شادبودن حق مردم است
خالد توکلی| جامعه شناس
هر جامعه جشنها، سنن و مراسم خاص خود را دارد. در این جشنها از یک سو بر برخی از سنن و آداب و رسوم تٲکید ویژه و در مواردی مبالغه آمیز می شود؛ از سوی دیگر ممکن است با تساهل و مدارا نسبت به شکستن برخی از خطوط قرمز و عدم رعایت هنجارها و ارزشهای اجتماعی برخورد شود.
در جوامع سنتی و کوچک معمولاً نهاد خانواده مسئولیت برگزاری جشنها را برعهده داشته و با توجه به اهمیتی که در جامعه دارد نقش اصلی را در این زمینه ایفا کرده است. امروزه وضعیت دگرگون شده و به علت پیچیده شدن روابط اجتماعی و ساختار شهرها، در بسیاری از موارد نقش و کارکرد خانواده به نهادهای دیگر واگذار شده است. برگزاری جشنها یکی از این موارد است که اکنون نهادهای مدنی و گاهی دولت خود را متولی برگزاری آن میدانند و برای برگزاری آن برنامه ریزی میکنند. بدیهی است اهداف و مقاصد دولت و نهادهای مدنی از برگزاری جشن نه تنها با آنچه مدنظر خانواده بوده، متفاوت است بلکه با یکدیگر نیز بر سر چگونگی برگزاری جشن و اهداف آن اختلاف نظر دارند.
در جامعه ما که دولت حداکثری است و به نهادهای مدنی اعتماد ندارد یا به دنبال بهره برداری سیاسی از جشنهاست، اغلب تلاش میکند نقش نهادهای مدنی را محدود یا تحت کنترل خویش درآورد. این امر به معنای رسمی شدن حوزه روابط غیررسمی است و اگر علاوه بر ارائه خدمات عمومی، دخالت دولت را به همراه داشته باشد، جشنها کیفیت و کارکرد خود را از دست میدهند و شور و نشاطی که منجر به حفظ سنتها، بهبود روحیه و تقویت اعتماد اجتماعی شود، ایجاد نخواهد شد. در نتیجه بهتر است به نهادهای مدنی آزادی عمل داده شود تا با ابتکار و سلیقه خود نسبت به برگزاری و مدیریت اجتماعاتی که مبنای آنها سنن و رسوم ملی و محلی است، اقدام نمایند.
در این روزها که مشکلات اقتصادی، ذهن و زبان مردم را اشغال کرده و توان آنها را بریده است، مراسم شادی و غفلت از مشکلات – حتی اگر چند دقیقه باشد – مغتنم است و نباید مانع روی دادن این لحظات شاد شویم.