ریز گردها مهمان ناخوانده ای که ماندگار خواهد شد

حسین حسینی| کارشناس ارشد جغرافیای طبیعی
با وجود اینکه مردم منطقه ما با چنین پدیده ای از روزگاران قدیم، کم و بیش آشنا بوده اند (گَرد قرمز رنگی که در اواخر اسفند ماه بر روی برف انباشته شده در کوهها دیده می شد و مردم به خاک مکه و مدینه (خۆڵی مەککە و مەدینە) می خواندند، گرد و خاک مذکور همراه با فرودهای عمیق مدیترانه و تقویت آن به وسیله دریای سرخ به صورت بسیار رقیق به همراه می آورد که بعضاً هم متوجه نمی¬شدیم. ولی مساله اصلی، تشدید هجوم ریزگردها در مقیاس بسیار وسیع و وحشتناک در سالهای اخیر ( دقیقتر بعد از خشکسالیهای اواخر دهه هفتاد شمسی و بعد از جنگ دوم-خلیج فارس) به منطقه است.
در بررسی کانون های اصلی ایجاد ریزگردهایی که استان کردستان و در کل نیمه غربی ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده است و در گزارش پژوهشگران دانشگاهی ایران که با همکاری برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) منتشر گردیده است، عمده کانون های پدیدآورنده آن در محدوه شمال غربی عراق و شرق سوریه و در بین دو رودخانه مرزی دجله و فرات قرار گرفته است. این محدوده از جنوب به شهر بغداد در عراق و از شمال به شهر جیلان پینار در جنوب ترکیه و رقه در شمال شرقی سوریه (که به نوعی گروه داعش آن را پایتخت حکومت خود اعلام کرده) گسترده شده و از شرق به شهر موصل در عراق و از غرب به شهر ابوکمال در مرز سوریه و عراق می رسد و جمعیتی بالغ بر ۵/۶ میلیون-نفر را شامل می گردد.
اگرچه عمده منطقه مورد نظر را بیابان تشکیل داده است، با این وجود طرح دولت وقت ترکیه به نام طرح (گاپ) که در دهه هشتاد میلادی برای مهار آب های دجله وفرات با هزینه ی سرسام آور ۳۴ میلیارد دلار به مرحله اجرا درآورد و در همان زمان کارشناسان بین المللی برآورد کردند که با اتمام این طرح سوریه تنها ۴۰ درصدو عراق ممکن است ۲۰ درصد میزان دریافتی قبلی از این رودها را به دست بیاورد، همچنین عدم محافظت از این بیابان ها توسط دولت های مرکزی و رها نمودن بخش های بسیاری از زمین های کشاورزی توسط مردم محلی به دلیل جنگ و کشتار اخیر که بالغ بر ۳۴۰ هزار هکتار در قسمت هایی از خاک سوریه در حاشیه رودخانه فرات و حدود ۲۵۰ هزار هکتار در قسمت هایی از خاک عراق و در حاشیه رودخانه دجله و کاهش بارندگی ها، ادامه خشکسالی، گرم شدن کره زمین ، مدیریت نامناسب آب و خاک و توسعه نامتوازن، شرایط بحرانی و خشک شدن تالاب ها و به طور کلی کم شدن رطوبت خاک در منطقه، عدم مالچ پاشی و اجرای طرح های بیابان زدایی در عراق و عربستان از عمده عواملی هستند که متهم به ایجاد و یا تشدید این فاجعه محیط زیستی در منطقه اند. حداقل میتوان گفت، تغییر رژیم آبی که با احداث چندین سد بر روی رودخانه های دجله و فرات وسرشاخه های آن (از جمله سد داریان بر روی رودخانه سیروان)صورت گرفته است موجب کاهش رطوبت خاک در دشتهای رسوبی بین النهرین و خشک شدن هورهای کشور عراق و هویزه، سعدیه، شویجه و…. شده است. با کاهش میزان رطوبت خاک ، از یکسو آستانه فرسایش بادی یعنی حرکت ذرات خاک توسط باد کمتر شده و گرد وغبار با بادهای کم سرعتر شروع به حرکت می کنند و از سوی دیگر شوری خاک نیز افزایش و بصورت پودر درمی آید. زیرا شستشوی طبیعی خاکها صورت نمی گیرد. به همین سبب با اندک بادی همانند آنکه شلنگ بادی را داخل ظرف آردی نماییم ریزگردها در هوا منتشر می شوند. با کاهش رطوبت خاک پوشش گیاهی طبیعی که همانند بادشکن عمل می نمایند نیز کمتر شده و سطح خاک آماده فرسایش می شوند.
دلیل آنکه تعداد وقوع این پدیده در این موقع سال بیشتر شده است و تعداد روزهای گردوغباری افزونتر از مابقی فصول می باشند، به افزایش دمای هوا و تشکیل باد بازمی گردد. با گرمتر شدن هوا، دمای سطح خاک افزایش یافته و در نتیجه دمای هوای مجاور خود را گرمتر می کند. صعود این هوای گرم از سطح خاک به بالاتر ، موجب تلاطم شده و ریزگردها را به داخل هوا منتشر می کند. ریزگردها معضلی است که بسیاری از کارشناسان آن را به بزرگترین معضل زیست محیطی در ایران یاد می کنند بطوریکه طبق گزارش سازمان حفاظت محیط زیست ایران در سال ۸۳ تنها ۳ استان در کشور درگیر آن بوده اند و در سال ۸۷ به ۱۸ استان و در سال ۹۰ به ۲۵ استان افزایش یافته است.
