قوخ و مصائب شهری شدن

امروزه توسعه متوازن مناطق شهری تأثیر بسیار زیادی نه تنها بر عادات و شیوه های رفتار بلکه بر الگوهای اندیشه و احساس خواهد داشت. بی توجهی به محلات و مناطق حاشیه ای شهر ممکن است عواقبی خصوصا از نظر احساس و باور به اینکه مسئولین تفاوتی میان شهروندان قایلند بوجود آورد. پس لازمه آن توجه همه جانبه به این مناطق و محلات است تا تمامی شهروندان مادامیکه در یک فضای شهری زیست می کنند چنین احساسی نداشته باشند.
با گذری در محلات شهر سقز می توان این واقعیت را درک کرد که جدا از علل و عواملی که در گذشته باعث بوجود آمدن تفاوت در مناطق شهری شده اند، مدیران و دست اندرکاران کنونی نیز در این امر دخیل بوده و کماکان به آن دامن می زنند. یکی از محلاتی که تا حدود زیادی می تواند مصداق چنین رویکردی باشد محله قَوَخ (قه وه خ) است. محله ای که تا چند سال پیش یکی از روستاهای اطراف سقز بود اما به دلیل افزایش جمعیت در یک برهه زمانی به مرور به منطقه منفصل شهری و سپس به یکی از محلات سقز تبدیل شد. این روند یکی از مهم ترین دلایلی است که موجبات وضعیت کنونی محله مذکور را فراهم کرده است، اما نمی تواند دلیلی بر بی توجهی یا کم توجهی مسئولین امر باشد.

وضعیت این محله از همان ابتدا و در ورودی آن قابل توجه است. چهارراه یا چراغ قرمز پایین تر از پیام نور، در یک طرف شهرک و خیابان دانشگاه با پیاده روهای عریض، فضای سبز و مبلمان مناسب جهت رفاه اهالی و رهگذران که نشان از برنامه ریزی و پیشرفت بر اساس طرح و نقشه قبلی است هرچند ممکن است در آینده نه چندان دور نیز این خیابان با مشکل در تردد روبه رو شود، از سوی دیگر و طبق تابلوی راهنما با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر وارد محله قوخ می شویم که آشفتگی خاص آن گویای همه چیز است.

بحث بر سر ماندگاری نام محله بر اساس همان نام سابق روستایی از مهمترین دغدغه های ساکنین در هنگام آدرس دهی است. با وارد شدن به محله و خیابان اصلی که منتهی به روستای خیدر خواهد شد و هنوز نام و عنوان مشخصی ندارد متوجه بی توجهی ها حتی در نامگذاری این خیابان خواهیم شد، آشفتگی خیابانی فاقد حتی یک سطل زباله که می تواند منشا بیماری های مختلف خصوصا در فصل های گرم سال باشد. اهالی قوخ درحالی که همچون سایر شهروندان مجبور به پرداخت عوارض شهری هستند اما شهرداری از جانمایی چند سطل زباله در این مسیر خودداری کرده است.

ورود به محله و داخل کوچه ها همزمان می شود با تداعی یک روستای دور افتاده و توسعه ناهمگون و ناهموار آن. کوچه هایی با سراشیبی بسیار و مشکل در تردد و تیر برق هایی که هنوز در وسط کوچه ها منتظر دستانی هستند تا آنان را به کناری بکشانند. بیشتر کوچه ها در هنگام بارندگی برف و باران با تجمع آب حاصل از بارش ها غیر قابل تردد هستند و هنوز اقدام چشمگیری برای آسفالت مشارکتی صورت نگرفته است. امروزه در بیشتر روستاهایی که جمعیتی بالای بیست خانوار دارند به یمن وجود شورا و دهیاری شاهد تحول روستا و اجرای طرح های مناسب از جمله طرح هادی روستایی هستیم که محله قوخ سابق بر این به دلیل شکل نگرفتن نهادهای دهیاری و شورا مصداق مَثَل “از اینجا رانده از آنجا مانده” شده است، همچون سایر محلات حاشیه از فضاهای مناسب فرهنگی خصوصا کتابخانه، فضاهای تفریحی و … بی بهره اند، شاید بتوان گفت با وجود نزدیک بودن پارک کوثر و مجموعه حاشیه رودخانه سقز فضای سبز در قوخ توجیهی ندارد اما وجود یک یا چند بوستان با فضای کم می تواند در کنترل هیجانات کودکان مؤثر واقع شود.

بحث املاک و زمین های این محله نیز داستان طولانی دارد. باز همچون سایر مناطق حاشیه زمین های قوخ قربانی زمینخواران و سودجویانی شده که بدون توجه به آینده محله و در نظر گرفتن فضاهای مناسب فرهنگی، آموزشی، ورزشی و… اقدام به تفکیک نامتناسب زمین ها کرده اند. همچنین بلاتکلیفی زمین هایی که نهاد اوقاف و امور خیریه همزمان با سایر مالکین با در دست داشتن سند ادعای مالکیت قسمت عمده ای از زمین ها را دارد و کسانی که به فکر بازسازی خانه های قدیمی باشند در مرحله اول بایستی زمینی را که خود سالها قبل خریده اند از اوقاف اجاره و بعد از آن اقدام به احداث ساختمان جدید کنند.

امید است دست اندرکاران و خصوصا شورا و شهرداری سقز با جدیت بیشتری به این مشکلات بنگرند و همانگونه که در ایام انتخابات این محلات را در اولویت تبلیغات جهت جذب رأی و نظر مردم قرار می دادند در رفع مشکلات نیز در اولویت قرار دهند.