کردستان: یک دانشگاه علوم پزشکی و آذربایجان غربی: یک دانشگاه و شش دانشکده
اگر میخواهید بدانید که چرا استان کردستان در بسیاری از شاخصها ازجمله در حوزه بهداشت و درمان از بسیاری از استانها عقب مانده است، این گزارش را بخوانید تا به عمق فاجعه و تفاوت میان این استان با بسیاری از استانهایی که از آنها بعنوان استانهای محروم نام برده میشود پی ببرید.
واکاوی تلاش کرده است با نگاهی به دفترچه انتخاب رشته تجربی در کنکور امسال و نیز بازخوانی تعدادی از وعدههای مسئولان این مهم را برای مخاطبان تشریح و در نهایت این نکته روشن شود که بسیاری از مسئولان و نمایندگان کفایت لازم را برای پیگیری مطالبات مردم کردستان ندارند.
چرا که این استان به لحاظ دارا بودن دانشگاه علوم پزشکی و دانشکدههای وابسته به آن یکی از محرومترین استانها محسوب میشود و مسئولان هم نه تنها هیچگاه این را به روی خود نیاوردهاند، بلکه با توجیهاتی که مختص خودشان است از پاسخگویی طفره رفتهاند و ما در اینجا میخواهیم این توجیهات را رد و تا حدودی دلیل اصلی این وضعیت را با توجه به وضعیت دانشگاه علوم پزشکی کردستان و تنها مرکز وابسته به آن یعنی مجتمع آموزش عالی سلامت در سقز شناسایی کنیم.
مجتمعی که در دومین شهر بزرگ استان قرار دارد و برای سومین سال پیاپی تنها در رشته پرستاری دانشجو میپذیرد و وعدهها برای ارتقای آن به هیچ نتیجهای مشخصی نرسیده است، حال آنکه در استانهای همجوار بعنوان نمونه در استان آذربایجان غربی هفت شهر از نوزده شهر آن دارای مرکز علمی و آموزشی در حوزه بهداشت و درمان هستند.
سایر استانها نیز وضعیت به همین منوال است؛ سیستان و بلوچستان سه دانشگاه علوم پزشکی، یک دانشکده علوم پزشکی و یک دانشکده پرستاری مجموعا در پنج شهر خود دارد. کرمانشاه یک دانشگاه و یک دانشکده و یک مجتمع آموزش عالی سلامت، لرستان یک دانشگاه اصلی و سه دانشکده اقماری، یک مجتمع عالی سلامت و یک مرکز آموزشی فوریتهای پزشکی دارد. همدان هم یک دانشگاه اصلی و چهار دانشکده اقماری دارد.
حال به مجتمع آموزش عالی و وعده ارتقای آن بپردازیم؛
فرماندار سقز در آذرماه ۱۴۰۲ از ارتقای مجتمع سلامت به دانشکده پرستاری با مصوبه دولت خبر داده بود و اعلام کرده بود که بر اساس بررسیهای کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی، انتظار است که این دانشکده در بهمن ۱۴۰۲ علاوه بر پرستاری در رشتههای مامایی و اتاق عمل هم دانشجو بپذیرد.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی هم در نشستی که در فرمانداری برگزار شده بود اینگونه قول داد: “برای راه اندازی این مرکز آموزشی، از هیچ کوششی دریغ نخواهیم نمود”. حتی نماینده سابق (بهزاد رحیمی) از موافقت وزیر بهداشت با این ارتقا خبر داده بود و از آن با عنوان #وعده_صادق نام برده بود.
همچنین شبکه بهداشت و درمان شهرستان نیز در بهمن ۱۴۰۲ در تشریح ۲۸ اقدام شاخص این نهاد از اخذ مجوز تبدیل مجتمع آموزش عالی سلامت به دانشکده پرستاری خبر داده بود.
با این حال مطابق آنچه در دفترچه انتخاب رشته سال تحصیلی ۱۴۰۳ آمده است، سقز کماکان تنها در رشته پرستاری دانشجو پذیرش میکند. البته در دفترچه مذکور برای سقز نه از عنوان مجتمع آموزش عالی سلامت بلکه از عنوان “دانشگاه علوم پزشکی کردستان_سنندج (محل تحصیل سقز)” استفاده شده است. (صفحه ۱۰۶ دفترچه انتخاب رشته تجربی ملاحظه شود). این در حالی است که برای برخی شهرهای دیگر مانند فیروزآباد و ممسنی استان فارس و یا ملکان در استان آذربایجان شرقی و خیلی جاهای دیگر عنوان مجتمع آموزش عالی قید شده است.(به همان دفترچه و صفحات مربوط به مکانهای ذکر شده مراجعه شود).
اینها در حالی است که بیخ گوشمان و در استان آذربایجان غربی، علاوه بر دانشگاه اصلی (دانشگاه علوم پزشکی ارومیه)، دانشکده علوم پزشکی خوی، دانشکده علوم پزشکی میاندوآب و مهاباد، دانشکده پرستاری بوکان که به دانشکده علوم پزشکی ارتقا مییابد و همچنین دانشکده پرستاری در شهرهای سلماس و حتی نقده هم دانشجو پذیرش میکنند.
