اگر این امر به قیمت به خطر افتادن منابع بانکها تمام شود.
بخشی از نگاه سیستم بانکی به مقولهی تولید در استان کردستان پیشینهای تاریخی دارد. واقعیت این است که کردستان هرگز جغرافیایی جذاب برای سرمایهگذاری صنعتی و تولیدی نبوده و در بررسی گذشته نیز نمیتوان نقطهی درخشانی از پویایی صنعتی مشاهده کرد که البته این مسأله دلایل مختلفی دارد و ضروری است که محققان منطقه به طور جدی به بررسی آن بپردازند. اما بانکها در سختترین شرایط اقتصادی (که زمان کنونی نیز یکی از آنهاست) همواره تجارت رسمی و اکثراً غیررسمی با آنسوی مرزها را ترجیح داده و با حفظ گردش مالی خود، چندان پیرو نوسانات نبودهاند. به همین دلیل سختگیریها و هفتخوانهای خود در برابر واحدهای تولیدی و صنعتی را در مقابل تاجرهای غیررسمی به راحتی فراموش میکنند و با قبول تامین مالی آنها، هم سودی با درصد بالا به جیب میزنند و هم مطمئن هستند که در بازهی زمانی کوتاهی به اصل تسهیلاتشان نیز خواهند رسید.
با در نظر گرفتن این نکته که اقتصاد ایران اغلب به سیستم بانکی وابسته است شاید درک شرایط کاری حاکم بر بانکها در تصمیمگیریهای کلان در سطح استان و منطقه راهگشا باشد. بانکهای محافظهکار که البته منابع چندان سرشاری نیز در استان ندارند، علاقهی خود به توسعهی تجارت غیررسمی را انکار نمیکنند و در برابر فشارهایی که آنها را وادار به موضعگیری در مقولهی توسعه از رهگذر گسترش تولید میکند همواره ایستادگی کردهاند. لذا در کنار تلاش برای درک و شناخت دیگر متغیرها برای تصمیمگیری در مورد توسعهی کردستان، سیاستِ کاری غیرمولد حاکم بر سیستم بانکی نیز باید در نظر گرفته شود.
منشر شده درنشریه سامان