چیزی به نام مسافر نداریم/ همه برای نابودی گردشگری در سقز دست به دست هم دادهایم

سالهای گذشته را تصور کنید که در گوشه و کنار پارکها و بوستانهای سطح شهر شاهد برپایی تعداد زیاد چادرهای مسافرتی بودیم، علاوه بر این هتلها، مسافرخانهها و ستاد اسکان مسافران تابستانی تا حدودی چشمگیر بود و اگر در یکی از مسیرهای اصلی شهر قدم میزدیم دست کم روزانه چند ماشین آدرس اماکن مسافرتی را جویا میشدند، اما حالا کمتر شاهد حضور مسافران هستیم و به گفته یکی از هتلداران سقز، چیزی به نام مسافر نداریم.
در اینکه چرا ورود گردشگر به سقز کم شده است دلایل مختلفی میتوان عنوان کرد. یک کارشناس گردشگری در گفتگو با واکاوی با بیان اینکه سقز تمام شاخصههای لازم برای گردشگرپذیر بودن را دارد گفت: اما عوامل متعددی دست به دست هم دادهاند تا این مهم صورت نگیرد. نه در حوزه زیرساختها و نه در حوزه بازار، اقدامی برای جذب گردشگر انجام نشده است.
این کارشناس حوزه گردشگری در مورد چرایی کاهش ورود مسافران به سقز و یا ماندگار نشدن آنها ولو برای مدتی کوتاه در این شهر گفت: سقز بسیار بیشتر از شهرهای اطراف در مسیر تردد و به اصطلاح در شاهراه ارتباطی قرار دارد و این مزیت بسیار بالایی است. از طرفی، سقز بازار گستردهای دارد و این میتواند برای یک شهر یک امتیاز مهم محسوب شود. همچنین سقز تا حدودی طبیعت مناسب و اماکنی برای گردشگری چه در داخل شهر و چه در روستاهای تابعه دارد که با مجموع اینها مسافر شاید بتواند دو روز را صرف گشت و گذار و خرید و … کند.
اما برابر هر کدام از این مزیتها موضوعاتی وجود دارد که گردشگری را در این شهر تعطیل کرده است. ازجمله در حوزه اماکن گردشگری هیچگاه آنچنان که شایسته است این اماکن معرفی نشدهاند. در بسیاری از شهرها شاهد اتوبوسهای گردشگری هستیم و این اتوبوسها هم برای مسافران است و هم برای مردم آن شهر. چه ایرادی دارد یک اتوبوس به این کار اختصاص یابد؟ بگذارید چهار روز هم مسافر نداشته باشد، بلاخره کسانی از روی کنجکاوی هم که شده جویای این اتوبوس و مقاصد آن میشوند، این در حالی است که در سقز بر سر حضور یک نفر در حمام حاجی صالح که اکنون به موزه شهری تبدیل شده دعواست، نه میراث فرهنگی و نه شهرداری حاضر نیستند یک نفر نیرو برای این مکان اختصاص دهند.
یا شهرداری چند سال است بر پروژه اطراف رودخانه سقز و پل معلق و زیپلاین و … مانور میدهد اما هنوز نتوانسته کار درخوری در اطراف رودخانه انجام دهد و پروژهها همچنان نیمهتمام و یا تعطیل هستند و در طرح پیادهراه نیز ناکام ماند. پس گردشگر بیاید کجا را ببیند؟ یا اداره میراث فرهنگی علیرغم تلاشهایی که داشته نتوانسته یک عمارت تاریخی را تملک کند. بلاخره اگر میخواهیم گردشگر جذب کنیم و این کار منجر به درآمدزایی شود باید هزینه بدهیم و سرمایهگذاریهایی انجام دهیم، اما در این زمینه کمکاریهای زیادی صورت گرفته است.
این کارشناس اضافه کرد: در موضوع بازار وضعیت به مراتب بدتر است. سقز علاوه بر مزیت مرزی بودن، بر سر یک شاهراه قرار دارد و میتواند بازار بزرگی را با انواع و اقسام کالاها تشکیل دهد، اما بازاریان ما از این مزیت چه استفادهای بردهاند؟ چه نوآوریهایی انجام دادهاند؟ فردی که حاضر نیست تا ساعت ۱۱ مغازه را باز کند و با گرمای ساعت یک کرکره را پایین میدهد و بعد از ظهر نیز در بهترین حالت ساعت ۴ تا ۷ مغازه را باز میکند چگونه انتظار دارد مسافر را جذب کند و آن مسافر وقتی برگشت تعریف اجناسش را پیش دو نفر دیگر بگوید؟ در حالیکه شهرهای اطراف از صبح تا پاسی از شب بازار بیدار است و به عنوان قلب تپنده شهر فعال است و بازاری برای مسافر دست و پا میشکند و اگر خودش جنس مورد نیاز مسافر را نداشته باشد چند مغازه دیگر از در و همسایه را میگردد تا آن جنس را برای مشتریای که مسافر است پیدا کند. اما ما همه دست به دست هم دادهایم تا موضوع گردشگری از سقز پاک کنیم.
در این ارتباط یکی از هتلداران سطح شهر نیز با بیان اینکه در حال حاضر چیزی با تعریف مسافر یعنی فردی که تنها و یا همراه با خانواده جهت گشت و گذار و یا خرید و… به اینجا بیاید و یک یا چند شب را در مسافرخانه یا هتل بماند نداریم گفت: هر که هست یا کارمند ادارات دولتی و یا کارمندان و مدیران شرکتهای خصوصی هستند که برای مأموریتهای کاری در اینجا حضور پیدا میکنند و گاه گداری هم مسافران اقلیم برای مدتی کوتاه در اینجا ماندگار میشوند و پس از آن مقصد را به شهرهای دیگر تغییر میدهند.
اینگونه است که سقز از صنعت گردشگری و اشتغال و تولید ثروت از راه آن نمسافرسبت به سایر شهرها عقب مانده است.