بهزاد رحیمی در گفتگوی اختصاصی با واکاوی:
منافع استان و شهرستان نباید قربانی تسویه حساب دولت و مجلس شود

بهزاد رحیمی هشتمین نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی است، خود را سیاستمدار اصولگرا میداند و بعضا آرمانگراست. او از ممکنها سخن میگوید و تأکید میکند با همین رویه وارد مجلس شده است، وقتی به ذهنش رسید نماینده مجلس شود معطل نماند، برنامهریزی کرد و به رؤیایش رسید، البته نباید فراموش کرد که شرایط ویژه دوم اسفند ۹۸ در این راه بی تأثیر نبود.
اینک در مجلس تنها نمایندهی کُرد در کمیسیون صنایع و معادن است و بر این باور است که از همین جایگاه توانسته پروژهی متوقف شده ذوب آهن سقز را دوباره جان تازهای ببخشد و همین برنامه را برای دخانیات نیز دارد.
او معتقد است در این چند ماه باقیمانده از عمر دولت دنبال تغییرات مدیریتی نیست و میخواهد نقش یاریگر مسئولان را بازی کند و شعار “وەرزی نوێ” را دلیلی بر این مدعا میداند.
رحیمی در مصاحبهی مفصل و اختصاصی با واکاوی به صورت مشروح از کمبودها و پتانسیلهای سقز و بانه میگوید و جهتگیری و تأکیدی جدی بر توسعهی این شهر و استان دارد و میگوید “منافع استان و شهرستان نباید قربانی تسویه حساب دولت و مجلس شود”.
مصاحبه مفصل را در ادامه میخوانید:
واکاوی: شما با شعار “وەرزی نوێ” وارد رقابتهای انتخاباتی شدید! از نحوهی انتخاب این شعار بگویید.
رحیمی: اکنون که در آستانه سال نو هستیم و حدود یک سالی هم از انتخابات دوم اسفند ۹۸ میگذرد خوب است از همین تریبون ضمن تبریک سال نو، یک بار دیگر از همشهریان سقز و بانه بابت اعتمادی که به من کردند تقدیر و تشکر نمایم.
اما در مورد شعار “وەرزی نوێ”؛ هر فردی که خود را در معرض انتخاب مردم میگذارد باید یک پیام کوتاه برای آنها داشته باشد که نشان تغییر راه و روش قبلی باشد، اگر قرار بر ادامه منش قبلی بود لزومی به برگزاری انتخابات نبود. ما نیز در اتاق فکر متشکل از همفکران، ابتدا بر کلمهی تغییر و سپس بر عنوان فصل نو به توافق رسیدیم، اما این کلمه و عبارات فارسی بودند و در نتیجه ترجمه کُردی آن که “وەرزی نوێ” بود انتخاب شد که اتفاقا با خواستهها و تمایلات ما که تغییر بود همخوانی داشت.
واکاوی: شما بیشتر با لباس کُردی در انظار حاضر میشوید و این موضوع در مجلس نیز دیده شده است، نظر همراهانتان در مجلس در مورد لباس کُردی چیست؟
رحیمی: در مجلس لباس کُردها و بلوچها با بقیه متمایز است و من نیز بیشتر در مناسبتها با لباس کُردی ظاهر میشوم و این موضوع همیشگی نیست. با این حال لباس کُردی مورد استقبال همکاران مجلس قرار گرفته است.
