سنگ محکی برای منتخب سقز و بانه
امروز ۳۱ اردیبهشت آخرین روز کاری مجلس دهم بود. منبعد صندلیها در اختیار منتخبین یازدهم قرار میگیرد و از هفتم کار خود را آغاز میکنند.
در ارتباط با منتخب سقز و بانه، طبیعی است که افراد زیادی به وی کمک کردند تا در انتخابات پیروز شود، بر این اساس شاید توقعاتی از سوی این افراد جهت تصدی برخی پستهای مدیریتی ارائه شود. اگر نماینده از فکر و توان افراد صاحبنظر، خوشفکر و با توان مدیریتی و اجرایی بالا که شاید حتی کمکی به وی نکرده باشند استفاده کند امر مبارکی است، اما ممکن است همه این افراد چنین توان و چنین دیدگاهی نداشته باشند و صرفا با اهداف شخصی و مشخص به وی نزدیک شده باشند، بنابر این خوب است نماینده تکلیف خود را از هماکنون راجع به چنین موضوعاتی روشن کند.
بهترین تجربه برای منتخب فعلی، هشت سال گذشته است، کسی در دلسوزی و پیگیر امور بودن “محسن بیگلری” شکی نداشت، اما نماینده ادوار نهم و دهم سقز و بانه به واسطه حضورِ حلقهی بستهای از مشاورین، از بسیاری مشورتها از جانب دلسوزانی که میتوانستند به مراتب مشاورانی بهتر از آن حلقهی بسته باشند محروم ماند.
از سوی دیگر، وی نیز برای برخی دوستان خود که همان حلقه بسته بود از هیچ تلاشی فروگذار نکرد که بیشتر در قالب اخذ پستهای مدیریتی در سطح شهرستان و استان برای آنها نمود پیدا کرد و منتقدین معتقدند که عدم رأی آوردن وی در دورهی اخیر تابعی از عملکرد این افراد طی ۴ و یا ۸ سال اخیر در مناصب مدیریتی بود.
از آنجا که کمتر شاهد بهره و تلاش برای انتصاب نخبگان جامعه در مناصب مدیریتی بودهایم و از سوی دیگر نزدیکی به نماینده یکی راههای رسیدن به پُستهایی در ردههای پایین محسوب میشود، لذا نزدیک شدن به نماینده با اهداف مشخص از جانب برخی افراد بعید نیست و بهتر است نماینده منتخب ضمن هوشیاری در این زمینه سعی در جذب آرا و نظرات مختلف و انتخاب بهترینها برای یک عملکرد مناسب داشته باشد، این آغاز کار میتواند سنگ محک مناسبی برای شروع چهار سال نمایندگی وی باشد.