بررسی نقش کلیدی اهل سنت ایران در پیروزی و شکست پزشکیان
ایرانیان سنی مذهب و وعدههای تکراری انتخاباتی
معمولا وقت انتخابات که میشود بازار دادن وعدهها از سوی کاندیداها هم حسابی داغ میشود وعدههایی که گاه آنقدر غیرمنطقی و تخیلی هستند که انسان نمیداند آنها را در دستهی کمدی یا تراژدی قرار دهد! دادن یارانه ۲۰ گرمی طلا و ارسال گوشت رایگان با پیک درب منازل تا سفرهای مجانی و لاکچری با جت اسکی تنها چند نمونه از این دسته وعدهها هستند!
اما در این بین هر کاندیدا به فراخور نوع نگاهش جامعههای هدف خاصی را نیز دنبال میکند و با دادن وعدههایی در صدد جلب آرای آنان میشود، ایرانیان سنیمذهب از مهمترین جوامع هدف در موسمهای انتخاباتی ریاستجمهوری طی سه دهه اخیر بودهاند. ایرانیان سنیمذهب اعم از کُرد، بلوچ، ترکمن، ترک، عرب و فارس زبان که در کل جغرافیای ایران و بخصوص مناطق مرزی پراکندهاند.
در این شرایط مشارکت ۶۰ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ و بخصوص مشارکت خیلی پایین در استانها، شهرها و مناطقی که دارای جمعیت اکثریت مطلق، یا اکثریت نسبی و یا اقلیت قابل توجه اهل سنت هستند حاوی پیامهای مختلفی است که این مساله اهمیت آنها را برای دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش کرده است.
همانطور که میدانیم رفتار معمول در انتخاباتهایی که به دور دوم کشیده میشود کاهش آرای رای دهندگان است اما دستکم از نظر ذهنی این برداشت وجود دارد حامیان سعید جلیلی به دلایل مختلف نه فقط کمتر نخواهند شد بلکه احتمال افزایش رای آنها نسبت به دور اول نیز دور از تصور نیست، لذا کار کمپین مسعود پزشکیان در این شرایط بسیار سختتر به نظر میرسد بخصوص وقتی که به سرنوشت دور دوم انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ میتوان نگاه کرد در جایی که محمود احمدینژاد موفق شد علیاکبر هاشمیرفسنجانی کاندیدای اول دور اول را به راحتی در دور دوم شکست دهد!
در این بین مسعود پزشکیان در یک وضعیت بغرنج گیر افتاده است از یکسو او در میان دیگر کاندیداها اصلیترین متضرر عدم مشارکت ۶۰ درصدی مردم بود و هست که اگر اینطور نبود همان در دور اول با کسب حدود سه میلیون رای دیگر میتوانست رئیسجمهور شود اما از سوی دیگر بخشی از این وضعیت تحت تاثیر نوع گفتار و تبلیغات محافظهکارانه و بدون صراحتش در مناظرهها و یا اعلام برنامههایش است. در این نوشتار به اهمیت راهبردی و حیاتی جامعه بسیار کلیدی و موثر در تعیین ۹مین رئیسجمهور جاایران میخواهم بپردازم:
جامعه ایرانیان اهل سنت در یک نگاه
ایرانیان اهل سنت از نظر مذهبی دومین جمعیت کشور پس از اهل تشیع را تشکیل میدهند هرچند هیچ آمار عمومی و در دسترسی برای تعیین جمعیت گروههای مختلف مذهبی در دسترس نیست اما بطور غیررسمی بهنظر میرسد اهل سنت از نظر جمعیتی دستکم ۱۵ درصد و حداکثر ۲۲ درصد کل جمعیت کشور یعنی معادل ۱۳ تا ۱۸ میلیون نفر میباشند.
پراکندگی جغرافیایی آنها در ۱۹ استان مختلف کشور شامل کردستان، سیستان و بلوچستان، گلستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، گلستان، گیلان، اردبیل، هرمزگان، بوشهر، فارس، کرمان، مازندران، آذربایجان شرقی، زنجان، تهران و البرز است.