واکاوی: چگونه شد که در انتخابات داخلی مجلس عضو کمیسیون صنایع و معادن شدید؟
رحیمی: ما در مجمع نمایندگان استان تصمیم گرفتیم در کمیسیونهای مهم مجلس عضو شویم. معمولا کمیسیونهای امنیت ملی، برنامه و بودجه، اقتصادی و صنایع و معادن جزو پرطرفدارترین کمیسیونها هستند. این دوره برای اولین بار عضویت در کمیسیونها امتیازبندی شد؛ کسانی که نماینده ادوار بودند ۲۵۰ امتیاز داشتند و سپس مدرک و رشته تحصیلی مرتبط نیز حایز امتیاز بود، من واجد شرایط برای حضور در کمیسیونهای اقتصادی، آموزش و صنایع و معادن بودم، در نهایت آقای فرشادان که ۲۵۰ امتیاز دوره قبل را داشت توانستند به کمیسیون برنامه و بودجه بروند. خانم قاسمیپور کمیسیون آموزش، دکتر فتحی بر اساس مدرک تحصیلی در کمیسیون بهداشت و آقای اوسطی نماینده قروه نیز که در حوزه کشاورزی فعالیت داشت به کمیسیون کشاورزی رفت. من در نهایت برای کمیسیون صنایع رتبه ۱۷ را آوردم، همزمان این نکته را در ذهن داشتم که یکی از زیربناهای توسعه در سقز و بانه صنایع و معادن است و با توجه به ظرفیتهایی که این دو شهر دارند میتوان در راه توسعه آنها از طریق کمیسیون مذکور قدم برداشت. جالب اینکه در مرحله بعد که آقای زندیان (نماینده بیجار) آمدند به کمیسیون اقتصادی رفتند و به این ترتیب شش نماینده در شش کمیسیون مهم عضو شدیم که امیدواریم به نفع استان باشد.
واکاوی: با توجه به این که ما از یک طرف در استان معادن غنی داریم و از طرفی در حوزه صنعت جزو استانهای کم برخوردار هستیم، شما چه نقشی میتوانید در ارتقای این وضعیت ایفا کنید؟
رحیمی: ما در استان کردستان ۹۰۴ واحد صنعتی دارای پروانه داریم که نزدیک ۱۳هزار شغل واقعی ایجاد کردهاند. اگر بر اساس اشتغالِ کمتر از ۲۰ نفر، ۲۰ تا ۵۰ نفر و ۵۰ تا ۱۰۰ نفر حساب کنیم واحدهای بالای ۵۰ نفر در استان کردستان حدود ۲۰ واحد است و در مابقی واحدها هرکدام ۱۰ تا ۱۵نفر مشغول به کارند که صنایع کوچک نام میگیرند و چندان به چشم نمیآیند، بنابراین ما باید تلاشمان بر راهاندازی صنایعی باشد که میزان اشتغال را بالا ببرد.
در سقز سه مورد برای چنین صنایعی آماده است: یک؛ ذوب آهن صاحب که ۸۰۰ نفر اشتغال واقعی خواهد داشت و جزو صنایع پیشران و مادر در استان کردستان خواهد بود، چراکه از هفت چرخه فولاد چهار چرخه را داراست و این به تنهایی میتواند چهره نه تنها سقز بلکه استان کردستان را نیز متحول کند. اما این کارخانه در دو سال اخیر به خاطر تحریمها شرایط مناسبی نداشت و با پیگیریهایی که از طریق صمت استان و معاونت اقتصادی استانداری داشتیم سرمایهگذار اصلی بخش زیادی از سهام را به یک شرکت داخلی واگذار کرد و اکنون این شرکت با تمام ظرفیتها پای کار است. این صنعت اگر راه بیفتد تغییرات مثبتی حتی در آموزش به همراه خواهد آورد، به این صورت که برای دانشگاه علمی کاربردی سقز که سه سال تعطیل بود تعهد دادیم که صنایع لازم را برای این دانشگاه راهاندازی کنیم چون اساس در این دانشگاهها همراهی صنعت است.

اما دو واحد صنعتی دیگر “دخانیات سقز” و “کارخانه طلا” است. در مورد دخانیات، مدیرعامل دخانیات ایران هفته گذشته قرارداد احیای سه خط تولید سیگار را که در هر خط ۱۵۰ نفر مشغول به کار خواهند شد با دو سرمایهگذار بومی منعقد کرد و به این ترتیب دخانیات سقز در سال ۱۴۰۰ به چرخه تولید بازخواهد گشت.
