احوال سقز در آینهی امثال و حکم

نگارنده بر این باور است که هرچقدر تکرر ماجراها و گرفتاریهای روزمره بیشتر باشد و مثلهای عبرت آموز قدیمی در زندگی بیشتر مصداق پیدا کند آن جامعه بیشتر گرفتار حلقهی تکرار و احتمالا تکرار اشتباهات است.
تعیین صلاحیت دست کم در ایران مقولهی تازهای نیست و مسئولان هر گاه خواسته باشند شخص یا اشخاصی را برای تصدی پستی بکار بگمارند حرف نهایی را نهاد تعیین صلاحیت زده است. به مقتضای اهمیت منصبی که کاندیدای تصدی قصد نشستن بر مسندش را دارد خانی تعیین میشود که گاه رستموار به “هفت خان” بسنده شده و گاه هفتاد خان. سربلند بیرون آمدن از هر خان مستلزم احراز شرایطی است که بیشک مراحل احراز آن شرایط زمانبر است.
در انتخابات ریاست جمهوری، حدود یک ماه پروسهی ثبت نام و تعیین صلاحیت داوطلبان به درازا میکشد و در نظر گرفتن فرصت اعتراض برای رد صلاحیت شدگان میتوان اظهار کرد که کل مراحل این روند در یک ماه و نیم حل و فصل میشود. تعیین صلاحیت داوطلبان شرکت در مجلس شورای اسلامی نیز در مدتی مشابه انجام میشود. این امر در خصوص روال تعیین صلاحیت داوطلبان شوراهای شهر و روستا حتی با سرعت بیشتری هم انجام میشود.
بنابراین منطقی به نظر میرسد که این پرسش مطرح شود که اگر مراحل تعیین صلاحیت ریاست جمهوری در ایران به عنوان شخص اول اجرایی کشور از آغاز تا پایان بیشتر از یک ماه و نیم نیست، چگونه است که مراحل تعیین صلاحیت کاندیدای پست شهرداری شهری مانند سقز این همه به درازا میکشد؟
بی گمان تلاش در موشکافی و دقت عمل و “مته به خشخاش گذاشتن” در برگزیدن شخص اصلح برای سپردن سکان شهرداری سقز نمیتواند بهانهای قابل قبول باشد چه که شهردار سقز از لحاظ اهمیت و جایگاه هرگز با ریاست جمهور و یا حتی نمایندهی مجلس شورای اسلامی قابل مقایسه نیست. لذا خوب است متولیان با پاسخگویی و روشنگری، اذهان مردم را از سردرگمی نجات فرموده و اگر قابل بدانند خامه بجنبانند و شفاف سازی نمایند که؛
یک: اصولا شهرداری سقز بی نیاز از شهردار است. نشان به آن نشان که چندین ماه اخیر این مجموعه توانسته است با انتصاب شخصی از مجموعهی شهرداری (بصورت یک شبه و در سریعترین زمان ممکن) بعنوان “سرپرست” بکار خود ادامه دهد بعد از این هم میتواند و “آب از آب هم تکان نخورده” و اصولا انتخاب و انتصاب شهردار نه اولویتی دارد و نه ضرورتی! و “سری که درد نمیکند دستمال نمیبندند!”
دو: مجموعهی شهرداری دارای چنان ساختار مفسده سازی است که عملا متولیان امر تعیین صلاحیت شهردار سقز را در موضع انفعالی قرار داده است و از سر ناچاری و با به درازا کشاندن روال انتخاب شهردار در حال خرید زمان برای سپری شدن دورهی شورای شهر فعلی یا برای خود هستند که دستی از غیب مدد فرماید و انفاس روح القدس خود گره کور این ماجرا را باز نماید که ” غم زمانه که هیچش کران نمیبینم!”
سه: متولیان امر به این نتیجه رسیدهاند که تعیین صلاحیت اعضای شورای شهر تنها بر اساس داشتن سواد خواندن و نوشتن (آن هم در دوره و زمانهای که گرفتن مدرک فوق لیسانس و دکتری به دشواری سالیان پیش نیست) و عدم اشتهار به مفسده نوعی سهل و ساده انگاری در تعیین صلاحیت بوده و داوطلبان محترم مصداق مثل “آب نمیبینه وگرنه شناگر قابلیه” هستند.
طرح شبهاتی چنین نه تنها مسئولیت دستاندر کاران مراحل تعیین صلاحیت را یادآور میشود که ابتدایی ترین سئوال از هر داوطلب کرسی شورای شهر این است “که برون در چه کردی؟ که درون خانه آيی؟” نه اینکه چند کلاس سواد داری؟ همچنین این ماجراها تلنگری است بر اذهان تک تک افراد جامعه که از انتخابهای ضعیف و احساسی و هیجانی خودداری کنند “از هول حلیم در دیگ نیافتند” و امیدوارتربه زندگی در شهری سالم و سلامت باشند.