فاجعه و فراموشی!

غروب روز گذشته واژگونی کامیون کشنده دانگ فنگ در کمربندی شرقی سنندج (سه راهی مریوان) موجب جان باختن پنج نفر شد. چنین اتفاقی در نوع خود یک فاجعه است، اما فاجعه بزرگتر این است که به سادگی از کنار آن میگذریم و به راحتی هم فراموش میکنیم!
تصادف تانکر قیر با اتوبوس و مرگ ۱۵ نفر در تیرماه ۱۳۹۷ در سنندج، انفجار تانکر سوخت در حسینآباد و مرگ سه نفر در دیماه ۱۴۰۰، انفجار تانکر در حسینآباد و مرگ راننده در مهر ۱۴۰۲، واژگونی اتوبوس تهران_سقز در مسیر بیجار_دیواندره و واژگونی مینیبوس در محور قروه_دهگلان با شش فوتی و دهها مصدوم در آذر ١٤٠٣ و واژگونی کامیون کشنده در سه راهی مریوان و مرگ پنج نفر در عصر جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ تنها بخشی از حوادثی بودهاند که در چند سال اخیر صدها خانواده را داغدار کردهاند.
در تمامی این اتفاقات معمولا در کنار نیروهای امدادی، یک مقام مسئول (استاندار یا فرماندار) هم پس از حضور در محل از ضرورت توجه جدیتر به ایمنی جادهها و نظارت دقیقتر به وسایل نقلیه و تلاش برای پیشگیری از تکرار چنین فجایعی سخن میگوید، اما پس از مدتی میبینیم که هیچ اتفاقی نمیافتد، نه جادهای ایمن میشود، نه نظارتی بیشتر میشود و تازه مدتی بعد فاجعه بدتر از آن هم رخ میدهد.
در حادثه روز گذشته آنطور که خبرگزاریهای رسمی و دولتی اعلام کردهاند، محل حادثه، بخشی از یک محدوده کارگاهی پروژه راهسازی فعال است، مسیری که بهظاهر “مسدود” اعلام شده، اما در عمل کاملاً باز، آسفالت و قابل تردد است؛ فاصلهای در حدود یک کیلومتر پس از نصب تابلو، هیچگونه مانع فیزیکی، چراغ هشدار یا نیروی انسانی برای متوقف کردن یا آگاهسازی رانندگان دیده نمیشود. نتیجه؟ مرگ، آنهم در مسیری که نباید باز میبود.
سؤال اینجاست که آن توجه، نظارت و تلاشی که هر باره از آن دم میزنید کجاست؟ اگر ادعای خبرگزاریها و کسانیکه مسیر را میشناسند درست باشد چه کسانی و چه نهادهایی در قبال این فاجعه و فجایع مشابه مسئولاند؟ در موارد مشابه که در بالا ذکر شد علاوه بر خطاهای انسانی، کدام فرد و نهاد حقوقی مسئول شناخته شدند و آیا اصلا مؤاخذهای در این زمینهها صورت گرفت؟
پاسخ این سؤالها جملگی خیر است، چرا که همگی به این فجایع عادت کردهایم و با هر بار اتفاقاتی از این دست پوست کلفتتر شدهایم و هر حادثه را با حادثه بعدی فراموش میکنیم!