صنعت سوم که بسیار مهم است کارخانه طلا است. تا چند وقت پیش طرفداران محیط زیست به دلیل مخاطرات زیست محیطی که برای سد چراغ ویس وجود داشت با راهاندازی آن مخالفت داشتند، این نکته مورد تأکید است که تکنولوژی لازم برای صنایع طلا در هر جای جهان یک روش است و چون هم اشتغال و هم سلامت مردم مهم است تصمیم بر آن شد تا در پایین دست سد چراغویس که ۲۵ کیلومتر از معدن دور است کارهای فرآوری انجام شود و محیط زیست استان نیز با آن موافقت کرده تا عوارض آن به حداقل برسد و به زودی کار آغاز بشود.
این سه طرح بزرگ جدا از صنایع کوچکی است که برنامهریزی شده از جمله تعریف شهرک صنعتی شماره دو سقز و حمایت از سرمایهگذاریهای ریز و درشت دیگر و اینها ناشی از ظرفیتها و ارتباطاتی است که در کمیسیون صنایع فراهم شده است.

واکاوی: سالهاست حوزهی درمان سقز و بانه لنگ میزند و این در حالی است که اگر فرضا در سقز یک مرکز درمانی قدر وجود داشته باشد فردی که از اقلیم کردستان میآید حاضر نخواهد بود به تهران و یا تبریز برود. افق نگاه شما برای گذر از این شرایط چیست؟
رحیمی: این انتظار برای سقز انتظار بهحقی است و به عنوان دومین شهر استان یک ترکیب جمعیتی حدود ۸۰۰ هزار نفری را پوشش میدهد. تا زمانی که بیمارستان شفا نبود نمیتوانستیم چنین ادعایی داشته باشیم، اما برای تکمیل این چرخه نیازهای دیگری لازم است از جمله تجهیزات نو و به روز که تلاشهای خوبی در این راه صورت گرفته و بخشی از آن را مدیون رسانههایی هستیم که تجهیز هرچه سریعتر بیمارستان را فریاد زدند. با وجود تجهیزات، حلقهی مفقودهای در این وسط وجود دارد که نباید از آن غافل شد و آن پزشک متخصص است و حضور جراح مغز و اعصاب در بیمارستان شفا یکی از این موارد است. ما پزشک متخصص و فوق تخصص زیاد داریم، اما مشکل در اینجا زمان است، برای این کار لازم است هرچه سریعتر فرودگاه آماده شود، فرودگاه فقط برای سفر به تهران و کیش و دبی نیست، فرودگاه برای خدمات بیشتر به مردم و یک گزینهی تشویقی برای پزشکی است که در تهران نشسته است، با این حال افق روشنی برای این حوزه وجود دارد که تلاش بیشتری را میطلبد.
واکاوی: بحث شیرین فرودگاه به کجا رسید؟ چشمانداز برای تکمیل فرودگاه سقز کِی است؟
رحیمی: بر اسا وضع موجود و آنچه مسئولان مرتبط پیگیری کردهاند میگویم انتهای تابستان ۱۴۰۰. شما میدانید تا زمانیکه جاده جایگزین مریوان جانمایی نشود امکان پیشرفت کار در فرودگاه وجود ندارد، عملیات این جاده خرداد ۹۹ شروع شد و اکنون آماده آسفالت است، به محض جایگزینی جاده عملیات باند فرودگاه نیز از سر گرفته خواهد شد. مشکل دوم دکلهای برق فشار قوی است، برای رفع این مشکل خارج از اعتبارات فرودگاه، اعتباری برای جابجایی آن در سفر آقای نوبخت تأمین شد. در سفر اخیر رئیس مجلس نیز ایشان قول دادند شخصا برای تجهیزات داخلی فرودگاه مکاتبه خواهند کرد و همچنین فرمانداری سقز نیز قول واگذاری ساختمان نیمهکاره در کنار پارک لاله را به شرکت هواپیمایی جهت تأسیسات اداری داده است.
