«سقزِ تشنه مابین دو سد: «بحران آب از سوءمدیریت تا بیپاسخی»
در حالیکه سقز به واسطه سدهای بزرگی چون لگزی و چراغویس از منابع آبی قابل توجهی برخوردار است، شهروندان این شهر در تابستان داغ ۱۴۰۴ با افت فشار و حتی قطعی چند ساعته آب دست و پنجه نرم میکنند. در این میان، افق ۱۴۲۵ وعده دادهشده برای تامین پایدار آب سقز، بیش از آنکه روشن باشد، خاکستری و مبهم جلوه میکند.
به گزارش واکاوی، این روزها مسئله آب، یکی از اصلیترین دغدغههای ساکنان شهر سقز شده است؛ موضوعی که در ظاهر با شهرهای دیگر شباهت دارد اما در باطن، تفاوتهای بنیادینی دارد که آن را متمایز میسازد. سقز نهتنها با کمبود منابع طبیعی آب مواجه نیست، بلکه از جمله شهرهاییست که در نزدیکی منابع مهم و استراتژیک آبی کشور قرار دارد.
پیشتر آب شرب سقز از سد بزرگ لگزی (بوکان) تأمین میشد؛ سدی که از بزرگترین سدهای استان، منطقه و حتی کشور به شمار میرود. با این حال، علیرغم تأمین آب این سد از مناطق سقز، اما به دلیل مدیریت آن توسط آذربایجان غربی و نیز سیاستهای احیای دریاچه ارومیه، سهم آب شرب این شهر بر دوش سد چراغویس افتاد و عملا سهم سقز از سد لگزی نزدیک به صفر شد و آب این سد اکنون برای مصارف کشاورزی، صنعتی و شهری استانهای مجاور از بوکان تا تبریز و همچنین احیای دریاچه ارومیه اختصاص یافته است.
اما سد چراغویس با ظرفیتی معادل ۸۵ میلیون متر مکعب در سال ۱۴۰۲ بهطور کامل افتتاح شد. طبق برنامهریزیهای اعلامشده، این سد قرار بود با اختصاص ۲۴ میلیون متر مکعب در سال، آب شرب پایدار شهر سقز را حداقل تا افق ۱۴۲۵ تضمین کند. همچنین خط انتقال آب از تصفیهخانه شماره ۲ به تصفیهخانه شماره یک با هدف افزایش ظرفیت تصفیه و تأمین آب بیشتر برای شهر تکمیل شد.
با اینهمه، کمتر از یک سال و نیم پس از افتتاح سد و اتمام این پروژهها، ساکنان سقز با افت فشار شدید آب و قطعیهای چندساعته – آن هم بدون اطلاعرسانی – مواجه شدهاند. این بحران در مناطق بالادست شهر شدیدتر است.
یکی از شهروندان سقزی با اشااره به قطعی آب در روز گذشته میگوید:
«آب از ظهر تا شب بدون هیچ اطلاعرسانیای قطع بوده است، بعد از وصل شدن فشار به حدی کم بوده که حتی برای شستن دست و صورت هم کفایت نکرده است! نه اطلاعیهای صادر شده و نه مشخص است تا کی این وضعیت ادامه خواهد داشت.
به نظر میرسد بخشی از مشکل به عدم توسعه زیرساختهای بازتوزیع آب در پاسخ به گسترش شهر و افزایش جمعیت و ارتفاع ساختمانها بازمیگردد. طی دو دهه اخیر، سقز نیازمند حداقل دو منبع ذخیره ۵ هزار لیتری در نقاط استراتژیک شهر بود، اما تنها برای ساخت یک منبع اقدام شده که آن هم ناتمام است. در نتیجه، منابع موجود در زمان اوج مصرف کارایی خود را از دست میدهند. قطعیهای برق نیز فشار مضاعفی بر عملکرد ایستگاههای پمپاژ وارد کرده است.
با اینحال، مسئولان بخش آب و فاضلاب در پاسخ به نگرانیهای مردم، موضوع «مصرف بیرویه» را پیش میکشند. مردم اما میپرسند: سهم مصرف خانگی از کل منابع چقدر است که به این اندازه مورد سرزنش قرار میگیرد؟ چرا آمار دقیقی از میزان و الگوی مصرف ارائه نمیشود؟ چند درصد مردم واقعاً آب را به صورت غیرضروری مصرف میکنند؟ و چرا باید شهروندانی که در گرمای طاقتفرسای ۴۰ درجه، تنها با کولر و حمام جان میگیرند، قربانی بیتدبیریها شوند؟
سقزیها بهدرستی میپرسند: اگر قرار بود سد چراغویس تا افق ۱۴۲۵ ما را از تنش آبی نجات دهد، چرا هنوز به نیمه ۱۴۰۵ نرسیده، بحران از راه رسید؟ مشکل کجاست؟
یکی از این شهروندان به واکاوی میگوید: «ما فقط کولر روشن کردیم، ظرف شستیم، حمام رفتیم. آیا این اسمش هدر دادن است؟ گیریم تعداد اندکی چند ماشین شستند و یا چند نفر کوچه را آب و جارو کردند، هرچند این کار درست نیست و ما تقبیح میکنیم و امیدواریم شهروندان این مهم را رعایت کنند، اما مگر این میزان چه قدر از مصرف را شامل میشود؟ و اگر اینها نباشد آن زمان بهانه مسئولان چه خواهد بود؟
واقعیت این است که با وجود منابع آبی مناسب، ضعف در برنامهریزی، عدم توسعه کافی زیرساخت، و نبود ارتباط شفاف با مردم، سقز را به این وضعیت رسانده است. مردم این شهر، نجیبانه با شرایط کنار آمدهاند، اما حق دارند بپرسند چرا بحران آب، خیلی زودتر از «افق ۱۴۲۵» به درِ خانهشان رسیده است!؟