سؤال اینجاست که چرا وضعیت در دو استان باید اینگونه متفاوت باشد؟ چرا در استان کردستان با جمعیتی حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر (مطابق آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵) تنها دانشگاه علوم پزشکی کردستان و یک مجتمع عالی سلامت در سقز با تنها یک رشته فعالیت داشته باشد، اما در آذربایجان غربی با جمعیتی حدود دو برابر استان کردستان یعنی سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفر، دو دانشگاه علوم پزشکی (ارومیه و خوی) سه دانشکده علوم پزشکی (میاندوآب، مهاباد و بوکان) و دو دانشکده پرستاری (سلماس و نقده) فعالیت دارند.
شاید مسئولان برای پاسخ به این سؤال توجیهات خاص خود را داشته باشند، اما تمامی این توجیهات قابل رد هستند، اما چگونه؟
اول اینکه؛ نمیتوان جمعیت را مبنایی منطقی برای این تفاوت عنوان کرد، چون همانگونه که ذکر شد جمعیت آذربایجان غربی نهایتا دو برابر جمعیت استان کردستان است و قطعا دو دانشگاه علوم پزشکی و سه دانشکده علوم پزشکی و دو دانشکده پرستاری در آذربایجان غربی، نه دو برابر بلکه چند برابر دانشگاه علوم پزشکی کردستان و مجتمع آموزش عالی میتوانند دانشجو پذیرش کنند و خدمات بیشتری هم ارائه دهند.
دوم؛ شاید برخیها مبنا را وضعیت جغرافیایی جهت دسترسی آسان به این نوع خدمات بدانند، توجیه ممکن است این باشد که استان آذربایجان غربی استانی به لحاظ جغرافیایی طولی محسوب میشود و رفت و آمد در این مسیر طولانی برای دریافت خدمات سخت است، اما استان کردستان تقریبا جمع و جور است و دسترسی همه شهرهای استان به مرکز استان راحت است. این هم نمیتواند دلیلی منطقی باشد، چون مثالی دیگر در این باره این ادعا را رد میکند و آن استان همدان است. در همدان هم که موقعیتی جمع و جور مانند کردستان دارد علاوه بر دانشگاه اصلی در همدان و دانشگاه علوم پزشکی ملایر، دانشکده پیراپزشکی نهاوند و علوم پزشکی اسدآباد هم به مردم خدمات میدهند و دانشجو پذیرش میکنند و تازه جمعیت استان همدان تنها دویست هزار نفر از کردستان بیشتر است.
سوم؛ مسئولان شاید بگویند تعداد شهرهای استان آذربایجان غربی زیاد است و برای همین لازم است مراکز علمی و دانشگاهی بیشتری داشته باشند. این هم نمیتواند درست باشد. استان آذربایجان غربی ۱۹ شهرستان دارد ولی در ۷ شهرستان آن دانشگاه و دانشکده وجود دارد. اما استان کردستان ۱۰ شهرستان دارد و تنها در مرکز استان مرکز دانشگاه علوم پزشکی وجود دارد.
چهارم؛ شاید دلیل بیاورند که وضعیت خیلی از استانهای محروم اینگونه است. اما از سیستان و بلوچستان و لرستان که محرومتر نداریم! در سیستان و بلوچستان شهرهای ایرانشهر، زابل و زاهدان دارای دانشگاه علوم پزشکی، شهر چابهار دارای دانشکده علوم پزشکی و شهر خاش هم دارای دانشکده پرستاری است و در لرستان هم علاوه بر دانشگاه خرمآباد، دانشکده پرستاری در شهرهای الیگودرز، پلدختر، بروجرد و درود فعالیت دارند.
پنجم؛ احتمالا دلیل آورده شود که این وضعیت به خاطر این است که کردستان از لحاظ زبانی و مذهبی در اقلیت است. این هم قابل رد شدن است، چون شهرهای مهاباد و بوکان و نقده در آذربایجان غربی هم چنین وضعیتی دارند و یا سیستان و بلوچستان به لحاظ مذهبی در اقلیت است اما چرا چهار دانشگاه علوم پزشکی دارد؟ و حتی در کرمانشاه هم دانشکده سنقر و مجتمع آموزش عالی اسلام آباد فعالیت دارند.
حال که توجیهات فوق به راحتی قابل رد هستند میماند دو دلیل؛ یا تنگ نظری برخی مدیران استانی و عدم توجه کافی به سایر شهرستانها باعث این وضعیت است یا عدم توان چانهزنی مدیران و نمایندگان استان کردستان با سطوح بالاتر تاکنون کردستان را در این وضعیت باقی گذاشته است.
ترکیب این دو دلیل که عدم کفایت مسئولان و نمایندگان در پیگیری مطالبات مردم را میرساند سبب شده است تا استان کردستان در بسیاری از شاخصها از بسیاری از استانها عقب بماند.