واکاوی: شاید بیشتر از یک دهه است که یک گفتمان انتقادی شکل گرفته که میگوید اگر سقز جزو آذربایجان غربی بود پیشرفت بیشتری به خود میدید. در این گفتمان مدیران سنندجی به عنوان یک دستانداز دیده میشوند! مردم میپرسند چرا سقز هنوز یک مرکز دانشگاهی سراسری در زمینههای پزشکی و پیراپزشکی، علوم پایه، فنی و حتی کشاورزی ندارد؟ واکنش شما به این قبیل موضوعات چیست؟
رحیمی: از بیمارستان شفا آغاز کنیم، یک مافیای پزشکی درمانی در استان وجود دارد، پزشکی جدا از اینکه یک علم است یک نوع تجارت نیز هست و از دید این مافیا بیمارستان شفا یک رقیب محسوب میشود، تغییر این نگاه از طریق افزایش سهم مدیریت سقز در دانشگاهها و سایر مراکز امکانپذیر است. در حال حاضر ما در کل استان تنها چهار مدیرکل سقزی و بانهای داریم؛ پُست، مخابرات، تعاون روستایی و منابع طبیعی که شاید چندان تأثیرگذار نباشند، در عوض در استانداری، آموزش و پرورش، دانشگاه علوم پزشکی و دانشگاه کردستان هیچ سهمی نداریم و من در این زمینه تلاش خود را به خرج خواهم داد. اما نسبت به اینکه جزو آذربایجان باشیم خیر! و نباید چنین فکری حتی به ذهنمان خطور کند، بلکه اگر قراری بر تغییر باشد سقز باید محور این تغییر باشد.
واکاوی: در مورد دانشگاه چه تلاشهایی داشتهاید؟
رحیمی: ابتدا از حوزه پزشکی و پیراپزشکی صحبت کنیم، شرط مجتمعهای آموزشی سلامت که شامل مامایی، پرستاری و بهداشت محیط میشود در شهرهای بالای ۱۵۰ هزار نفر جمعیت و بیمارستانهای بالای صد تختخوابی و دارای مکان برای آموزش است. ما دو شرط اول را بی عیب و نقص داریم و مجوز نیز صادر شده، منتهی به لحاظ مکان پیگیر چند جا از جمله ساختمان تأمین اجتماعی در نشمیلان شدهایم تا به طریقی به دانشگاه علوم پزشکی واگذار شود وگرنه در حال حاضر به نام مجتمع آموزش سلامت، دانشکده پرستاری سقز مهر امسال ۱۰ دانشجو پذیرش کرده که فعلا در دانشگاه علوم پزشکی کردستان مشغول تحصیل هستند تا هر زمان بستر فراهم شد به سقز بازگردند.

دانشکده علوم و فنون نیز زیرمجموعه دانشگاه کردستان است که مشابه آن در قروه و بیجار وجود دارد. در سقز برای این موضوع دو مشکل وجود دارد، ابتدا مکانیابی آن که خارج از محدوده است که رساندن تأسیسات زیربنایی و جاده دسترسی بسیار هزینهبر است و دوم اینکه ردیف بودجه برای آن تعریف نشده است. امسال به خاطر محدودیتهای بودجهای نتوانستیم برای آن ردیف تعیین کنیم که حتما سال آینده این موضوع یکی از اولویتها خواهد بود. هرچند دانشگاه از محل اعتبارات خود مبالغی را برای آن در نظر گرفته است. این دو مورد به سرانجام برسد به بحث دانشکده کشاورزی نیز ورود پیدا خواهیم کرد.
واکاوی: چند ماهی است در کردستان مدیرکل بیمه درمان تأمین اجتماعی نداریم، این یک بحث، دوم اینکه دو فرد در سقز و تهران یک مبلغ برای بیمه پرداخت میکنند، اما فرد تهرانی از بیمارستان میلاد خدمات دریافت میکند و شهروند سقزی از یک درمانگاه معمولی! واکنش شما به این دو موضوع چیست؟
رحیمی: در مورد مدیریت، ما نمایندگان مجلس مقصریم. فردی که دکتر فولادی پس از خود معرفی کرد پزشک نیست و سنوات خدمتی وی نیز بالای ۳۰ سال است. یکی دو نفر از نمایندگان با این موضوع مشکلی ندارند. اما تعداد دیگری از نمایندگان از جمله بنده موافق یک نیروی درمانی بودیم که دکتر “افشین احمدی” را معرفی کردیم ولی تابحال بدون نتیجه مانده است که البته تجربه نشان داده است که معمولا در این موارد نفر سوم معرفی میشود.
