سیاستهای جمعیتی: بچهدار شوید! ثبت احوال: شناسنامه نمیدهیم!
نامگذاری نوزادان با برخی اسامی زیبای کوردی با موانعی روبروست و طبق مستندات موجود در سالهای اخیر حداقل سه خانواده با این محدودیت مواجه شدەاند که اگر پافشاری والدین نبود باید به نامگذاری مصلحتی تن میدادند و به این ترتیب تصمیمات خلقالساعه اداری بر ذائقە و ابتدایی ترین حقوق والدین کورد و افکار خانوادەها غلبه پیدا میکرد.
مهندسی نامگذاری نوزادان در ایران قصەای پر غصه است و این فرایند معیوب به ویژه در سقز بیشتر قابل لمس است. در حال حاضر اسامی سریالهای تُرکی به منبع تغذیه خوبی برای نامگذاری فرزندان این دیار تبدیل شدهاند و نهاد متولی ارائه شناسنامه با این توجیه که تُرکها نیز بخشی از هموطنان ما هستند مانعی برای دادن شناسنامه نمیبیند.
در مورد اسامی عربی ثقیل هم مطلقاً سختگیری نمیشود و با استناد به دین اسلام و زبان قرآنی مانعی پیشروی اسامی عربی وجود ندارد. اسامیای مانند داوود، یوسف، عیسی، موسی و… نیز که برگرفته از دیگر ادیان ابراهیمی هستند وضع به همین منوال است و در نهایت برای اسامی فارسی هم که با توجه به اسناد و منابع فراوان دریافت شناسنامه چندان سخت نیست.
و فراتر از آن اسامیای مانند چنگیز، صدام، آتیلا و … برخی از نامهایی هستند که در تاریخ به خونریزی و کشتار شناخته شدەاند اما دریافت شناسنامه نوزاد از سوی پدر و نامیدن جگرگوشه خود با این اسامی و تأیید از سوی مراجع زیربط مجاز است.
لازم به ذکر است که نامگذاری در جامعه ایرانی متغیر است و در هر دوره زمانی تابعی از تحولات آن مقطع است، قبل از انقلاب سیروس و ساسان بود، پس از انقلاب دایره اسامی دینی وسیعتر شد، در جنگ تحمیلی اسامی شهدا و فرماندهان جنگ بود کە در لیست نامهای ایرانی فزونی یافت. پس از جنگ یا همان دوران سازندگی اما نامهای ترکیبی مانند نازنین زهرا، فاطمه مهلا برای دختران و امیرعلی و علیرضا بیشتر شنیده شدند.
پس از این دوران و اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد مجدداً نامگذاری متحول شد و اسامی تاریخی مانند کوروش و داریوش بر سر زبانها افتاد و فقط در یک مورد نام هوخشتره با اعتراضاتی در سطح رسانه مواجه شد و عمده دلیل منتقدان هم خشونت کلامی و ضمختی نهفته در چینش حروف این اسم بود. جالب است بدانید در میانه دهه هشتاد گرایشات چپ در لایههای دانشجویی رونق یافت و اگر موانع قانونی برداشته میشد اسامی چگوارا, فیدل و چاوز هم وارد شناسنامه ایرانیها میشدند.
با تمام این تفاسیر و بنا بر آموزەهای دینی و اخلاقی در زمینه ازدواج و خانواده، سُنّت است و بر طبق همان آموزەها فرزندآوری پسندیده است و شرعاً نیز نامگذاری اولاد بر ذمه والدین است، ولی اگر برای دریافت شناسنامه مراجعه کنید و با صخرەای به نام فهرست نامرئی اسامی مجاز در اداره ثبت احوال برخورد کنید اولین شائبەای که به ذهن خطور میکند تاوان سقزی بودن و دوری از مراکز مدیریت بالادستی مدارک هویتی است کە به نظر میرسد دلیل عمدە این روند مأیوس کننده عدم تفویض اختیارات کافی به مدیران شهرستانی باشد.
بنا بر این پیشنهاد میشود تا به منظور تحقق سیاستهای جمعیتی و به نوعی ایجاد مشوقهای فرزندآوری و تاجاییکه حاوی معنی و محتوای اسم حاوی توهین و تحقیر نباشد سرکوب اسامی پیشنهادی والدین از دستور کار ادارات ثبت احوال خارج شود و تاریخ، زبان، فرهنگ و رسوم مردم منطقه بیشتر لحاظ شود.