سوداگران این بار در کمین درختان کردستان
سوداگران این بار در کمین درختان کردستان
بعد از آنکه حداقل سهممان از میلیاردها متر مکعب آورده آب سالهاست سلب میشود، بعد از آنکه سالهاست انبوه معادنمان سهمی در توسعه شهرمان ندارد، این بار نوبت درختانی است که سرزندگی انسان و طبیعت وابسته به وجود آنهاست و متاسفانه در این میان مردمانی هم ناخواسته در دام سوداگران مرگ کردستان افتاده اند. چند وقتی است قطع درختان بید در سقز به دغدغه دوستداران محیط زیست تبدیل شده است که در رأس آنها انجمن “ژینگە پارێزانی ژیانی سەوزی سەقز” نخستین بار این موضوع را علنی کرد. اما اصل ماجرا چیست؟
به دنبال اجرای طرح “یک سال تنفس به جنگل های شمال ایران” سوداگران جهت تأمین چوب مورد نیاز کارخانههای چوب سراغ کردستان آمده و از همان ابتدای سال ۹۷ در سطحی وسیع اقدام به قطع و بریدن درختان در جای جای منطقه کردند. در این میان درخت #بید که معمولا خودرو بوده و با ارزانترین قیمت ممکن قابل دسترسی است مورد هدف این افراد قرار گرفت. با اینکه قطع درختان بید از گذشته امری معمول بوده اما مطابق اخبار موجود از ابتدای سال این کار شدت و روندی جهشی به خود گرفته و این موضوع تا مدتی با سکوت دست اندرکاران منابع طبیعی و محیط زیست شهرستان روبرو شده بود.
تاسف آنکه بسیاری از کشاورزان صرفا از آن جهت که برای رویش درختی همچون بید زحمتی نکشیده اند و از سویی نیز با آثار و عواقب ناشی از قطع آن مطلع نیستند، ناخواسته در دام افتاده و به راحتی از کنار قلع و قمع درختان زمین خود با کمترین قیمت میگذرند. در طول این سالها نهادهای متولی از جمله جهاد کشاورزی، منایع طبیعی، محیط زیست و … نیز دست روی دست گذاشته و کمترین قدمی در جهت آموزش کشاورزان و آگاهسازی آنان از عواقب احتمالی این موضوع برنداشته اند.
مردم نیز در این مدت ضمن مشاهده ماشینهای حمل چوب در سطح وسیع به راحتی از کنار چنین موضوعی گذشته و هیچگاه به این امر کوچکترین اعتراضی نداشتهاند. همه اینها و چشم پوشی نهادهای مسئول به بهانههای مختلفی از جمله کمبود نیرو و ناتوانی در امر گشت زنی، مافیای چوب را گستاختر کرده و انبارهای موجود در گوشه و کنار شهر )از جمله آیچی، مامهشا، صالحآباد، کانی نیاز، کمنتو و ….) حکایت از حضور یک باند سازمان یافته جهت قطع و حمل درختان بید به خارج از استان دارد که ظن همکاری برخی عناصر در برخی ادارات با مافیای چوب به ذهنها را میرساند وگرنه چشمپوشی تا حدی که این مافیا بتواند چنین انبارهایی را مملو از درختان قطع شده کنند قابل باور نیست.
امروزه تنها جواب مسئولین در قبال مشکلات عدیده مردم نداشتن بودجه کافی است، ظاهرا این پدیده دامن ارگان مربوطه را گرفته و آنها نیز نداشتن نیرو و بودجه کافی را تنها پاسخ به روند زشت زدودن درختان زاگرس عنوان میکنند. همزمان واکاوی پیگیر شایعاتی است پیرامون تخلفات عدیده بعضی از مسئولین که تغییر یکی از دست اندرکاران ارگان مربوطه این گمان را تقویت می کند.
قابل ذکر است از روزی که این موضوع علنی شده است منابع طبیعی نیز اقدامات خود را تسریع کرده و تا کنون ضمن شناسایی چند انبار و توقیف چند محموله چوب، به کسانی که در این کار نقش داشته باشند هشدار داده است که برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. اما این اقدامات مقطعی و زودگذر بوده و می طلبد مردم و مسئولین در کنار یکدیگر مانع از این کار شوند. بدون شک روشنگری و آگاهی بخشی به روستاییان و توجیه این امر که از عواقب ناشی از قطع درختان و تأثیر آن در حاصلخیزی زمین ها و منابع کشاورزی حیات و ممات بشر را به خطر می اندازد می تواند بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد. همکاری و نظارت مردم و تقویت انجمن های مردم نهاد در راستای روشنگری و آگاهی بخشی می تواند تا حدی از عواقب مرگبار این امر بکاهد.