اما در مورد هزینه بیمه متأسفانه این یک واقعیت است و دست ما نیز بسته است. بیمارستان تأمین اجتماعی سقز تنها مرکزی است که مابین سنندج و ارومیه قرار دارد و بنابر این پذیرای بخش عظیمی از مراجعین منطقه است و با این توجیه توانستیم مسئولان را مجاب به اختصاص یک دستگاه سیتیاسکن به این بیمارستان کنیم تا خدمات مناسبتری به مراجعین ارائه دهند.
واکاوی: رابطه شما با مدیران استانی چگونه است؟
رحیمی: در مجلس یازدهم به طور عام یک نوع تقابل با دولت دیده میشود، بنای تقابل از آنجا گذاشته شد که رئیس جمهور در ۱۰ ماه از عمر مجلس یازدهم تنها در افتتاحیهی مجلس حاضر شد، نه برای معرفی وزیر و نه برای دفاع از بودجه در مجلس حاضر نشد. وقتی لایهای پنهان از تقابل دولت و مجلس دیده میشود طبیعتا بر رفتار ما نیز تأثرگذار است که البته بنای من بر تعامل و همراهی بوده تا استان و شهرستان بر سر تسویه حساب ضربه نخورد و اکثر همکاران نیز چنین دیدگاهی دارند و به آنها نیز توصیه کردهام که بخواهیم یا نخواهیم نمیتوانیم چندان در تغییر مدیران تأثیرگذار باشیم پس بهتر است حداقل نقشی در دلسردی مدیران نداشته باشیم.
واکاوی: آیا به صورت کلی، جهتگیری مدیران استانی را به سمت و سوی توسعه میبینید؟
رحیمی: پاسخم به این سؤال “خیر” است. شما رتبهبندی اخیر استانداریها را دیدید که کردستان چه جایگاهی داشت! سال گذشته نیز گفتند استان کردستان رتبه اول فساد اداری را دارد، در این فساد اداری بحث مالی مطرح نیست، بلکه بحث مشتری مداری است! من معتقدم که برخی مدیران باید از صندلی خود دل بکنند و به میان شهروندان بیایند. دلبستگی به جایگاه مدیریتی خیلی از مدیران را محافظهکار و قانونمدار کرده است، که البته قانونمداری به خودی خود مهم است منتهی باید از ظرفیتهای آن به درستی استفاده کرد. گاهی اوقات دیدگاه مدیران کشوری نسبت برخی مسائل بهتر و بازتر از مدیران استانی است.
واکاوی: عُرف نه چندان قابل قبولی است که هر فرد به محض قبولی در انتخابات، دوستان خود را به کار گمارده است، نظر شما در مورد رویههای تغییر مدیران چیست و دوست داریم سه ارگان با عملکرد مثبت و سه ارگان با عملکرد منفی را در هر دو شهر سقز و بانه نام ببرید!
رحیمی: یکی از مفادی که در شعار “وەرزی نوێ” گنجانده شده بود این بود که ما برای تغییر اتوبوسی نیامدهایم! هرچه باشد این افراد فرزندان این شهر هستند و اگر مدیر نباشد در یک جایی کارمند است و بنابر این از ظرفیتهای وی میتوان استفاده کرد مگر اینکه وی بازنشسته شود. اما اگر تغییری صورت گرفت ابتدا بر اساس ضرورت و در ثانی بر اساس درخواست مافوق آنها صورت گرفته است و اعتقاد داریم تا زمانی که فرد خدمت صادقانه انجام دهد راه برای او باز است مگر اینکه خلافش ثابت شود. اما اعتراف میکنم که من در حال حاضر نسبت به تغییر بسیاری از آنها موفق نخواهم شد، چون گفتم که من نماینده مجلس یازدهم هستم و دولتی بر سر کار است که ممکن است اختلافاتی با مجلس داشته باشد بنابر این در تغییرات چندان موفق نخواهم بود.