در بیشتر این استانها مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در مقایسه با انتخابات سال ۱۴۰۰ بطور معناداری پایین بوده است: استان کردستان (از ۳۷% به ۲۳%)، سیستان و بلوچستان (از ۶۲٫۸% به ۳۰%)، گلستان (از ۶۱% به ۳۶%)، آذربایجان غربی (از ۴۶٫۸% به ۴۰٫۱%)، کرمانشاه (از ۴۶% به ۳۲٫۸%) و …
هرچند باید گفت در این استانها به رغم مشارکت پایین بیشترین آرا از آن پزشکیان بوده است: کردستان (بیش از ۷۰%)، سیستان و بلوچستان (بیش از ۶۰%)، گلستان (حدود ۵۰%)، آذربایجان غربی (بیش از ۷۵%)، کرمانشاه (حدود ۶۰%) و …
اما مساله جدی، کاهش میزان مشارکت و در نتیجه پایین آمدن تعداد آرا در این استانها است، امری که در سطح کشوری موازنه را به ضرر پزشکیان در دور اول تبدیل کرد و در دور دوم نیز ممکن است منجر به باخت او شود!
مشکلات و محرومیتهای جامعه اهل سنت ایران
مطابق قانون اساسی مردم اهل سنت برادر دینی اهل تشیع بوده و اقلیت دینی به شمار نمیروند، با این حال از نظر قانون اساسی مصوب ابتدای انقلاب، هیچ ایرانی اهل سنتی به مانند دیگر اقلیتهای مذهبی امکان رهبر و یا رئیسجمهور شدن را ندارد.
اما طی ۴۵ سال گذشته شرایط برای اهل سنت بسیار بغرنجتر از این نیز بوده است و نوع رفتار با آنها باعث شده تا عملا تبدیل به بزرگترین اقلیت مذهبی تبدیل شوند! چرا که تا کنون در هیچیک ۱۳ کابینهی مختلف و بیش از ۱۰۰ نفری که در نظام جمهوری اسلامی وزیر بودهاند حتی ۱ وزیر اهل سنت نه فقط نداشتهایم بلکه حتی برای هیچ وزارتی هرگز پیشنهاد هم نشده است! در سطح معاونین وزرا هم در ۱۳ دولت مختلف تنها ۲ تا ۳ معاون وزیر از اهل سنت امنصوب شدهاند و در سطح استانداران نیز در میان بیش از ۴۰۰ نفری که از اول انقلاب در ایران استاندار شدهاند حتی ۱ اهل سنت از سوی دولت منصوب نشده است!
چرایی عدم مشارکت بالای اهل سنت
در تحلیل عدممشارکت مردم در کل کشور برخی از دلایل عمومی و ورای هویت و جغرافیاست، مانند نارضایتی جدی عمومی از اوضاع و مدیریت و اقتصاد کشور، اعتراضات ۱۴۰۱، گسترش این دیدگاه که رئیسجمهوری پستی کماثر برای تغییر سرنوشت و سیاستها است و … . اما در این بین عدمصداقت کافی، یا عدم اهتمام به وعدهها و گاه پشت کردن به آنها پس از پیروزی در مناطق هویتی و جغرافیایی از جمله در جامعه اهل سنت تاثیر سوء دو چندان داشته است.
بطور مثال رای جامعه ایرانیان اهل سنت در برخی از انتخاباتها بسیار سرنوشتساز بوده است از جمله مهمترین آنها حمایت از حسن روحانی در دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ است که اگر این آرا از سبد او حذف و به سبد رقیبش اضافه میشد محتملا نام روحانی با رقبایش به عنوان رئیس جمهور جابجا میشد!
اما طی دولت روحانی عملا تغییر چندانی در وضعیتهای نمادین و کلی اهل سنت اتفاق نیافتاد حتی در سال ۱۳۹۲ که انتظار میرفت در استان کردستان با اکثریت قاطع جمعیت اهل سنت، یک استاندار کُرد سنی برگزیده شود، وزیر کشور به عنوان نماینده دولت نه تنها چنین نکرد بلکه در جلسهای در سنندج و در میان نخبگان و مدیران کُرد سنی از فقدان حجت شرعی و نیز عدم یافتن فرد شایستهای برای پست استانداری صحبت کرد که با واکنش شدید و منفی مردم نیز روبرو شد!
