قلعه زیویه؛ میراث مهجور
امروز و فردا (۱۵ و ۱۶ شهریورماه) سقز میزبان یک رویداد تکراریِ فرهنگی است؛ “جشنواره منطقهای تئاتر آئینی سنتی و آیینهای نمایشی” که ذیل عنوان بزرگ “زیویه” برگزار میشود.
پیش از این واکاوی در گزارشی تحت عنوان “تئاتر و جشنوارههای آن: مصادره به مطلوب یا مصادره به مقصود” برگزاری جشنوارههای متعدد تئاتر را نوعی آشفتگی در این هنر خوانده بود، عنوانی که با واکنش دبیر جشنواره زیویه مواجه شد و در نهایت به این سؤال ختم شد که خروجی این جشنواره چه دستاوردی برای زیویه خواهد داشت؟ آنجا بود که دبیر جشنواره قول داد که چند اجرای جشنواره را به زیویه ببرد.
امروز که جشنواره شروع شده است واکاوی خبردار شد که تنها مراسم افتتاحیه در پایین دست قلعه زیویه برگزار شده است و اجراها در محوطه تئاتر خیابانی پارک مولوی کُرد و مراسم اختتامیه هم ۱۷ شهریور در کافه رستوران شانشین برپا خواهد شد.
صرفنظر از تئاتر و موضعات پیرامون آن، امید است همین افتتاحیه فتح بابی برای خروج از انزوای زیویه باشد. اثری باستانی که علیرغم آنکه مسئولان برای تاریخ سقز به آن استناد میکنند و مردم نیز خود را ساکن شهری با قدمت چند هزار ساله میدانند اما هیچکدام تلاشی برای خروج از انزوای آن ندارند.
قلعههایی با تاریخی کمتر از زیویه در شهرهای دیگر روزانه میزبان صدها گردشگر داخلی و خارجی هستند. اما زیویه به ندرت روزانه به تعداد انگشتان دست گردشگر به خود میبیند. از مدتهای قبل مسئولان قول ایجاد محور گردشگری زیویه_کرفتو_تخت سلیمان را دادند که در مدت کوتاه به فراموشی سپرده است.
یکی از کارهایی که قرار بود انجام شود ایجاد سایت یا کمپ گردشگری در پایین دست قلعه بود که آنهم یک پروژه نیمه تمام ماند و هیچگاه تلاشی برای جذب اعتبار جهت برپایی این کمپ انجام نشد و در نتیجه کمترین زیرساختها در این محوطه انجام نشده است.
در یک مقطع (دوره چهارم شورای شهر) قرار بود شورا و شهرداری سرویس رفت و برگشت به زیویه را در روزهای جمعه فراهم کنند که این کار هم به دلیل عدم استقبال ناکام ماند.
شاید مهمترین کار برای زیویه را شورا و شهرداری صاحب با ساخت اِلِمان دستبند زیویه و نصب آن در میدانی به همین نام که اتفاقا در مسیر زیویه هم قرار دارد انجام داده است.
اما مردم هم که داشتن زیویه جزو افتخاراتشان است کم لطفیهای زیادی در حق این قلعه باستانی داشتهاند، آنها روزانه دهها و صدها کلیپ اینستاگرامی از آثار یافته شده از زیویه که در موزههای بزرگ دنیا نگهداری میشوند را دست به دست میکنند اما زحمت یک سفر به زیویه که رفت و برگشت و بازدید از آن یک نصف روز طول نمیکشد را تابحال به خود ندادهاند. شاید لزومی به اقدام مسئولان نباشد و همان محور گردشگری را که قرار بود دایر کنند مردم خود جزو برنامههای سفر خود قرار دهند و اینگونه تبلیغات خود برای زیویه را افزایش داده و باعث شناساندن بیشتر زیویه شوند.
شاید متخصصان حوزه گردشگری بهتر بتوانند راههای خروج زیویه از انزوا را معرفی و به مردم بشناسانند، اقدامی که جز در موارد معدود انجام نشده است. اما جا دارد از تمامی ظرفیتها برای شناساندن بیشتر این نگین درخشان ولی مهجور مانده استفاده شود.