در مورد سه ارگان با عملکرد مثب و یا منفی؛
ادارات با عملکرد مثبت در سقز: آموزش و پرورش-امور آب-کمیته امداد
ادارات با عملکرد منفی در سقز: جهادکشاورزی-دامپزشکی-بهزیستی
ادارات با عملکرد مثبت در بانه: آموزش و پرورش-برق-جهادکشاورزی
ادارات با عملکرد منفی در بانه: شهرداری-امورآب-گمرک
واکاوی: نظرتان در مورد عملکرد دو فرماندار سقز و بانه چیست؟
رحیمی: من بر اساس رضایتی که شهروندان از آقای رستمپور داشتند و بررسیهایی که خودم داشتم به این نتیجه رسیدم که فرد مناسبی برای فرمانداری بانه است و خوشبختانه تاکنون نیز عملکرد مثبتی داشته است.
اما در مورد سقز این یک واقعیت است که تغییر فرماندار این شهر چالشبرانگیز است، روز اول که با آقای کریمیان صحبت کردم گفتم ممکن است مردم منتظر باشند تا من برای تغییر فرماندار سقز اقدام کنم! اما چون نارضایتی از عملکرد وی نداشتم فقط به این نکته تأکید کردم که با نظارت و تعامل مناسبتر با مدیران، در پی جلب رضایت بیشتر شهروندان باشد که البته این کار نوعی گلهمندی را نیز میان دوستانم ایجاد کرد اما من چون برای تیم سازی نیامده بودم ماندن ایشان را ترجیح دادم.
واکاوی: فرض کنیم دولت سیزدهم امروز بر سر کار میآید، میزان مقاومت شما در تغییر این دو فرماندار چقدر خواهد بود؟
رحیمی: بدون تعارف بگویم، شاید برای خودشان سخت باشد که بمانند، خصوصا برای آقای کریمیان که روابط حسنهای با اصلاحطلبان دارد و اگر دولت اصولگرا بر سر کار بیاید شاید خودش چندان مایل به همکاری نباشد. در اصل هم فرماندار منصوب استاندار است و اگر یک دولت و به تبع آن یک استاندار اصولگرا بر سر کار بیاید ممکن است تغییراتی در فرمانداریها صورت بگیرد.
واکاوی: در ویکیپدیا نوشته شده: “بهزاد رحیمی سیاستمدار اصولگرای ایرانی است،…”. واکنش شما به این عنوان چیست؟
رحیمی: من تا قبل از ورود به مجلس سیاستمدار نبودم، در هنگام ثبتنام نیز خود را مستقل معرفی کردم، در ماجرایی هم که در هنگام انتخابات روی داد، جمعیت جمنا میثاق نامهای برای من فرستاد که تعهد بدهم موقعیت هرکدام از کاندیداها بهتر بود به نفع وی کنار بکشم که من آن را قبول نکردم. از طرفی با توجه به اینکه اصولگرایی خصوصا در دوران انتخابات در سقز و بانه نوعی دافعه ایجاد میکند یکی دو تن از کاندیداها با نفوذی که در سنندج داشتند خواستند من را با پرچم اصولگرایی معرفی کنند و اینگونه به من ضربه بزنند که موفق نشدند. اما با ورود به مجلس و فضای کلی آن متوجه این موضوع شدم که تفکر اصولگرایی بهتر میتواند زمینه تعامل من با رئیس مجلس را بری پیشرد توسعه در سقز و بانه فراهم کند.
واکاوی: به عنوان سؤال آخر؛ سه برنامهای که فکر میکنید میتوانید در پایان این دوره به عنوان کارنامه از خود ارائه دهید کداماند؟
رحیمی: اول: تغییر وضعیت اشتغال از وضعیت موجود به وضعیتی مشخص و قابل قبولتر و با این عنوان که من در کمیسیون صنایع حضور داشتهام و در این راه تأثیرگذار بودهام. دوم؛ سهم مدیران استانی را از تعداد کنونی به تعداد بیشتر و مشخصتری برسانم. سوم اینکه؛ سهم سقز و بانه را از تخصیص آب که اکنون ۸۰۰ هکتار است به ۲۵ هزار هکتار برسانم، هرچند در این زمینه نهادهای دیگر مسئول هستند اما مطالبهگری از جانب من قطعا صورت خواهد گرفت.