گسترش فقر و شمار روزافزون نهادهای خیریه
به دلیل وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه، شمار نیازمندان رو به افزایش است. طبیعی است در چنین شرایطی نهادهایی سر برآورند که خواهان ایفای نقشی در کاهش محرومیتها باشند و هر کدام جامعه هدف مشخصی برای خود تعیین میکنند.
در اینجا، مقصود زیر سؤال بردن هیچکدام از این نهادها و تلاشهای آنها نیست و چه بسا بسیاری از آنها در تعیین اهداف خود نیز موفق بودهاند. موضوع این است که بخش زیادی از این نهادها و مؤسسات اعم از دولتی، نیمه دولتی و غیر دولتی که از ابتدا برای کمک به نیازمندان و کاهش فقر تشکیل میشوند بعدها خود وابسته به همین کمکها میشوند، اما امکانات یا راهکاری اساسی برای حل مبنایی معضل فقر و محرومیت ندارند.
از طرف دیگر با وجود مجامع خیریه همچون مجمع خیّرین مدرسهساز، مجمع خیّرین سلامت و اخیراً نیز که برخی خواهان ایجاد مجمع خیّرین فرهنگی شدهاند این سؤال پیش میآید که پس “نقش دولت در این بین چیست؟ مگر قرار نیست دولت امکانات توسعهای در زمینههای آموزش، سلامت و… را برای آحاد جامعه فراهم کند؟”