متاسفانه ریزگردها علاوه بر سلامت انسان، سلامت تمام گونههای جانوری و گیاهی را نیز تهدید میکنند.: همچنین تاثیرات منفی این ریزگردها بر بخشهای مختلف اقتصادی، گردشگری، آثار باستانی، کشاورزی و سایر بخشها نیز کاملاً واضح و مبرهن است. آنالیزی که بر روی ذرات گرد و غبار پدید آمده در عراق و عربستان صورت گرفته، نشان می-دهد که بیش از ۵۶ % این ذرات انداز های کوچکتر از ۲۵۰میکرون دارند و به راحتی می توانند در اثر استنشاق از سد دفاعی طبیعی بدن عبور کرده و به طور عمقی به ریه ها نفوذ کنند و از آنجا که قدرت دفاعی بدن راکاهش می دهند. حتی عطسه و سرفه هم قادر به خارج کردن این ذرات نخواهد بود و در مدت زمان کوتاهی جذب خون شده و ریز بودن ذرات گرد و غبار علاوه بر تاثیری که بر سلامت افراد می گذارد، با نشست بر روی اشیاء و نفوذ آن به کوچکترین روزنه ها، می تواند سبب از کار افتادن تهویه و فیلتر نیروگا هها و پست های برق، اختلال درفرایند فتوسنتز گیاهان و کاهش سرعت شیره آنها و در نتیجه توقف رشد و کاهش قدرت دفاعی آنها در مقابل آفات و بیماری ها شده و آلودگی شدید مواد غذایی و آ بهای راکد را سبب شود( همان بیماری وحشتناکی که دامن بلوطهای زاگرس را گرفته است). از سوی دیگر پیش بینی هایی وجود دارد که در نیم قرن آینده دمای هوا در خاورمیانه آنقدر بالا میرود و خشکسالیها و هجوم روزافزون ریزگردها دیگر حیاتی برای ماندن در خاورمیانه باقی نمی گذارند. همچنین روایت هایی از سهم خشکسالی در جنگ های منطقه وجود دارد. همه اینها به دلیل تغییراتی است که انسان روی زمین بوجود آورده است.
آیا ممکن است منطقه و علی الخصوص نیمه غربی ایران از دست این مهمان ناخوانده رهایی یابند؟
با توجه به دلایل گفته شده در بالا درباره علل به وجود آمدن این پدیده ی وحشتناک متأسفانه باید گفت حالا حالاها میزبان این مهمان ناخوانده خواهیم بود؛
۱- دولت ترکیه با توجه به ضعف روزافزون کشورهای سودمند از رودخانه های دجله و فرات (سوریه و عراق)، همچنان بر طبل سد سازیها و انتقال آب آن به آناتولی مرکزی ادامه داده و دیگر صدام حسین قبلی و ارتش مجهز آن و حافظ اسد و کارت فشار آن( اوج آلان وپ ک ک) در مقابل خود نمی بیند که این ریسک را به انجام نرساند.
۲- ظهور و حضور پدیده ای به نام داعش و تسلط و گسترش و جولان بر سرزمینهایی که متأسفانه کانون اصلی ریزگردها هستند و استفاده از انواع جنگ افزارهای مدرن و پیشرفته که باعث برهم خوردن نظم وسازگاری اقلیمی و مورفولیکی منطقه و آوارگی مردم آن مناطق و رها شدن این سرزمینها شده و از طرفی عدم اجماع (عمدی) کشورهای غربی و بعضی از کشورهای منطقه برای فیصله دادن به این قضیه به این زودیها، پس باید شاهد و ناظر این پدیه ی شوم در منطقه باشیم.
۳- گرمایش جهانی و روند گرم شدن کره ی زمین و بحث داغ تغییر اقلیم در تمام کره زمین و مخصوصا محیطهای خشک و نیمه خشکی مانند خاور میانه هم مزید بر علت شده و چه بخواهیم و چه نخواهیم ، باید بگویم دیگر به شرایط آرمانی دهه ها و صده های گذشته باز نخواهیم گشت . آمارهایی که در ۷-۴۶ سال اخیر بررسی شده و دادههای آن موجود است یک روند افزایشی در دما را با یک آهنگ در حدود سه دهم سلسیوس برای هر دهه نشان میدهد. یعنی ما با شرایط گرمایش جهانی همگام هستیم . در مورد بارش هم آمارهای بلند مدت نشان میدهد که ما روند کاهشی را در میزان بارشها داریم. میزان بارش کشور ما در حدود ۲۵۰ میلیمتر است؛ در حالی که همین الآن با آمارهای ۵۰ ساله میزان بارش کشور ۲۳۹ است؛ یعنی همینطور میانگین کشور ما و دیگر مناطق خاورمیانه در حال پائین آمدن است. در تبخیر هم آهنگ افزایشی داریم. تمام پارامترهای هواشناسی که به نوعی این موضوع را نمایندگی میکنند ما را به آن سمت و سو هل میدهند و نگاه ما را به آن طرف میبرند.
دلایل فوق از نظر نگارنده حاکی از آن است که ریزگردها با این شرایط در درازمدت قابل کنترل نیست ولی در پایان مثل هر انسانی که با امید زندگی می کند، امیدواریم که معجزه ای روی بدهد و خداوند این کره خاکی و مخصوصاً منطقه ما را از این مخاطره وحشتناک اقلیمی رهایی بخشد.