کُشتی سقز؛ از تاریخسازی تا تناسب اندام

کُشتیِ سقز با بضاعت انسانی مناسب مدتهاست در حسرت افتخارات گذشته روزگار سپری میکند و در مصاف با حریفان غالباً کم آورده است، اما بازگشت به روزهای خوب هم غیرممکن نیست.
نگرش مثبت جامعه به ورزشهای زورخانهای و کُشتی موجب شد جوانان با تلاش در این عرصه حماسه ها خلق کنند و در نتیجه والدین نیز برای نامنویسی نونهالان به سالنهای کُشتی شتافتند و در سالهای نهچندان دور علیرغم گنجایش محدود سالنها استقبال متقاضیان بهحدی بود که تمرین یک رده سنی در سه تایم مبتدی، متوسط و قهرمانی برنامهریزی شده بود.
اما با گذر زمان و تحولات مختلف و از جمله سربرآوردن برخی رشتههای ورزشی دیگر، میزان استقبال عمومی و حمایتهای مالی دولت از کُشتی کاهش یافت و میتوان گفت پس از سال ۱۳۸۰ خودنمایی کُشتی پیشکسوتان از ردههای سنی دیگر سبقت گرفت.
تربیتبدنی سابق، آموزش و پرورش و کارخانه دخانیات، ارگانهایی بودند که امکاناتی را برای کشتی فراهم و برخی مربیان را نیز استخدام کرده بودند، اما به ندرت امتیازاتی مانند استخدام و تسهیلات مختلف ارگانهای نامبرده شامل ورزشکاران میشد و بسیاری از آنها هنوز هم اندر خم اشتغال، روزگار سپری میکنند. در این بین، سازمانهای بنیاد شهید، بسیج و زندانها نیز دستی بر آتش داشتند.
حضور همزمان چند دستگاه دولتی در یک رشته خاص بیانگر ظرفیت بالقوه شهرستان بود و جا داشت نویدبخش رقابتهای سازنده باشد اما علیرغم وجود مربیانی در سطح ملی و مجرب؛ گاها رویکرد سنتی و سلیقهای بە استعدادیابی، پروش و هدایت کُشتی گیران را به بیراهه میبُرد. بنابراین و با توجه به اینکه کُشتی نقشه راه معینی نداشت ظن اینکه شماتیک پیشرفت این رشته دچار انحراف معیار شده باشد بیشتر شد.
از طرفی وجود نزاع و جرایم خشن در جامعه کُشتی رسانهای نمیشد، همزمان کار به جایی رسید که سوابق ارنج یک تیم کامل متشکل از اوزان رسمی فیلا در زندان سقز به ثبت رسید! که فراوانی جامعه آماری علاقمندان را میتوان یکی از دلایل آن برشمرد و بازخورد این مسائل، ورزش اول شهر را در معرض قضاوت قرار میداد.
آنسوتر روشهایی که برخی مربیان و باشگاهها در شیوه سنتی پیش گرفته بودند چندان با علوم روز همخوانی نداشت. این عوامل باعث شد تا به تدریج سالنهایی که مملو از شیفتگان کشتی، والدین و هواداران بود به خلوت گرایید و روزهای خوب کشتی به نوستالژی تغییر یافت.
خوشبینی جامعه نسبت به موضوعات مختلف مستلزم روزآمدی است و باید قبل از آنکه رقابت و جناح بندیهای هیأت کشتی باعث شود کشتیگیر سالاری ریشه بدواند آستینها را بالا زد و مردم را با کشتی آشتی داد.
میتوان با مدیریت امکانات موجود، مدارس کشتی و حتی پایگاه قهرمانی راه انداخت، روشهای تمرینی را تغییر داد و سبک منسوخ ۵ دقیقه نرمش و کشتی تا پای دوش را کنار گذاشت، سیکلهای بدنسازی، هوازی، مرور فن و توانبخشی ذهنی را جایگزین کرد تا تلقین خشونت و انباشت آسیبدیدگی و خستگی در ورزشکاران جای خود را به آمادگی جسمی و روحی بدهد و با فراخوان نخبگان از دور و نزدیک دوباره در ورودیهای شهر شاهد مراسم بدرقه و استقبال نامآوران کشتی باشیم.