حال این پرسش پیش میآیند که مسعود پزشکیان چه باید بکند؟
در میان کاندیداهای ۶ گانه در دور اول و سپس دو کاندیدای نهایی دور دوم، مسعود پزشکیان تنها کسی است که به صراحت در خصوص وجود تبعیض و محرومیت اهل سنت و کُردها صحبت و بر لزوم تغییر چنین وضعیتی تاکید دارد. این مهم جدای از تفکرات سیاسی او محتملا تحت تاثیر محل تولد و بزرگ شدنش در شهر مهاباد است، مهاباد یک شهر کُردی با مذهب اهل سنت و حسب اتفاق یکی از نمادینترین شهرهای سیاسی کُردی نه فقط در ایران بلکه در منطقه است، به نظر میرسد زندگی از نزدیک و در میان کُردهای اهل سنت برای پزشکیان تبدیل به یک فرصتی شده است تا مشکلات، محرومیتها و تبعیضهای آشکار و نهان رسمی و غیررسمی علیه آنان را به خوبی درک کند، امری که محتملا تاثیر بسزایی در موضع حمایتی و مشابه مردم او در قبال مرگ تاثرانگیز مهسا (ژینا) امینی نیز داشته است.
چرا آرای اهل سنت برای پزشکیان مهم است؟
در یک تحلیل آماری کلی به نظر میرسد اگر پزشکیان وعدههای صریح و شفافتری را به ایرانیان سنیمذهب بدهد در اینصورت، باو میتواند حداقل ۱۵ درصد از آرای تحریمیهای اهل سنت را به سبد رای خود جذب کند که این عدد چیزی حدود یک تا یک و نیم میلیون رای خواهد بود و اگر بتواند بیش از ۳۰ درصد از جامعه اهل سنت را با خود همراه سازد در چنین شرایطی او میتواند ۲ تا ۳ میلیون رای به سبد آرایش بیافزاید تعداد آرایی که برای همآوردی با رقیب اصولگرایش بسیار حیاتی است.
پزشکیان چگونه میتواند آرای اهل سنت را جذب کند؟
هرچند او بطور کلی از تلاش برای تغییر وضعیت جامعه اهل سنت چند بار سخن گفته است اما به نظر میرسد برای اینکه شعارها و وعدههایش از سوی مردم جدیتر گرفته شوند، او نیز به همان میزان باید جدیتر، صریحتر، شفاف و دقیقتر با جامعه اهل سنت و کارهایی که میتواند برای رفع محرومیت و تبعیضها علیه آنها انجام دهد را شرح دهد، از جمله:
۱) اختصاص یکی از پستهای وزارتی به یکی از متخصصین اهل سنت
۲) اختصاص یکی از پستهای معاونت ریاستجمهوری مثل معاون علمی یا اقتصادی به اهل سنت بخصوص اگر چنانچه کاندیدای وزارت از سد تایید صلاحیت در مجلس اصولگرا نتواند عبور کند
۳) اعلام استفاده متناسب با جمعیت از نخبگان و تحصیلکردگان اهل سنت در بخشهای مختلف دولت اعم از معاونین و مدیرکلهای وزارتی تا …
۴) اختصاص ۱ تا ۳ نفر استاندار در کشور از جامعه اهل سنت کشور
۵) دادن برنامهها و سرمایهگذاریهای مشخص برای جبران عقبافتادگیها در امر توسعه
طبیعتا دادن چنین وعدههای صریحی اگر در یکی از دو مناظره تلویزیونی به جامعه اهل سنت داده شود علاوه بر تاثیر مستقیم در جذب آرای بخش مهمی از جامعه اهل سنت، باعث میشود علمای تراز اول و بسیار موثر همچون مولوی عبدالحمید در زاهدان و نیز علمای اهل سنت کُرد و ترکمن بطور طبیعی در موضع حمایتی قرار گیرند. در چنین شرایطی امکان تبدیل یک موج جدی حمایت جامعه اهل سنت و اضافه شدن چند میلیون رای دور از انتظار نخواهد بود.
طبیعتا این نوع تبعیض زدایی و رفع محرومیت میتواند تاثیر مثبتی هم در روحیه ملی کل جامعه ایرانی و هم در جلب آرای مرددین دیگر به عنوان یک شاخص موثر در زمینه رفع تبعیض و ایجاد یک تغییر جدید ایجاد کند، بخصوص اینکه پزشکیان در رابطه با وضعیت حقوق زنان، حجاب و گشت ارشاد نیز با صراحت و قدرت کلام بیشتری صحبت کند.
اگر پزشکیان صریح و دقیق طی دوروز پیشرو در خصوص این دو جامعه هدف بسیار سرنوشت ساز صحبت نکند کار بسیار سختی برای غلبه بر کاندیدایی دارد که سالهاست مترصد این لحظه بوده و بیشتر اعضای هیات دولت مستقر و.. در پشت سرش هستند!
به عبارت دیگر، وعدههای مبهم به سبک و سیاق گذشته دیگر جذابیتی برای مردم ایران و بخصوص جامعه اهل سنت نخواهد داشت!