سه گرگ در کوچههای شهر!

✍️بختیار ناهید
در روزهای اخیر بعد از بارش برفی سنگین و کاهش دمای هوا در چند محلهی شهر سقز گذر چند قلاده گرگ به داخل شهر افتاده است. صاحبنظران معتقدند این حیوانات برای تهیه غذا و نجات از گرسنگی در حواشی شهر میان زبالهها گذرشان به این نواحی افتاده است. ساکنان این نواحی ترسیده و هراسان از مسئولان خواستهاند هر چه سریعتر فکری بحال دفع شر این حیوانات وحشی بنمایند!
شایان ذکر است در چند سال گذشته، اخباری از حملهی منجر به مرگ توسط گرگ به انسان در شهر سقز گزارش نشده است یا لااقل آنقدر که انسان گرگ کشته و به محیط زیست آنان تجاوز کرده است گرگ انسان نکشته و در محیط زیست انسان تجاوز ننمودهاند. از سویی سابقه نداشته است. در اقوال قدیمی هم گفته شده گرگها تنها در هنگام گرسنگی و یا برای محافظت از خود و یا تولههایشان اقدام به شکار یا دفاع مینمایند
با این خبر ناخودآگاه یاد شعری از فریدون مشیری افتادم:
گفت دانایی که: گرگی خیره سر هست پنهان در نهاد هر بشر
هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته می شود انسان پاک
و آنکه از گرگش خورد هردم شکست گرچه انسان می نماید گرگ هست
و آن که با گرگش مدارا می کند خلق و خوی گرگ پیدا می کند
مردمان گر یکدگر را می درند گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند گرگ ها فرمانروایی می کنند
و آن ستمکاران که با هم محرم اند گرگ هاشان آشنایان هم اند
خوب است در این روزهای سرد که گرانی بیداد میکند و بیماری و بیکاری چون هیولاهایی چند سر به جان مردم افتاده و صف نان و غم نان با هم توام شده و دهها کودک از نبود و کمبود امکانات دسترسی به تحصیل زانوی غم به بغل گرفته و صدها پدر و مادر از شرم روی نگاه کردن به آنها را ندارند، بعضیها بری مدتی پوزهبند بر دهان گرگ درونشان بزنند و از سر انصاف و کرم اندکی مردمداری پیشه کنند.
صاحب منصبان با احتیاط بیشتری به قطع آب و برق و گاز و تلفن دردمندان اقدام نمایند و درک وضعیت اسفبار مردم را با ادای جملهی “مامورم و معذور” از یاد نبرند. صاحب قدرتان نان مردمی که فقر امانشان را بریده بیش از این سنگ نکرده و لقمه در خون مردم نزنند.
هرچند در منشاء آسمانی داشتن کرونا شک و شبه بسیار است و حدس و گمانهای دست ساز بشر بودن این بلا همچنان به پشتوانهی استدلال قوت دارد اما در مصیبت بزرگ بودن این بیماری و اینکه کرونا مردم بسیاری را از کسب درآمد انداخته و قوت لایموت بسیاری را بلعیده شکی نیست. به صورت انسانهایی که خالی از تعارفات متداول تعدادشان هم کم نیست از این بلیه کیسهها دوخته و جیبها پر کردهاند.
اینها گرگهای واقعی هستند که نه از سر گرسنگی و نیاز به رفع تهدید خون مردم در شیشه میخواهند. گرگهای زر اندوز و پر حرص و طمعی در نهادشان آنان را به دریدن همنوع وامیدارد. مردم باید از این گرگها گه گاهی در کسوت صاحب منصبان و اختیار داران ظاهر میشوند به که پناه باید برند؟
زمانی کسی گفت: کوردها در هنگام مصیبت جز کوههایشان هیچ یار و یاوری ندارند. چنین به نظر میرسد در این سرما، در این درد بی درمان انسانها هم جز همدیگر هیچ یار و یاوری ندارند.
مواظب هم باشیم! درست است که کرونا جسممان را از هم دور کرده است، اما ما میتوانیم آن را به فرصتی برای نزدیک کردن دلهایمان تبدیل کنیم.